۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۷ : ۰۴
وی بعد از اتمام دروس مقدمانی در زادگاه، سال ۱۳۳۸ بهرغم تنگناهای شدید مالی جهت ادامه تحصیل راهی شهر حافظ و سعدی «شیراز» شد و در محضر بزرگان آن دیار از جمله آیتالله شیخ محمود شریعت و سید عبدالحسین آیتاللهی به کسب فضائل علمی و اخلاق اسلامی نائل گردید.
او در سال ۱۳۴۳ درحالیکه ۲۶ سال سن داشت در پی یک سخنرانی به حمایت از حضرت امام خمینی(ره) دستگیر و پس از چندی آزاد شد.
شیخ عبدالکریم بخردیان خوب میدانست که روحانی شدن کار مشکی است و این کلمه پرمعنا به سادگی برای کسی اطلاع نمیشود؛ به همین دلیل او علاوه بر تزکیه نفس و زهد، عزم مهاجرت به حوزه نجف اشرف نمود. میر چندین کیلومتری «بهبهان» تا «آبادان» را با پای پیاده و بعضاً در مواردی سواره طی نمود و از آنجا به وسیله لنج به آنسوی آب به منطقه عشار عراق رفت سپس به وسیله کاروانها عازم نجف اشرف شد.
*تلمذ در محضر امام خمینی و آیتالله خویی
در مرحله اول 9 ماه در نجف ماند و سپس به «بهبهان» بازگشت، چندی بعد مجدداً به نجف مراجعت کرد و از درس دوره خارج فقه حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خویی استفاده فراوان برد تا آنجا که به دلیل بیماری شدید چشمی ناچار به ایران بازگشت.
*مقاومت در برابر کشف حجاب بانوان توسط دربار پهلوی
سال ۱۳۴۷ رژیم دستنشانده پهلوی که بر کشف حجاب و انجام آن در شهر «بهبهان» بهویژه مدارس شهر پافشاری داشت، حجتالاسلاموالمسلمین بخردیان به همراه دیگر روحانیون ضمن افشای ماهیت ضد دینی رژیم با سخنرانی در جمع مردم به مبارزه برخاستند.
*راهاندازی مهمترین کانون تبلیغاتی برای مبارزه با حکومت
چندی بعد به دعوت مردم سلحشور «دو گنبدان» عازم آن دیار شد و با اقامت در آنجا، ضمن تشکیل جلسات منظم قرآنی و دینی به افشاگری علیه مفاسد رژیم پهلوی اقدام نمود و سال ۱۳۵۲ پس از تأسیس مکتب محمدیه با سرپرستی آن، مهمترین کانون تبلیغاتی و مذهبی را راهاندازی نمود و آن را مرکزی برای انقلابیون شجاع جهت مبارزه با رژیم قرار داد.
در پی سخنرانی علیه رژیم ستمشاهی در شهرستان «رامهرمز» توسط ساواک دستگیر شد. او بعد از آزادی دست از مبارزه برنداشت و به اتفاق جمعی از روحانیون مبارز شهرستان «بهبهان» رهبری و هدایت راهپیماییهای مردم را به عهده گرفت.
در پی دستگیری دو تن از روحانیون شهر یعنی حججاسلام مجتهدی و دعاوی، او تنها در صحنه ماند و مردم و جوانان پر شور و انقلابی و حزباللهی را در صحنه نگاه میداشت.
*ممانعت از صدور نفت با بیان سخنان آتشین علیه دربار
در سال ۱۳۵۶ که مردم به مناسبت چهلمین روز شهادت شهدای قیام خونین قم در مسجد سلطان محراب تجمع و سپس راهپیمایی کردند. وی سخنران جلسه بود و در بیانات خود ضمن روشنگریهای سیاسی، حمایت حضرت امام خمینی(ره) را از اعتصاب کارکنان شرکت نفت اعلام نمود. به دنبال اعزام نمایندگان حضرت در این خصوص اقدامات وسیعی در شهرستان «بهبهان» و دوگنبدان و بستن شیرهای نت به عمل آمد. اما در منطقه امام حسن(ع) «دیلم» هنوز اعتصاب صورت نپذیرفته بود و صدور نفت ادامه داشت که بنا به روایت برادر محمد دعاوی، نفت آن محل به صورت مستقیم برای اسراییل صادر میشد.
در همین راستا، حجتالاسلاموالمسلمین بخردیان این وضع را تحمل نکرد و عازم روستای «چم خلف» از توابع شهرستان «ماهشهر» شد که به دنبال سخنان آتشین و انقلابی وی، مردم سلحشور منطقه سریعاً به منطقه اعزام و مانع صدور نفت شدند.
