۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۸
دوفضایی شدن چیست؟
سعیدرضا عاملی رنانی، رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در نخستین روز از هفتمین هم اندیشی بین المللی پیرامون اسلام و مسائل معاصر، طی سخنانی ضمن تشریح مفهوم «دو فضایی شدن ها» و «دو جهانی شدن»، بر لزوم تشکیل «شبکه مجازی مسلمانان» به منظور ایجاد فضایی سالم در دنیای مجازی و تقویت ارتباطات میان مسلمانان تاکید کرد.
استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی، با ارائه مثال هایی از روند سریع افزایش استفاده و فراگیری اینترنت، گفت: طبق آمارهای موجود، روزانه ۲۴۰ میلیارد ایمیل ارسال می شود، ۵ میلیارد بار بازدید از ویدئوهای یوتیوب صورت می گیرد و تنها در ۲ ماه گذشته ۱۳ تریلیون ایمیل ارسال شده است. هرچند ممکن است بخش عمده ای از این ارتباطات، کم اهمیت یا بی فایده باشند اما به هر حال این ارتباطات وجود دارند و این تحولات قطعا بر حوزه های فرهنگی، آموزشی و ... اثر گذار هستند.
وی با طرح این سوال که «آیا ما به سمت یک فرهنگ جدید حرکت می کنیم؟»، گفت: اکنون ارتباطات دیگر تنها شخص به شخص، دولت به دولت و یا شرکت به شرکت نیست و بسیار گسترده تر از آن است. ما اکنون در حال حرکت به سمت فضای دوم از زندگی انسانی هستیم. فضایی که در آن، برای مثال شیوه آموزش تغییر می کند. و یا شیوه های پزشکی در آن تغییر می کند. مثلا شاهد انجام رادیولوژی از راه دور و عمل جراحی از راه دور هستیم. این شرایط حتی بر صنعت که هویتی فیزیکی و غیر مجازی دارد هم اثر می گذارد و مفهوم صنعت فیزیکی سایبری ایجاد می شود؛ یعنی صنعت هویتی دوگانه پیدا می کند و بخشی از آن بر مبنای سایبر و اینترنت اشیاء است و بخشی نیز فیزیکی است.
عاملی در ادامه سخنان خود با اشاره به این حقیقت که بسیاری از حوزه های زندگی بشری از جمله حوزه ارتباطات و خدمات در حال حرکت به سمت بستر اینترنت هستند، این سوال را مطرح کرد که در شرایط آینده و مجازی شدن بخش های عمده ای از زندگی انسانی، « انسان ها چه شرایطی پیدا خواهند کرد؟» و آیا تحولات جاری تنها منجر به بروز تحولات مقطعی و نسبی در زندگی انسان می شوند یا تغییرات اساسی در آن ایجاد خواهند کرد.
حجت الاسلام عاملی در پاسخ به این سوال گفت: فکر می کنم تحولات جاری فقط دو فضایی شدن نیست. بلکه ما در حال حرکت به سمت فضای جدیدی از زندگی می رویم. دنیا در حال حرکت به سمت نوع جدیدی از تفکر است. این تفکر مدرن، متفاوت از دین، و سکولار است. در هیچ یک از نهادهای اجتماعی مهم دنیا شاهد حضور دین و ارزش های دینی نیستید. در نظام های آموزشی، در رسانه ها ، تلویزیون و سینما شاهد دین نیستیم و می گویند که این فضاها به دین ارتباطی ندارد.
رئیس دانشکده مطالعات جهان با اشاره به اذعان صاحب نظران غربی به دور شدن دین از صحنه زندگی در غرب، افزود: کتاب «بی اعتقادی فرهنگی» ( Cultural disbelief ) نوشته استفان کارتر، پرفروش ترین کتاب آمریکا شد، حتی رئیس جمهور آمریکا هم می گوید که باید دین را به زندگی بر گرداند. چرا؟ چون فضای زندگی بیش از حد غیردینی شده است. اکنون در دوران حقیقت مجازی هستیم. در عصر واقع گرایی مجازی؛ بسیاری از نهادهای فیزیکی مثل بانک ها در حال تعطیلی هستند چون بانک الکترونیک فراگیر شده است و مثال های زیاد دیگری که می توان در این خصوص مطرح کرد.
