پرسش و پاسخ دینی
آیا پیشوایان بزرگ دین هم دروغ مصلحت آمیز میگفتند؟
بعضی از بیانات ائمه اهل بیت (ع) دروغ را کلید سایر گناهان شمردهاند ولی در عین حال در پارهای موارد اگر انسان راست بگوید، فتنه و فساد بزرگی برپا میشود در حالی که اگر راست نگوید آتش فتنه خاموش میشود.
عقیق:بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درسهای زندگیساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده، دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهرهمند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامعالشرایط را در زمان غیبت کبری دارد.
همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتابهای فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است.
از طرفی چراها و پرسشهای فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتابهای گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است.
حجتالاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه تحریم غیبت و دروغ مصلحت آمیز پرداخته است که در ادامه میآید:
فلسفه تحریم غیبت
سرمایه بزرگ انسان در زندگی حیثیت و آبرو و شخصیت او است و هر چیز آن را به خطر بیندازد مانند این است که جان او را به خطر انداخته باشد بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر محسوب میشود و اینجاست که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگینتر است.
یکی از فلسفههای تحریم «غیبت» این است که این سرمایه بزرگ بر باد نرود و حرمت اشخاص در هم نشکند و حیثیت آنها را لکهدار نکند و این مطلبی است که اسلام آن را با اهمیت بسیار تلقی میکند.
نکته دیگر اینکه «غیبت» بدبینی میآفریند. پیوندهای اجتماعی را سست میکند، سرمایههای اعتماد را از بین میبرد و پایههای تعاون و همکاری را متزلزل میکند.
میدانیم که اسلام برای مسئله وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی و انسجام و استحکام آن اهمیت فوقالعاده قائل شده است. لذا هر جیز که این وحدت را تحکیم کند مورد علاقه اسلام است و هر چیز آن را تضعیف نماید، منفور است و غیبت یکی از عوامل مهم تضعیف است.
از اینها گذشته «غیبت» بذر کینه و عداوت را دلها میپاشد و گاه سرچشمه نزاعهای خونین و قتل و کشتار میشود خلاصه اینکه در اسلام «غیبت»به عنوان یکی از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده و به خاطر آثار سوء فردی و اجتماعی آن است.
دروغ مصلحتآمیز
دروغ مصلحت آمیز در اسلام چه حکمی دارد و آیا پیشوایان بزرگ، چنین دروغی میگفتند؟
دروغ ذاتاً کار فوقالعاده بدی است و بسیار از مشکلات، بدبختیها و نابسامانیهای اجتماعی کنونی ما بر اثر همین دروغ است. بعضی از بیانات ائمه اهل بیت (ع) دروغ را کلید سایر گناهان شمردهاند ولی در عین حال در پارهای موارد اگر انسان راست بگوید، فتنه و فساد بزرگی برپا میشود در حالی که اگر راست نگوید آتش فتنه خاموش میشود.
مثلا هرگاه میان دو نفر اختلاف شدیدی باشد و یکی از آنها پشت سر دیگری بدگویی کند و ما هم بشنویم و اگر در برابر سؤالاتی که میشود راست بگوییم و بدگوییهای آن را فاش کنیم آتش فتنه برپا میشود که ممکن است تلفات و خسارت مهمی به بار آورد بدیهی است در چنین مواردی راست گفتن کار غلطی است و هیچ عاقلی نمیگوید در چنین مورد هم باید راست گفت. قوانین اسلامی نیز این حکم عقلی را تأیید نموده و در چنین موارد استثنایی از روی ضرورت، دروغگفتن را تجویز میکند ولی به دو موضوع باید مؤکداً توجه داشت.
اول: این موضوع کاملاً جنبه استثنایی دارد و جزء در شرایط خاص و محدود جایز نیست و نباید عدهای آن را دستاویز قرار داده یا برای به دست آوردن منافع شخصی به غلط دروغ بگویند.
دوم: اینکه اسلام به قدری به موضوع دروغ اهمیت داده که حتی در مواردی که ضرورت ایجاب میکند دستور توریه داده است (یعنی تا زمانی که توریه ممکن باشد نباید دروغ بگوید) منظور از «توریه» این است که در موارد ضروری به جای دروغ گفتن جملهآی گفته شود که شنونده به گمان خود از آن مصلحتی استفاده کند در حالی که منظور گوینده چیز دیگری بوده است و اگر در کلمات پیشوایان دین به مقتضای ضرورت و حفظ جان و مال مردم و جلوگیری از اختلافات و فتنهها، دروغ مصلحتآمیزی بوده باشد حتما از قبیل توریه است که دروغ محسوب نمیشود.
این نکته هم ناگفته نماند در مواردی که وظیفه انسان توریه یا دروغ مصلحت آمیز باشد اگر راست بگوید گناه کرده و هر فسادی که به وجود آید او مسئول است.
روشن است که در آیات قرآن کریم هیچگونه دروغ مصلحت آمیز و توریه وجود ندارد. یعنی درباره آیات و احکام الهی اصولاً چنین ضرورتی مفهوم ندارد.
منبع:فارس