از حکم تا عمل/۴
پویایی فقه شیعه بر پایه اجتهاد است
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) اگر عنصر زمان و مکان را در تنقیح موضوع که قاعدتاً هر اندازه موضوع دچار دگرگونی شود در حکم هم تغییراتی به وجود میآید را در نظر بگیریم. فقه شیعه در گذر زمان ابداً به بنبست مبتلا نخواهد شد.
عقیق:«فقه شیعه» تمام مسائل کلی تا جزئی مورد نیاز را بیان نموده و به عبارتی، غنیترین فقه در مذاهب اسلامی است، فقه شیعه زنده است و صرفاً مربوط به تحقیقات علمای گذشته نیست و همگام با زمان پیش می رود و مسئلهای نیست که فقه شیعه برای آن پاسخی نداشته باشد. فقه شیعه، فقهی است ضد استکباری و طرفدار مظلومان و هرگز در طول تاریخ، فقهای شیعه در مسیر سلاطین و طاغوتها نبودهاند، بلکه رهبر بزرگترین نهضتها و حرکتها بودهاند.
«احکام» در لغت، جمع حکم و به معنای فرمان و دستور به کار میرود و در اصطلاح فقهی «احکام» کلیه دستورهای عملی و فروع دین اسلام در تمام ابعاد آن است و همه دستورهای عبادی و سیاسی و اقتصادی و خانوادگی و قضایی را شامل میشود.
فراگیری احکام از نظر قرآن و سنت و از دیدگاه علما و مراجع دارای ضرورت و اهمیت خاصی است. گاهی اوقات در جامعه با افرادی مواجه میشویم که تکالیف دینی را بدون مراجعه به مرجع تقلید انجام میدهند و مبنا را بر این قرار دادهاند که ما از قرآن و احادیث پیروی میکنیم؛ حتی شنیده شده برخی میگویند «من خودم مرجع تقلید هستم»!
بر این اساس در سلسله مطالبی درباره چرایی و لزوم وجود مراجع تقلید، پویایی فقه شیعه، میزان انعطاف و تطابق فقه با مسائل و مقتضیات روز، دلیل اختلاف نظر میان مراجع و علما در موارد گوناگون به گفتوگو با اساتید مختلف میپردازیم.
چهارمین گفتوگوی ما با حجتالاسلام محمدعلی مهدویراد عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است.
وی در ابتدا اظهار داشت: در شیعه، چهار مصدر استنباط داریم؛ قرآن، سنت، عقل و اجماع اما در اهل سنت هفت مورد است یعنی در بعضی از موارد عقل است، برخی جاها استحسان و قیاس و ... است. اگر بخواهیم در مکتب خودمان صحبت کنیم از خود قرآن و متن قرآن گرفته، زمینههای اختلاف که منجر به نتیجه مختلف میشود وجود دارد تا مصادر دیگر استنباط.
این استاد دانشگاه عنوان داشت: فرض کنید یکی از فقها به حجیت قول لغوی معتقد باشد و دیگری معتقد نباشد تمام آیات قرآن به تعبیر خود قرآن به زبان قوم است؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ» قوم هم یعنی زبان عربی. برای زبان عربی آن روز، دهها لهجه وجود داشته است بنده معتقدم سر جمع بحثها، زبان معیار است. وقتی میگوییم قرآن به زبان عربی نازل شده است کدام لهجه مدنظر است. لذا این قدر مباحث متنوعی وجود دارد اما کلیات زبان معیار در تمامی زبانها یکی است.
وی ابراز داشت: اگر فردی، قول لغوی را حجت دانست مثلاً در آیهای که میگوید اگر آب پیدا نکردید با خاک تیمم کنید؛ «فَتَیِمموا صَعیداً طَیِباً» این «صعیداً» را به لغت جاهلی برمیگرداند در لغت جاهلی اگر کسی گفت فقط خاک خود خاک و حواشی آن نیست. اگر کسی به این اعتقاد داشته باشد همانطور که ما معتقدیم البته با کمی از حواشی خاک، فتوا میدهد که به خاک میشود تیمم کرد و به بعضی از موارد خاک هم میتوان تیمم کرد اما اهل سنت معتقدند که این واژه گستره معناییاش از مستقیم مستقیم خاک و آنچه که از خاک میروید فقط ملموس و مأکول نیست بلکه همه چیز را دلالت میکند از این رو اهل تسنن به قالی هم سجده میکنند بنابراین اهل تسنن هم بر اساس مبنای خودش و ما هم بر اساس مبنای خودمان رفتار میکنیم از این رو قاعدتاً فتوا متغیر است.
اهل سنت معتقدند که گستره معنایی واژه «فَتَیِمموا صَعیداً طَیِباً» از مستقیم مستقیم خاک و آنچه که از خاک میروید فقط ملموس و مأکول نیست بلکه همه چیز را دلالت میکند از این رو اهل تسنن به قالی هم سجده میکنند
مهدویراد ادامه داد: یا در خصوص آیه «خمس» در سوره مبارکه انفال آمده است «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ»؛ بر این اساس، خمس به دو بخش تقسیم میشود یک بخش آن سهم امام و یک بخش سهم سادات است. ما در شیعه معتقدیم از همه آنچه که مکلف به دست میآورد و سال هم بر او میگذرد آن بخش اضافی مشمول خمس میشود اما فقهای اهل سنت، خمس را فقط در محدوده جنگ میدانند چون میگویند «غنمتم» به جنگ استدلال میکند.