آمریکا در حال استعمار مجازی جهان است
عاملی در ادامه سخنان خود، مفهوم «استعمار مجازی» را در ادامه استعمار نوین غرب مطرح کرد و توضیح داد: اکنون آمریکا در حال استعمار مجازی جهان است. مثلا شرکت آمریکایی گوگل را ببینید. تنها بودجه تحقیق و توسعه این شرکت ۱۶.۵ میلیارد دلار، معادل سه برابر کل بودجه آموزش عالی ایران است. آمریکایی ها پول عظیمی را روی این پروژه بزرگ سرمایه گذاری می کنند.
وی افزود: ما در حال تغییر از یک ابزار به ابزار دیگر نیستیم. بلکه در حال تغییر از یک نظام اجتماعی و فرهنگی به نظام اجتماعی و فرهنگی دیگری هستیم. در این نظام جدید، ذهن افراد نیز دوگانه می شود. و برای مثال شما همیشه باید حضور داشته باشید. مثلا همسرتان انتظار دارد که اگر از لحاظ فیزیکی هم نزد او نیستید، ولی همیشه از لحاظ مجازی در ارتباط باشید.شکل گیری اینترنت نیز نتیجه ذهن است. ذهن از همان ابتدای تولد فرامحلی است. می تواند به همه جا حرکت کند. اکنون سورئال ، رئال شده است. فضای مجازی، یعنی فضای دیجیتال و دیجتال نیز به این معنای فضای رقمی است. یعنی می توانید با تغییر الگوریتم، یک محتوا و یک واقعیت زندگی را تغییر دهید. در این شرایط، مفهوم کار تغییر می کند. اکنون از کار مجازی صحبت میکنیم. کار در فضای مجازی، یعنی یک تلاش با بیشمار نتیجه! این کاملا متفاوت از گذشته است. مثلا اگر کتابی را که نوشته اید در اینترنت بگذارید، بیشمار بار در دسترس خواهد بود. و این فضا تولید مداوم دارد.
حجت الاسلام عاملی در بخش دیگری از سخنان خود به اینترنت اشیاء و تاثیر آن بر زندگی انسانی اشاره کرد و گفت: به تدریج فضای فیزیکی وارد فضای مجازی می شود. در اینترنت اشیاء همه تجهیزات و دستگاه ها به اینترنت وصل می شود. ۴تریلیون شی به اینترنت متصل می شوند. در این شرایط زندگی بسیار پیچیده است. در چنین شرایطی، می توان با تسلط بر دنیای مجازی، اهداف دیگری را نیز دنبال کرد. برای مثال اکنون ۹۴ درصد جستجوها از طریق موتورهای جستجوی آمریکایی است. در اینترنت اشیاء چهار عنصر انسان، داده، شی و فرایند وجود دارد. غرب با تسلط بر این ساز و کار، اعمال نفوذ می کند و در حال تسلط بر ماست. که همان استعمار مجازی است.
استاد گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی در ادامه به تشریح مفهوم دو جهانی شدن اشاره کرد و گفت: در کنار مفهوم دو فضایی شدن، مفهوم دو جهانی شدن وجود دارد. در این شرایط ۲ نوع جهانی شدن وجود دارد. در نوع اول، شاهدیم که فضای فیزیکی بواسطه فناوری هایی مثل قطار و هواپیما به سمت کوچک تر شدن می رود، این جهانی شدن در فضای فیزیکی است. اما نوع دوم جهانی شدن در فضای مجازی و از طریق ارتباطات به لحظه، است. همه مردم در یک لحظه در یک جا هستند. این یک نوع مهم از جهانی شدن است. البته ما پیش از این هم دو نوع جهانی شدن را تجربه کردیم. اولین آنها نتیجه دین الهی بود. زیرا پیام دین الهی برای همه مردم دنیا و صحبت با همه آنها بود. یا ایها الذین امنوا، ندایی کاملا فرامحلی و جهانی است و درباره یک گروه و جنسیت و نژاد خاص نیست. پیام خدا جهانی بود و برای همین به همه جا رفت. با اینکه سیستم نقلیه و ارتباطات در آن زمان نبود. اما در طی صد سال اسلام به کل دنیا منتقل شد. چون پیام آن جهانی بود. دومین جهانی شدن نیز مدرنیته بود که بواسطه صنایع مختلف مثل چاپ و ... شکل گرفت.
