۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۱۶
کتاب «ارض ملکوت: کالبد رستاخیزی انسان از ایران مزدایی تا ایران شیعی» به قلم هانری کربن یکی از کلیدی ترین آثار او برای فهم جهان فکری و معنوی ایران زمین و پیوستگی فرهنگی ایران پیش از اسلام و پس از اسلام است. می توان این اثر را به منزلۀ مقدمه ای لازم و ضروری برای درک آرای هانری کربن در دیگر آثارش دانست. انشاءالله رحمتی در این باره می گوید: «زیرا موضوع عالم مثال، از کلیدواژه هایی ست که او در مقام تحلیل وجوه مختلف تفکر ایرانی، چه در ایران باستان و چه در ایران اسلامی تا به امروز، از آن بهرۀ فراوان می برد و این موضوع در کتاب ارض ملکوت به شیوهای بدیع و روشمند بررسی شده است.» می توان گفت مضمون اصلی این اثر «پیکار در راهِ جان جهان یا پیکار در راه ملکوت» است.
هانری کربن در مقدمه اش بر ویراست دوم هدف کتاب را راهیابی به عالم غیب - یا اقلیم هشتم یا به تعابیر دیگر، عالم شهرهای غیبی جابلقا، جابرصا و هورقلیا- دانسته است. کربن در این اثر به دنبال نشان دادن گروه ها و افردی است که در پیکار در راه جانِ جهان کوشیده اند؛ در این میان افلاطونیان پارس نیز حضوری پیوسته و مستمر داشته اند. موضوع بحث این اثر، عالمی در میان عالم معقول محض و عالم محسوس محض است. این عالم همان عالم مثال است که در اندیشۀ ایرانی ، چه ایران مزدایی، و چه ایران شیعی، بسیار درباره اش اندیشه ورزی شده است.
اعتقاد به این عالم راه را برای بر بسیاری از تعارض های به ظاهر ناگشودنی و نزاع های بی حاصل در عرصۀ دین و اندیشه می بندد. مولف در این اثر نشان داده است که چگونه «افلاطونیان پارس» در طول تاریخ در عرصۀ پیکار برای کشف این عالم حضوری چشمگیر و برجسته داشته است. او بر این نظر است که بشر امروز بر مبنای تلاش ها و دستاوردهای افلاطونیان پارس می توانند ارض ملکوت را بازیابی کنند.
کتاب ارض ملکوت از یک مقدمه و دو بخش تشکیل شده است. ابتدا انشاءالله رحمتی مقدمه ای بر کتاب نگاشته و علاوه توضیح فحوا و هدف نویسنده، به اندیشه های افلاطونیان کمبریج، پیامدهای ناخواستۀ تفکر دکارتی و افلاطونیان پارس پرداخته است.
بخش نخست کتاب مشتمل بر دو فصل است. فصل اول با عنوان «مثال ارض در آئین مزدایی» شامل چهار نوشتار است که به ترتیب عبارتند از: زمین فرشته ای است، زمین هفت کشور، جغرافیای شهودی، حکمت زمین و فرشته های بانوهای زمین. فصل دوم «ارض عرفانی هورقلیا» نام دارد و چهار نوشتار دیگر را در بر میگیرد که به ترتیب عبارتند از: اوجگیری آهنگها: فاطمه (س)، دختر پیامبر و ارض ملکوت، اقلیم هشتم، هورقلیا: ارض مکاشفات، هورقلیا: ارض قیامت.