وی گفت: فقهای ما میگویند وقتی به لغت عربهای اصیل مراجعه میکنیم نه عربی که بعدها به حوزه تمدنی وارد شده است، عرب اصیل، غنیمت را عام میداند این فتوا را به بهرهگیری از عام درآمد میگیرد اما اهل تسنن، خمس را متعلق به محدوده جنگ میداند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: بسیاری از فقها اصلاً اعتقادی به آیات ناسخ و منسوخ ندارند و در اهل سنت، عدم نسخ، قول راجح شمرده میشود یعنی بسیاری از عالمان و فقیهان و مفسران اهل سنت، معتقد نیستند که آیات منسوخ در قرآن وجود داشته باشد مانند ابوزهره، شیخ محمد عبده، جمالالدین قاصری، البته فقهای بسیاری هم قبل از قرن 14 وجود داشتهاند که دامنه نسخ را خیلی وسیع میدانستند. فقهای شیعه بین هیچ تا 20 آیه را منسوخ میدانند و اینها در مقام فتوا اختلاف ایجاد میکند کمی این طرفتر که بیاییم حوزه سنت قرار دارد، روایت در مقابل قرآن. آیا روایات، آیات قرآن را فقط تبیین میکند و توضیح میدهد یا اینکه میتواند دایرهاش را محدود کند و تخصیص هم بزند. اینها مباحث مهم و دامنهداری است.
اکنون گسترش باب اجتهاد، مخصوصاً بر پایه توجه به مقاصد و فقهالمقاصد و تنقیح منات، بسیار در میان اهل سنت هم گسترده شده است به ویژه مجمع فقهی که در جده وجود دارد و ایران هم در آن عضو است هر ساله دور هم جمع میشوند و حوادث نوظهور را مورد بحث قرار داده و در آن اجتهاد میکنند
وی ابراز داشت: یا درباره استهلال ماه رمضان بخش اندکی از فقها نتیجه چشم مسلّح را قبول دارند یعنی اگر با تلسکوپ ماه دیده شود، فتوا میدهند و بعضی از فقها ظاهر روایت را در نظر میگیرند و میگویند «صم للرؤیه و افطر للرؤیه» مراد فقط رؤیت با چشم سر است لذا در خصوص رؤیت با چشم مسلح، فتوا نمیدهند. یک عده وحدت افق را قبول ندارند و عده دیگر نظر حاکم مبسوط الید را حاکم بر دیدگاه سایر افراد میدانند.
مهدویراد خاطرنشان کرد: فردی که با این مبانی دینی آشنا نیست با دیدن اختلافنظر میان فقها میگوید مگر خدا چند تا دین دارد؟ خوشبختانه جهان اهل تسنن امروز یک فقیه بسیار موفقی به نام ابراهیم ظَلَمی دارد که از اهل اربیل است. کتاب مهم و سودمند وی در ایران هم یا عنوان «اختلاف فقها و خاستگاهها و علل آن» توسط بنیاد پژوهشهای مشهد به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب 600-700 صفحهای که به صورت بسیار دقیق، زمینههای اختلاف را بیان کرده است و خود این فرد هم مطلقاً اعتقادی به آیات منسوخ ندارد از این رو طبیعتاً در آیاتی که برمبنای منسوخ بودن در آنها فتوا صادر میشود، آقای ظلمی به آنها فتوا نمیدهند.
وی با بیان اینکه امروز این سخن که «باب اجتهاد بسته شده است» دیگر معنا ندارد، گفت: اهل تسنن یک زمانی بر اساس مشکلی، حصرالاجتهاد کردند و سپس برمبنای همان فتاوای موجود نیز عمل میکردند. اکنون گسترش باب اجتهاد، مخصوصاً بر پایه توجه به مقاصد و فقهالمقاصد و تنقیح منات، بسیار در میان اهل سنت هم گسترده شده است به ویژه مجمع فقهی که در جدّه وجود دارد و ایران هم در آن عضو است، هر ساله دور هم جمع میشوند و حوادث نوظهور را مورد بحث قرار داده و در آن اجتهاد میکنند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: پویایی فقه شیعه بر پایه پویایی اجتهادش است، در شیعه چون روایات ائمه معصومین علیهمالسلام، روش اجتهاد را هم به صورت کلی که ما اصول را میگوییم ولی فروع را باید بر پایههای این اصول استخراج کنیم یا ورود عقل و استدلال به حوزه تبیین و تفسیر نصوص و به تعبیر حضرت امام (ره) عنصر زمان و مکان را در تنقیح موضوع که قاعدتاً هر اندازه موضوع دچار دگرگونی شود در حکم هم تغییراتی به وجود میآید در نظر بگیریم. فقه شیعه بسیار پویا میشود و در گذر زمان ابداً به بنبست مبتلا نخواهد شد.
منبع:فارس