لزوم حضور مسلمانان در فضای مجازی
وی با بیان نقل قولی از آیت الله امینی که فرموده بودند «اکنون که احتمال بودن در همه جا را داریم. اگر همه جا نباشیم تنبلیم و فاقد سیستم و طرح برای مقابله با تسلط شیطان هستیم»، بر لزوم حضور مسلمانان در این فضا تاکید کرد و گفت: اکنون مفهوم جهانی شدن از بالا و پایین وجود دارد. جهانی شدن از بالا همان تسلط آمریکا و اروپا بر جهان است ولی در جهانی شدن از پایین، هر کسی می تواند جهانی شود. یک شخص از یک روستای دورافتاده ایران می تواند جهانی شود. کتاب مولانا می تواند به کتاب پرفروش آمریکا تبدیل شود. در این شرایط می توان از پیرامون نیز جهانی شد.
حجت الاسلام عاملی در ادامه به مباحث فرهنگی در دنیای مجازی اشاره و مفهوم فرهنگ سایبراسپیس را مطرح کرد و گفت: جدا کردن موضوعات فرهنگی و سیاسی و اقتصادی اشتباه است. اکنون از مرکزیت فرهنگ صحبت می کنیم نه اینکه فرهنگ فقط یک بخش جامعه باشد. مثلا در فرهنگ اسلامی، مفهوم توحید را داریم و می گوییم که خدا بالاتر از همه چیز است. اما این فرهنگ سایبراسپیس، چالش هایی نیز دارد؛ دین، قانون زندگی است. دین نقشه راه زندگی یا همان فرهنگ است. اما در همه جوامع دین منبع اصلی فرهنگ نیست. به فضای سایبر نگاه کنید. ۱۰۰ درصد این فضا صنعتی است و یک هویت حقیقی نیست. بلکه بازارائه ای از یک طبیعت است که بر اساس استفاده ما می تواند محلیت یا جهان شمولی داشته باشد. این فضا فضای فرامحلی است. اکنون در این فضا هر روزه شوکه می شویم و شاهد ورود فرهنگ هایی هستیم که هیچ ارتباطی با اسلام ندارند.
وی با اشاره به تعدد انتخاب های پیش روی شهروندان کشورهای اسلامی گفت: مردم امروزه، انتخاب ها و گزینه های زیادی دارند. چیزی که ما در مقابل آنها می گذاریم اگر به اندازه کافی جذاب نباشد، چیز دیگری را انتخاب می کنند. آنها چیزی را انتخاب می کنند که از آن لذت ببرند. آنها بین چیزی که در نهایت برای زندگی مفید است و چیزی که در کوتاه مدت لذت بخش است فرق نمی گذارند. در این شرایط می توان از مفهوم «دیاسپورا جدید مجازی» سخن گفت که بر اساس آن زندگی افراد بر اساس فرهنگ های غیر از خودشان شکل می گیرد. مثلا آنها در ایران هستند اما فرهنگشان از جای دیگری است . این مفاهیم برای تدوین سیاست ها مهم هستند. در مطالعات بین فرهنگی به وجود توهمات در فهم انسان ها می پردازیم. نسل امروزی ما لزوما نمی دانند که چه چیزی برایشان خوب و بد است. آنها به دنبال جذابیت و نو بودن هستند. برای مثال افراد تنها به این خاطر که چیزی از آمریکا و اروپا می آید، می گویند این چیز خوب است. صیاد از پی صید دوین عجبی نیست، صید از پی صیاد دویدن عجیب است.آنها به دنبال چیزی می روند که اگرچه برایشان خوب نیست، اما جذابیت ظاهری دارد و متفاوت است. تفکر خود به خودی و ناآگاهانه تفکر نیست، بلکه احساسات است. اینترنت، اطلاعات عظیمی را در مقابل افراد می گذارد. چه کسی فکر می کند که این درست یا غلط است. آیا مردم تفکر نظام مند دارند برای بررسی اطلاعات اینترنت؟
عاملی در ادامه با اشاره به استعمار و تسلط غرب بر فضای ارتباطات گفت: در این شرایط یک طرف می گوید و دستور می دهد و دیگری تنها باید گوش کند. هیچ تعاملی نیست و فقط دستور دادن است.
