۲۸ آبان ۱۴۰۳ ۱۷ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۰۶
عقیق:مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در روز نوزدهم محرم با سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی ، مداحی حاج محمد رضا طاهری ، کربلایی نریمان پناهی ، حاج احد قدمی ، حاج روح الله بهمنی و کربلایی حسین طاهری در تالار قصر کلاسیک خیابان دماوند برگزار شد .
در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام مومنی را بخوانید:
سوره مبارکه آل عمران در آخرین آیه برای رسیدن به فلاح و رستگاری چهار مطلب را بیان می کند. این فلاح و رستگاری قطعا فلاح و رستگاری در آخرت نیست. در این برنامه که در قرآن ارائه می کند انسان می تواند به فلاح و رستگاری در دنیا و آخرت نائل بشود. یک فقره مورد عرض بنده است که در ذیل این آیه در کتاب جهاد نفس وسائل الشیعه سه روایت ذکر شده در تفسیر این آیه نورانی.
کتب روایی ما این روایات را در ذیل این آیه بیان کرده اند. در این آیه می فرماید: پروا داشته باشید از خدا و رابطه داشته باشید با ائمه تان. این رابطه مورد نظر بنده است. اینکه بدون رابطه با امام زمان امکان رسیدن به فلاح رستگاری ممتنع است. لذت در گرو ارتباط با حضرت است. حیات حقیقی در گرو ارتباط با امام زمان(عج) است.
در زیارت عرض می کنیم، شما بهار مردم هستید. سعادت انسان در گرو اتصال به امام زمان است که حقیقتا به نشاط می رسد وگرنه بقیه نشاط ها زوال پذیر هستند. انسان باید واقعا مرید حضرت باشد. وگرنه هرکسی می تواند ادعا داشته باشد.
عطاری بود که جمعه ها کاسبی نمی کرد، می رفت غسل می کرد و شروع می کرد به ذکر گفتن و منتظر صدای حضرت بود. چندنفر غریبه آمده بودند صدر و کافور خواستند عطار چون غریبه بود به آنها داد، بعد عطار از آنها پرسید شما چه کسی هستید چون من جمعه ها فروش ندارم آنها گفتند از یاران امام زمان(عج) هستیم شخصی از نزدیکان فوت کرده است و امام زمان(عج) ما را فرستاده است از شما صدر و کافور بخریم. عطار تا نام حضرت را شنید التماس کرد که مرا هم ببرید، گفتند نمی شود اجازه نداریم، انقدر اصرار کرد که گفتند باشد تورا می بریم ولی به شرط اینکه اگر حضرت اذن ورود داد بیایی وگرنه بر می گردی ، عطار قبول کرد. اینها حرکت کردند به سمت امام زمان(عج) به یک رودخانه خروشان وحشی رسیدند بعد با بسم الله و ذکر امام زمان(عج) از آنجا رد شدند، عطار گفت خب من چگونه از اینجا عبور کنم، آنها گفتند خب تو هم مثل ما همین کار را بکن. انسان اگر واقعا از ته دل امام زمان(ع) را صدا بزند امکان ندارد که حضرت اجابتش نکند. این عطار هم گفت و حرکت کرد و فرو نرفت. وسط آب باران آمد و عطار گفت: ای وای من صابون بالای پشت بام گذاشته بودم الان همه شان آب می شود تا این را گفت: در آب فرو رفت، اینها دست عطار گرفتند و گفتند یک لحظه توجه ات به غیر رفت دوباره نام خداوند و ذکر امام زمان(عج) بگو و حرکت که عطار دوباره گفت و حرکت کرد. بعد رسیدند به خیمه حضرت، ببینید تا کجا رفت، ملازمین اصرار کردند که آقا اجازه می دهید خدمتتان برسد ؟ فرمودند : نه، برش گردانید، اینها هرچه اصرار کردند امام قبول نکردند و فرمودند: این مرد قلبش نمی گوید امام زمان، زبانش می گوید اما قلبش با صابون های مغازه است. عطار چون سنخیت نداشت به حضور امام زمان(عج) نائل نشد. کسی که دنبال ربط است باید یک سری عوامل را در خودش ظاهر کند. صراحت و شفافیت در بیان معصومین وجود دارد. مواردی که ارائه می شود هم افراد می توانند لحاظ کنند. برای سنخیت افراد باید اموری را رعایت کنند. به صرف ادعا نیست، مدعی وصل زیاد است اما باید دید آیا قبول می کنند یا نه. زمینه را خود حضرت برای وصل و ربط به وجود آورده است.
وقتی یک بذری که می خواهید به ثمر برسد باید مقتضیات رشد داشته باشد، یکسری امور هم نباید باشد، چون قوت این نهال را می گیرد، من ممکن است مقتضیات در وجودم باشد اما از موانع چون عبور نمی کنم ضبط و وصل حاصل نمی شود. از آن ور بستر آماده است، چون امام زمان(عج) به یاد شما است. برای به وجود آمدن سنخیت دو مطلب حداقل لازم است:
اول : تخلیه دوم : تحلیه. بدون این دو مطلب قصه منتفی است. چون سنخیت نیست.
تخلیه: یعنی پاک کردن روح و جان از رذایل اخلاقی. جوان عزیز این چشمت اگر آلوده باشد نمی تواند ظرف قرار بگیرد برای مهدی فاطمه. این زبانت اگر آلوده باشد نمی تواند هم کلام بشود با او. گوشت اگر آلوده باشد نمی تواند بشنود سخنان حضرت را. عزیزان ! این فضاهای مجازی دارد ریشه ها را از بین می برد. ضرورتی ندارد ورود پیدا نکنید، اگر می توانید موثر باشید و فضا را عوض بکنید که الان به غایت سخت است. شاید در جمع های خصوصی بتوانم بگویم که این فضاهای مجازی چقدر حرمت ها و قداست ها را از بین می برد.
چقدر قبح گناه را از بین می برد. حداقل این است که فکر گناه را در بین مردم می اندازد و اگر کسی زیاد فکر یک گناهی را بکند قبح آن از بین می رود و کم کم وارد می شود. تخلیه یعنی روح و جان باید از رذایل اخلاقی پاک بشود. چشم را پاک کرد و دید و گفت من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم. باید جوارح را پاک کرد تا دید و شنید و لایق دیدار شد. امام زمان(عج) یک دوست وفادار است، به یادش باشیم یا نباشیم او به یاد ما است. به خدا اگر دل و جانمان را پاک کنیم وصل می شویم به امام زمان(عج).
جوان عزیز ! شما به خدا می توانید با پاک کردن چشم و دلتان با دیگرانی که دنبال این راه رفتند فرق پیدا کنید و وصل شوید به امام زمانتان.
کار دوم: تحلیه: یعنی اینکه جایگزین رذایل اخلاقی باید مکارم اخلاقی باشد. و بالاتر از مکارم اخلاقی فرائض و واجبات است. اگر می خواهید اتصال به حضرت پیدا بکنید، ربط و اتصال به حضرت در گرو ارتکاب و انجام فرایض و ترک محرمات است. با آلودگی که انسان نمی تواند برود. انسانی که می خواهد به دیدار حضرت نائل بشود باید به این درجه برسد.