*اولین فرمانده کمیته انقلاب
انقلاب اسلامی که ثمره خون صالحین بود در بهمنماه سال ۵۷ به ثمر نشست. روحانی شهید حجتالاسلاموالمسلمین بخردیان به تشکیل کمیتههای مختلف اقدام کرده و اولین فرمانده کمیته انقلاب شهرستان بود و سپس عهدهدار مسئولیتهای متعددی از جمله کمیته امداد امام، بنیاد شهید شهرستان گردید که تا زمان شهادتش ادامه داشت.
ایشان نماز جماعت ظهر را در مسجد سید فقیه نیروی انتظامی و نماز مغرب و عشاء را در مسجد باب الله اقامه میکرد. همچنین نخستین صندوق قرضالحسنه شهر یادگار اوست.
در ایام دفاع مقدس در هنگام محاصره «سوسنگرد» همگام با رزمندگان در عملیات شکستن حصر «آبادان» شرکت جست.
*ارتباط ویژه با جوانان و نفوذش در قلوب مردم سبب شهادت او شد
حجتالاسلام بخردیان روحانی انقلابی توانایی است که ارتباط منسجمی با جوانان برقرار کرد و نقش قابلتوجهی در هدایت آنان داشت و اقدامات او سبب شد تا جوانان در دام گروهکهای ضد دینی گرفتار نشوند و همین امر باعث شد مغضوب منافقین قرار گیرد و کینه او را در دل جای دهند و سرانجام آن عالم وارسته و عفیف پس از ۴۳ سال زندگی سراسر تلاش و خدمت، پس از اقامه نماز ظهر و عصرِ روز دوازدهم مردادماه سال ۱۳۶۰ توسط منافقین کوردل، ترور و به شهادت رسید.
*نحوه شهادت
ظهر آن روز منافقین جلوی او را سد نمودند و به بهانه سؤال شرعی، از فاصله یک متری صورت آسمانی و مملو از عشق به خداوند او را هدف چندین تیر قرار داده و متواری شدند که مدتی بعد عوامل ترور او دستگیر شده و علت ترور را تأثیرگذاری این شهید عزیز در هدایت جوانان اعلام کردند.
*قسمتی از سخنان روحانی شهید، حجتالاسلام بخردیان: «لازمه اخلاق قناعت نفس است»
آن دل و قلبی که گرفتار دنیوی است، هراندازه علم در آن باشد اثر خوبی در او وجود ندارد، و علت آن است که علم بود، ولی تربیت نبود.
لازمه اخلاق این است که نفست را قانع کنی، این مرض است که ما دنیا را میجوییم و البته درمانش آن است که خود را کمی به تعقل و تفکر و تدبر بیاندازی که این مال و ثروت برای من چه فایدهای دارد. برای این کار بهتر است که عشق به دنیای خویش را بمیرانید و در نتیجه این، عقل انسان بهسوی تکامل میرود.
*از دشمن و ادبیات دشمن نباید ترسید
ظرفی که دارای هر نوع بدی هست، بهترین غذا را در آن بریزی، نتیجه عکس میگیرد. هنگامیکه برابر منکرین خدا بلکه هر منکر قرار گرفتیم، نباید وحشت کنیم که دشمن از این وضعیت بر علیه ما سوءاستفاده میکند. و هیچگاه از کلمات پشت سر هم مانند: «علمی و روشنفکری»، «امپریالیسم»، «ماتریالیسم»، «دیالکتیک»، «استراتژیک» و «تاکتیک» و امثال این کلمات وحشت مکنید که بیشتر این کلمات که به کار میبرند، میخواهند خود را مترقی و دیگران را مرتجع نمایند. مخصوصاً آن کسانی که چند روزی در شرق یا غرب بودهاند و تحت تأثیر رزق و برق مادی قرار گرفتهاند و خود را باختند، چنین حرکاتی از آنها مشاهده میشود.
هنگامیکه در برابر کسانی که منکر خدا هستند و یا بر اسلام میتازند قرار گرفتید، اول دقت کنیم که آیا از معارف توحیدی و مکتبی اسلام، چیزی را دارند یا خیر!؟ چون بیشتر کسانی که از راه مستقیم الله سر باز میزنند، از اسلام و مکتب حیاتبخش آن اطلاع کافی ندارند و خیال کردهاند که خداپرستی و اسلام مخصوص یک عده عوام است، توجه ندارند که پایه خداشناسی همه روی مبانی عقلی است.
«تذکرات پیش از گفتار اصول عقاید. روحانی شهید حجتالاسلاموالمسلمین عبدالکریم بخردیان»
سال ۶۰ رمضان المبارک
منبع:حوزه