وی در ادامه به فضاسازی رسانه ای برای توجیه جنایات غرب و استفاده ابزاری از کمپینهای صلح اشاره کرد و گفت: در قرن ۲۱ شمار افرادی که به خاطر جنگ مردند ۲ برابر قرن ۱۸ است. بین جنگ جهانی اول و دوم، آمریکا نوعی بیگانههراسی و ترس علیه ژاپن ایجاد کرد که وقتی هیروشیما و ناکازاکی را با بمب اتمی هدف قرار داد، مردم آمریکا گفتند چرا کل ژاپن را نابود نکردید. زیرا آنها برای توجیه جنگ و اقدام فیزیکی، به بیگانههراسی دامن زدند. در نتیجه جنگ اصلی بر سر ترس و مفاهیم است نه تسلیحات. با چنین شرایطی، امکان گفتگو با دشمن وجود ندارد. به همین خاطر است که به بسیاری از کمپین های صلح که در موضوع سوریه هم میتوان شاهد فعالیت آنها بود، اطمینان نداریم. چون بسیاری از آنها را دشمن طراحی میکند تا از آنها و اطلاعات حاصل شده توسط آنها، و سوءاستفاده از اطلاعات ناشناس، علیه مردم بکار گرفته شود.
وی در ادامه مفهوم توجه و علاقه به دیگران از نقطهنظر اسلامی اشاره کرد و گفت: این عبارت (Care) در اسلام به معنای حمایت بدون وقفه و بدون انتظار است. یعنی کاری که انجام میدهید به خاطر خداست. و این سالم ترین راه ارتباط با دیگران محسوب میشود. چون اگر به خاطر خدا انجام دهی، دیگر انتظاری از دیگری نداری که کاری در مقابلش انجام دهد.
رئیس دانشکده مطالعات جهان در بخش پایانی سخنان خود پیشنهاد تشکیل شبکه ویژه مسلمانان در فضای مجازی را مطرح کرد و گفت: این دو فضایی شدن، شرایطی را ایجاد کرده است که می توانیم اکوسیستم خودمان را ایجاد کنیم. می توانیم محل و مکان خودمان را در فضای مجازی ایجاد کنیم و شبکه مسلمانان در اینترنت را بطور خصوصی شکل دهیم تا محیط سالمی ایجاد شود. اینترنت این ظرفیت را دارد که مسلمانان بتوانند در یک فضای سالم، از جنبههای مختلف علمی، حرفهای، تبادل دانش و تجربه بهرهمند شوند و و شبکه ای هم برای راهاندازی کمپینهای مختلف داشته باشند تا در نهایت با بهرهگیری از همه این امکانات به سمت آینده بهتری حرکت کنند. زیرا خداوند آینده را به ما وعده داده و گفته است که ارض به صالحین ارث می رسد.