در فصل دوم در پاسخ به این پرسش که واقعۀ قیامت چیست و چگونه ارض هورقلیا هم برای معاد فردی و هم معاد عام، نه تنها ابزار معاد که صحنۀ معاد نیز هست؟ چنین آمده است: «با نفخۀ قیامت، جسم اصلی، در قامت تام و ثابت خویش عیان میشود، اما جسم «الف» که فقط گرد کدورتی بر لطافت تامّ جسم ب بود دیگر ظاهر نمیشود یا به تعبیر بهتر در لطافت کاملا نورانی جسم «ب» یکسره مستحیل میگردد. ص ۲۵۲»
هانری کربن در پایان فصل چنین نتیجه گیری می کند که معنای چیستی و کیستی ارض ملکوت، در زبان هایی هم بسیار دور و هم بسیار نزدیک، در سیاق هایی کهن و نیز در سیاق هایی مدرن مدرن و معاصر (در فاصلۀ آیین مزدایی و مکتب شیخیه) به بیان آمده است. مولف کتاب ارض ملکوت چنین ادامه میدهد که «محتمل است تجارب اهل معنا در ایران زمین، هر یک از ما را به مقایسههایی با حقایق روحانیِ شناخته شده در دیگر سرزمینها برانگیزد. ص ۲۶۳»
کربن در بخش دوم رشتۀ کلام را به دست مشایخ می سپارد یعنی کسانی که در پیِ تحقیق و تأمل دربارۀ ارض ملکوت به ویژه در ایران اسلامی بوده اند؛ کربن می خواهد از این طریق، خواننده مستقیم تر با این بزرگان و متونشان ارتباط برقرار می کند.
بخش دوم کتاب، شامل متون و مؤلفان آنهاست و مشتمل بر ۱۱ مقاله است که به ترتیب عبارتند از: شهاب الدین یحیی سهروردی، محی الدین بن عربی، داود قیصری، عبدالکریم جبلی، شمس الدین محمد لاهیجی، صدرالدین شیرازی، عبدالرزاق لاهیجی، محسن فیض کاشانی، مکتب شیخیه، شیخ محمد کریمخان کرمانی، شیخ ابوالقاسم خان کرمانی.
البته رحمتی بر این نظر است با این که افلاطونیان پارس در راه پیکار جان جهان در این اثر معرفی شده اند اما آنگونه که باید به آنها پرداخته نشده است: «آراء عارفان و حکیمان مسلمان از سهروردی تا ملاصدرا در این اثر بررسی شده و گزیده هایی از متون آن ها نیز در اختیار خواننده قرار گرفته است؛ ولی به شخصیت های پس از ملاصدرا و آراء ایشان آنگونه که باید پرداخته نشده است. می دانیم که پس از ملاصدرا اندیشمندان بزرگی در ایران ظهور یافته اند و سنت صدرایی تا به امروز سنت اصلی اندیشه ایرانی است. ص ۳۳»
با اینحال هانری کربن در مقدمه اش بر کتاب تأکید می کند که آنچه از حکما و متونشان در این بخش فراهم کرده، صرفا قطرهای از دریا است و می تواند فقط الهام بخش کسانی باشد که علاقه مند به پژوهش در این راه هستند. به دیگر سخن کربن نیز اشاره می کند در افلاطونیان پارس هنوز افرادی دیگری هستند که مجال پرداختن به آنها فراهم نشده است. کربن در مقدمه اش بر ویراست دوم به دشواری دستیابی به عالم هورقلیا اشاره می کند و بر این نظر است که با توجه به پیچیده بودن کتاب ارض ملکوت، یکبار مطالعه اش کفایت نمی کند. کربن پیشنهاد می کند یکبار کتاب را بدون مراجعه پ ینوشتها مطالعه شود و در بار دوم با مطالعۀ پینوشتها، توضیحات و اشارات مطالعه شود.
در نهایت باید با هانری کربن هم صدا و هم آوا بود که فقط یک چیز اهمیت دارد که این کورسو و بارقه فروزان گردد تا بتوان «ارض موعود» ارض هورقلیایِ دارای شهرهای زمردین را بازشناخت. چاپ نخست کتاب «ارض ملکوت: کالبد رستاخیز انسان از ایران مزدایی تا ایران شیعی» به قلم هانری کربن و با ترجمه و تحقیق انشاءالله رحمتی، از سوی «نشر سوفیا» در ۵۲۸ صفحه در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.