۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۰۱
کتاب شامل 17 فصل است که در هر فصل، به یک بُعد از ابعاد وجودی حضرت زهرا (س) پرداخته شده است. برخی از فصلهای کتاب عبارتاند از: عبادت و معنویت فاطمه زهرا (س)، دانش و علوم فاطمه زهرا (س)، شیوۀ همسرداری فاطمه زهرا (س)، ایثار و انفاق فاطمه زهرا (س)، فاطمه زهرا (س) الگوی کامل اجتماعی، روش سیاسی و جهادی فاطمه زهرا (س).
در ادامه بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در فصل اول کتاب «قطره از دریا نشانی میدهد» منتشر میشود:
برای انسانهای کوچکی مثل من، خیلی دشوار است که بخواهند ـ ولو از دور ـ درباره آن عظمت سخن بگویند. ما یک چیز، یک خیال، یک تصویر و یک نقش در ذهنمان میگذرانیم. این کجا و واقعیتها و حقیقتها ـ که بسی عظیمتر از ذهن ماست ـ کجا؟ واقعا دختر پیامبر(ص)، معمای ناگشودۀ ذهن بشر و معارف بشری است. همۀ انسانها را یک طرف بگذارید، اولیا را هم در طرف دیگر بگذارید. با اینکه تعداد اولیا کم است، اما وزنۀ آنها از همه بشریت سنگینتر است. اگر ملاک وزانت و عظمت را معرفت و آگاهی از حقیقت عالم و نزدیکی به خدا ـ یعنی سرچشمۀ همه وجودها ـ بدانیم، یکی از اولیای خدا، از ماسوای همۀ اولیا و از همۀ وجود منهای اولیا، عظیمتر و وزینتر و باشکوهتر است.
وقتی به صف اولیا و عبادالله الصالحین نگاه میکنید، قلههایی وجود دارد که نسبت آن قلهها به بقیۀ انسانهای بزرگ عالم معنا، یک نسبت غیرقابل تصور و فوقالعاده عظیمی است. اختلاف، اختلاف فاحشی است. این قلهها، همان کسانی هستند که در تاریخ نبوتها هم هرجا شما چشم بدوزید، از هر طرف آنها را میبینید؛ مثل انبیای اولوالعزم و بزرگانی از این دست و در این حد. اما در مجموعۀ این عظمتها و شکوهها و در بین این برجستهترینها که ذکرشان برای ما فقط لقلقۀ زبان است و امثال من، دل و روح و جانشان، بسیار کوچکتر و خردتر و حقیرتر از آن است که بخواهند این معنویتها را درک کنند و همین طور از دور تصویری در ذهنشان دارند و آن را بر زبان میآورند ـ که باز این تصویر هم، از کلمات خودشان است چند نمونۀ بسیار نادر وجود دارد که از حد توصیف و بیان بالاترند و یکی از اینها، فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) است. فقط با پیامبر و با امیرالمؤمنین (ع) میشود او را مقایسه کرد.
فاطمۀ زهرا نور چشم کرّوبیان
در روایتی خواندم که درخشندگی فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها) باعث میشود تا چشمان کرّوبیان ملإ اعلی خیره شود «زهَر نورها للملائکة السّماء»؛ برای آنها میدرخشد. ما از این درخشندگی چه استفادهایی کنیم؟ ما باید از این ستاره درخشان، راه به سوی خدا و راهِ بندگی را که راه راست است و فاطمه زهرا سلام الله علیها پیمود و به آن مدارج عالی رسید، پیدا کنیم.
البته کسانی که دلها و عملشان را پاک کنند، جسم و جان خودشان را تطهیر کنند، تقوا و پرهیزگاری و پاکدامنی را پیشۀ خودشان کنند و خودشان را تربیت کنند و مقداری از این آلودگی که بنده و امثال بنده دچارش هستیم، خودشان را بیرون بیاورند، چشمهایشان میتواند ببیند؛ اما باز آنها هم نمیتوانند توصیف کنند، اما دلهای پاک و چشم دل بینای آنها میتواند انوار قدسیۀ اهلبیت و از جمله صدیقۀ کبری (سلاماللَّهعلیها) را تا حدودی از نزدیک ببیند و مقامات آنها را درک کند. ما نشانههایی داریم. اینکه از قول پیغمبر اکرم نقل شده است که: «فداها ابوها» خودش یک نشانه است.
دربارۀ فاطمۀ زهرا (سلاماللَّهعلیها)، هرچه بگوییم، کم گفتهایم و حقیقتاً نمیدانیم که چه باید بگوییم و به چه باید بیاندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّۀ حوراء، این روح مجرّد و این خلاصۀ نبوّت و ولایت برای ما پهناور، بیپایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر میمانیم.
درباره زهرای اطهر (سلاماللَّهعلیها)، هرچه انسان بیشتر فکر کند و در حالات آن بزرگوار تدبر کند، بیشتر دچار شگفتی خواهد شد. انسان نه فقط از این جهت تعجب میکند که چطور یک انسان در سنین جوانی میتواند به این رتبه از کمالات معنوی و مادی نایل شود ـ که البته این، خود یک حقیقت شگفتانگیز است ـ بلکه بیشتر از این جهت در عجب است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار بتواند این منزلت عالی را کسب کند! هم عظمت این انسان والا شگفتانگیز است، هم عظمت مکتبی که این موجود عظیمالقدر و جلیلالمنزله را پدید آورده است، تعجبآور و شگفتانگیز است.
اینکه در روایت دارد که وقتی فاطمۀ زهرا (سلاماللَّهعلیها) وارد خانۀ پیغمبر میشد، یا آن جایی که پیغمبر نشسته بودند وارد میشد، «قام الیها» ـ حضرت پیش پای او بلند میشد؛ به طرف او میرفت ـ این یک نشانه است؛ اینها عظمت است.