مسلمانان باید مبارزه کنند
سخنران دوم پنل اسلام و رسانه در هفتمین هماندیشی اسلام و موضوعات معاصر، نادر طالب زاده، مجری تلویزیون و استاد افتخاری مرکز مطالعات سینمایی بود. وی در بخش ابتدایی سخنان خود تاریخچهای از چگونگی بروز تحول در رسانههای خبری جهان پرداخت و ماجرای تسخیر لانه جاسوسی در ایران را سرآغاز شکلگیری رسانههای خبری ۲۴ ساعته و آغاز رویکرد جدید رسانههای غربی دانست و گفت: در دوران بحران گروگانگیری، رسانه در غرب تغییر کرد. مفهوم خبر فوری با ماجرای بحران گروگانگیری شکل گرفت. سی ان ان هم در این شرایط شکل گرفت. رسانه های آمریکایی در آن زمان بیشتر از آنکه در ویتنام باشند در ایران بودند. زیرا اتفاقی که در ایران افتاد بی سابقه بود. رسانه های جریان غالب سرانجام به این نتیجه رسیدند که باید شبکه خبری ۲۴ ساعته داشته باشند تا اخبار غیرمعمول را بطور مشروح پوشش دهند.اینچنین بود که سی ان ان شکل گرفت. در حقیقت جنبش اسلامی موجب تغییر رسانه ها و اخبار شد.
طالبزاده در ادامه به جنگ هشت ساله و حمایت غرب از صدام و سانسور بسیاری از حقایق این جنگ از سوی رسانههای جریان غالب گفت: در نتیجه بحران گروگانگیری فضای سنگینی علیه ایران ایجاد شد که با جنگ ادامه یافت. اما همین فشارها ایران امروزی را ساخت. ما فهمیدیم که اگر موشک نداشته باشیم چه میشود. موشکهایی که صدام علیه ایران شلیک میکرد و دیگر تجهیزات نظامی او، تولید آلمان و آمریکا و شوروی بود. ما چیزی برای تلافی نداشتیم و در واقع همه جهان ایران را رها کرده و غرب کاملا با صدام همکاری میکرد. اینطور بود که ما فهمیدیم باید خودمان سلاح بسازیم.
استاد افتخاری مرکز مطالعات سینمایی، سپس به وجود آزادی بیان در ایران به رغم تبلیغات منفی رسانههای غربی اشاره کرد و گفت: ایران اکنون شاهد آزادی بیان است و در جامعه مردم درباره همه چیز و همه مقامها آزادانه اظهار نظر میکنند. از سوی دیگر حتی میبینیم که بسیاری از غیرایرانیان از آمریکا، روسیه، کانادا و بسیاری از کشورهای اروپایی که برای شرکت در کنفرانسهای مختلف به ایران میآیند، قادرند در اینجا سخنانی بگویند که در کشور خودشان نمیتوانند. در یک مورد، آنتولی هال، استاد دانشگاه کانادا تنها به دلیل سفر به ایران و سخنرانی در یک کنفرانس، از دانشگاه کانادایی اخراج شد. این یک تغییر دیگر است که در ایران رخ داده است.
وی با اشاره به حملات رئیسجمهوری جدید آمریکا علیه رسانهها، افزود: مسلمانان باید مبارزه کنند. اکنون لابیهای اسرائیلی برای ما هزینه ایجاد میکنند. ولی تغییر دیگری که در آمریکا شاهد آن هستیم، حمله به قبرستانهای یهودیان توسط آمریکاییهای مسیحی است. این اتفاق خوبی نیست اما اینکه آمریکاییهای مسیحی بارها چنین کاری را انجام میدهند حائز اهمیت و قابل تامل است.
طالبزاده در بخش پایانی سخنرانی خود پیشنهاد کرد تا اساتید و نخبگانی که بر اساس فشار از دانشگاههایشان اخراج شدند، به ایران دعوت شوند و در دانشگاههای ایرانی تدریس کنند و با دنیای اسلام نیز به اشتراک گذاشته شوند.
دکتر «احمد مراد مریکن»، استاد مرکز مطالعات بینالملل دانشگاه علوم مالزی، سخنران بعدی پنل اسلام و رسانه بود که سخنان خود را با تائید اظهارات طالبزاده در خصوص بازتعریف رسانهها توسط جنبش اسلامی و انقلاب اسلامی ایران آغاز کرد و گفت: در زمان انقلاب ایران، دانشجوی رسانه بودم و اخبار انقلاب ایران را حتی قبل از بازگشت امام خمینی دنبال میکردیم. رسانه ها در مالزی نسبتا آزاد هستند و ما اغلب ایدهها و نظریات انقلابی ایران و شخصیتهایی همچون امام خمینی، آیتالله مطهری و علی شریعتی آشنا شدیم که این مسئله نوعی هوشیاری و آگاهی نوین از اسلام و شیوه زندگی اسلامی بود.
