۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۰۵
شیخ هادی در 30 سالگی به تهران آمد و از شخصیت های تاثیرگذار در عرصه فرهنگ و سیاست در کشور گردید.
تالیف و شاگردان
کتاب تحریر العقلاء در موضوع توحید و خداشناسی از کتاب های معروف ایشان است که پس از وفاتشان به منصّه چاپ رسید. ابوالحسن فروغی شاگرد ایشان مقدمه ای را به آن افزود که حاوی شرح حال مولف و خاندان او می باشد. در انتهای کتاب نیز دو نامه از شیخ آمده که در پاسخ به مریدان خود نوشته بود.
محفل انس آیت الله نجم آبادی را بسیاری از اهل علم مغتنم شمرده و ایشان در زمینه پرورش و تربیت شاگردان موفق بوده اند. در میان شاگردان ایشان می توان؛ سید اسدالله خرقانی، شیخ حسن سنگلاچی، میرزا نصرالله بهشتی، میرزا علی اکبر دهخدا، شیخ مرتضی نجم آبادی و حاجی میرزا احمد کرمانی را نام برد.
از منظر دیگران
علامه محمد قزوینی که محضر شیخ هادی رادرک کرده بود، ایشان را انسانی می داند که به طور مطلق فسادناپذیر بوده و هیچ گاه دیناری از کسی قبول نمی کرده است.
شیخ مهدی شمس العلماء معاصر شیخ هادی در کتاب الماثر و الاثار می نویسد:
حاج شیخ هادی مجتهد نجم آبادی امروز از مجتهدین مسلم دارالخلافه تهران و مرجع حکومت شرعیه است.
درویش نهادی و بی تکلیفی را دوست می دارد و به سخنان منتقدانه فضلای وقت عنایتی می آورد.
در فقه و اصول و حدیث و تفسیر و رجال از متفردین و متبحرین معدود می گردد.
منش اخلاق
در بنای مدرسه ای که ساخته بود، مثل عمله ها کار می کرد. همیشه به علمایی که جنبه ریاست طلبی داشتند،
طعنه می زد. طبقه اعیان و رجال دولت به او عقیده بسیار داشتند و نزد او خاضع بودند.
پذیرایی او نسبت به رجال دولتی و سایر طبقات، اغلب روی زمین خاکی صورت می گرفت و نهایت بر ایشان خشتی می گذاشت.
مشروطه و شیخ هادی
کمتر کسی از رجال مشهور مشروطه را می توان نام برد که شاگرد شیخ هادی و یا مرتبط با ایشان نبوده باشند.
او یکی از زمینه سازان فکری جنبش مشروطه در ایران بود. در راه بیداری مردم و پیروزی آرمان های عدالت خواهانه اش بسیار کوشید.
روش سیاسی
او بی پرده سخن می گفت و به دولت مردان و درباریان و حتی خود شاه صریح انتقاد می کرد.
به گفته ادوارد بروان در کتاب انقلاب ایران، شیخ در امر قضا به طور مطلق فسادناپذیر بود. منقول است که ساعتی از روز را در کوچه و مقابل خانه اش، روی زمین می نشست و از آزادی خواهی سخن می گفت.
در اثبات شهامت سیاسی او همین بس که منزلش ماوای دولت مردان سیاسی از جمله میرزا حسن رشدیه بود. پس از اعدام میرزا رضا قاتل ناصر الدین شاه ، تنها کسی با شهامت برای او مراسم چهلم و سالگرد برپا کرد، شیخ هادی بود.
ارتباط با سید جمال الدین
طبق اسنادی انکار نشدنی، ایشان با سید جمال الدین اسدآبادی بیدارگر شرق ارتباط داشته و از طریق سید، اخبار و وقایع کشورهای دیگر به شیخ هادی می رسید.
البته نوشته اند که شیخ راهی غیر از راه سید جمال الدین را می پیمود و به روش دیگر اعتقاد داشت.
سید جمال در روزهای ورودش به تهران با آیت الله نجم آبادی که در شمار عالمان روشنفکر زمانه مطرح بود، دیدارها صورت داد. شیخ برای ترویج استبدادستیزی و عدالت خواهی به سید جمال پیشنهاد کرد که چون مردم سواد ندارند و در خواب غفلت بسر می برند، از فهم سخنان شما عاجز ند و ممکن است چماق تکفیر بر سر ما بکوبند. بنابراین خوب است که آرام درسی را به نام تفسیر قرآن مجید آغاز کنید. کم کم محاسن آزادی و معایب استبداد را در تفسیر آیات آسمانی بیان نمایید تا گروهی از طلاب به حقایق آشنا شوند تا به مرور، ایام مقدمات تحول اساسی در کشور ایران فراهم گردد.
وفات
این فرزانه نجم آباد عاقبت پس از عمری زحمت در مسیر ترویج دین اسلام و اصلاح جامعه از ظلم و جهل در بیست و یکم جمادی الثانی سال 1320 ق در گذشت و پیکر مطهرش در منزل خودش که اکنون در خیابان شیخ هادی تهران قرار دارد، دفن شد.
منبع:حوزه