مریکن افزود: در آن زمان با خواندن رسانههای غربی متوجه و البته متعجب شدم که چگونه غرب اسلام را به تصویر میکشد و چهرهای هراس انگیز و دیوآسا از امام خمینی و اسلام ارائه میدهد. در این مقطع بود که شکل جدیدی از معرفی اسلام در جهان آغاز شد.
وی با اشاره به آغاز نظم نوین اطلاعاتی در دهه ۱۹۷۰ میلادی، به وجود جریان نامتوازن و ناعادلانه اطلاعات از غرب به شرق و خواست اعضای جنبش عدم تعهد برای تغییر این توازن و برقراری برقراری جریان اطلاعاتی از شرق به غرب به منظور مقابله با سوداری و قطبی شدن رسانهها پرداخت و گفت که در جریان رسانهای غربی، مسلمانان ابتدایی و عقب مانده تصویر میشوند و مبنای تمدن، تجربه غرب است.
دکتر مریکن با اشاره به آنکه شماری از رسانهها که برای مقابله با جریان غالب رسانهای شکل گرفتند به دلیل عدم حمایت بازار از آنها نتوانستند فراگیر شوند، توضیح داد: هر چند ژورنالیسم غربی اعتقاد دارد که به شکل بیطرفانه و واقعگرایانه فعالیت دارد اما در خصوص انعکاس اسلام به هیچ وجه این گونه عمل نمیکند.
این استاد دانشگاههای مالزی با تاکید بر آنکه زیرساخت رسانههای اسلامی نیز منشعب از دانش غربی است، گفت: چگونگی تعریف ما از دینمان ناشی از عصر روشنگری اروپایی و شیوه منحرف شده تولید دانش آنهاست. به عبارت دیگر ما تحت تاثیر پارادایم غالب هستیم. و مثلا در رشتههای ارتباطات و رسانههای جمعی در دانشگاههای اسلامی و شرقی، پس از مدتها فاش شد که کتابهای درسی این رشتهها توسط ماموران سیا تدوین شده و دانشجویان ما فلسفه و شیوه رسانه ای را از آنها آموختند.
مریکن افزود: بنابراین دنیای اسلام باید به بازسازی دانش رسانهای خود بپردازد. زیرا علوم اجتماعی غربی و باری مثال آموزههای لوتر، بدون هیچ نظارتی وارد کشورهای اسلامی شده و به مسلمانان آموخته می شود. این در حالی است که دین جایی در این آموزهها ندارد. این یک ساز و کار کاملا استعماری است.دین، در فضای عمومی است. اما فضای عمومی غربی بر دنیا مسلط شده است.
دکتر مریکن با اشاره به آنکه از دهههای ۱۹۶۰ و ۷۰ میلادی بحث اسلامی کردن علوم و از دهه ۱۹۸۰ بحث اسلامیسازی رسانه مطرح شده است، سوالاتی همچون تعریف رسانه اسلامی و اینکه مفهوم اسلامی بودن رسانه چیست را مطرح کرد.
وی در ادامه به سه چهره مختلفی که رسانههای غربی در طول تاریخ از اسلام ارائه کردند پرداخت و گفت: یکی از اولین شکلهای ارائه اسلام در رسانه از سال ۱۹۷۹ و با انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. اسلام در رسانههای جهانی هیچ گاه چهره خوبی نداشته است. و رسانههای آمریکایی و انگلیسی چهره بسیار بدی از آن ارائه می دادند. با انقلاب ایران آنها ناگهان بیدار شدند و پرسیدند که این چه اسلامی است؟ شکل گیری چنین دولت اسلامی سابقه نداشت و امام خمینی توانست این آرزوه صدها ساله را تحقق بخشد. غرب شوکه شد و رسانهها شروع به حمله علیه ایران و اسلام کردند. چهره دوم ، بعد از ۱۱ سپتامبر رخ داد و ارائه تصویر بد از ایران گسترش یافت. اسلام را به خشونت، تروریسم و القاعده پیوند دادند. سومین چهره، نیز چهرهای است که ترامپ از اسلام ارائه میکند و بر اسلام افراطی تاکید دارد.
تغییر پارادایم و ساختار خبررسانی در کشورهای اسلامی
وی در بخش دیگری از سخنان خود بر لزوم تغییر پارادایم و ساختار خبررسانی در کشورهای اسلامی تاکید کرد و گفت: تقلید و دنبالهروی از پارادایم خبررسانی غربی اشتباه است چون سازگاری با مفاهیم اسلامی ندارد و رسانههای اسلامی باید دست از ترجمه صرف اخبار رسانههای غربی دست بر دارند. بازسازی ساختار خبررسانی و تعریف چگونگی مواجهه با دین به عنوان یک خبر، امری ضروری است. دنیای اسلام باید شیوه ژورنالیسم خاص خودش را ایجاد کند و در مقابل حملات غرب مقابله کند.
جعفر حمود، پژوهشگر مسائل معاصر اسلامی آخرین سخنران پنل اسلام و رسانه بود که بطور خلاصه به نقش رسانهها در تحریف و تاثیرگذاری بر افکار عمومی پرداخت.
حمود با اشاره به دور جدید از حمله به مسلمانان بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا اشاره کرد و گفت: نقشی که رسانه ها در ۱۱ سپتامبر ایفا کردند کاملا مخالف اسلام حقیقی بود. آنها روی گروهی از مسلمانان که بمبگذاری را انجام دادند متمرکز شدند و گفتند که اسلام دینی خشن است. رسانهها مسئول نشر تصویری وحشیانه از مسلمانان هستند. بعد از ۱۱ سپتامبر خیلیها اسلام و کل مسلمانان، نه گروهی معدود از افراطیان، را متهم کردند.
وی در ادامه با اشاره به حملات دونالد ترامپ علیه مسلمانان و اعلان خبر نادرست جشن گرفتن حملات ۱۱ سپتامبر توسط مسلمانان گفت که رسانههای غربی این خبر دروغ را بازنشر دادند و به اسلام هراسی دامن زدند. در حالی که رسانهها باید با مصاحبه با مسلمانان و گفتگوی صادقانه با آنها، جامعه آمریکا را آگاه می کردند.
این پژوهشگر لبنانی- کانادایی در ادامه به این حقیقت اشاره کرد که بر خلاف مسیحیت و یهودیت، به ندرت تصویر مثبتی از اسلام در رسانههای غربی ارائه میشود، به تشدید اسلامهراسی و حمله به مسلمانان در نتیجه پوشش رسانهای حوادث ۱۱ سپتامبر و همچنین بعد از پیدایش داعش پرداخت و گفت: اگرچه برخی نویسندگان و برخی مقالههای خبری از چهره صلح طلب اسلام صحبت کردند اما فضای اکثریت به گونه ای دیگر بود. و مقالههای معدودی که به خوبی از مسلمانان یاد میکنند، نمیتواند جبرانکننده تبلیغاتی که درباره جهاد و تروریسم اسلامی شده است باشد. این در حالی است که گروههای افراطی مسیحی مثل kkk که خود را مسیحی معتقد می دانند نیز وجود دارند اما رسانهها هیچگاه این گروه ها را دینی نمیخوانند. و مسیحیها در رسانهها افراطی و خشن تصویر نمیشوند. اما با تبلیغات همین رسانهها، مسلمانان آمریکایی به عنوان شهروندان درجه ۲ تصویر میشوند.
حمود توضیح داد: اسلام دینی جهانی و صلح طلب است. اسلام یک روش زندگی است. اما از سوی دیگر، اسلام تنها دین جهان است که به جزئیات جامعه نیز توجه دارد. اسلام به تمامی جنبههای زندگی پرداخته است. اما با این حال، رسانههای آمریکایی هیچگاه همچون یهودیت و مسیحیت به اسلام نپرداختهاند.