۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۲۱
عقیق:زهره شهریزاده، همسر شهید روحالله مهرابی که محرم سال گذشته در دفاع از
حریم حضرت زینب(س) به شهادت رسید، در گفتوگویی با بیان اینکه روحالله به داشتن ادب قرآنی شهرت داشت و جزءهای
ابتدایی
قرآن کریم را همیشه از حفظ با صوتی زیبا تلاوت میکرد، عنوان کرد: روحالله
متولد 11 اردیبهشت سال 61 بود و سال گذشته طی عملیات عاشورا در ماه محرم
به شهادت رسید. وی تربیت شده کلاسهای قرآن بود و چندین جزء از ابتدای قرآن
را حفظ کرده بود. وی با صوت زیبایی قرآن و دعای کمیل و زیارت جامعه کبیره
را تلاوت میکرد.
شهریزاده ادامه داد: روحالله شاگرد اول مهندسی برق خودروهای زرهی در
دوره کاردانی بود و میخواست ادامه تحصیل بدهد که بحث اعزام داوطلبانهاش
به عراق و سوریه پیش آمد. در موسسه شهید زینالدین فعالیت داشت اما از
ادامه تحصیل صرفنظر کرد و برای رسیدن به جمع مدافعان حرم به صورت
داوطلبانه راهی شد.
وی آهی کشید و گفت: بهمن ماه سال 1392 بود که به زیارت امام رضا (ع) رفت و گفت از امام رضا (ع) یک کربلا خواستهام. من خیلی خوشحال شدم وگفتم تنها برو اگر بخواهی ما را با خودت ببری برایت سخت میشود و زیارت نمیچسبد. اما روحالله دلش میخواست ما با او باشیم. من گفتم تنها برو بعد که بچهها(زینب و حسین) بزرگتر شدند با هم میرویم. مدتی بعد گفت بچهها میخواهند به عراق بروند و من با اصرار از وی خواستم که حتما همراه آنها برود شاید این همان زیارتی است که از امام رضا(ع) طلب کرده است. از همان روز همه کارهایش را کرد و آماده شد. ساکش را هم بست. 22 شهریورماه 1393 بود که راهی شد. از ما خداحافظی و از من هم طلب حلالیت کرد. این خداحافظی معنی دیگری داشت و برای آخرین بار از من و بچهها عکسی گرفت که همراهش باشد. من هم از او کنار فرزندانمان عکس گرفتم که همیشه این عکس را همراه دارم.
همسر این شهید با اشاره به اینکه شهید مهرابی در عملیات عاشورا به شهادت رسید، گفت: عملیات عاشورا در عراق منجر به آزادسازی منطقه جرفالصخر از اشغال تکفیریهای داعش و القاعده شد؛ منطقهای که در جنوب بغداد و شمال کربلا قرار دارد. یکی از اصلیترین اهداف این عملیات پاکسازی منطقه برای امنیت زائران امام حسین(ع) برای عاشورا و تاسوعا و پیادهروی اربعین بود. در روند اجرای عملیات بود که روحالله همراه یکی از همرزمانش برای تعمیر چند تانک رفت و بعد از اتمام کار در فاصلهای که منتظر خودرو برای بازگشت به پایگاه بودند در کنار مخروبهای، پناه گرفتند که در همین حین تله انفجاری کنار مخروبه منفجر شد و روحالله به شهادت رسید.
شهریزاده ادامه داد: ما به خاطر مدرسه زینب به یزد رفته بودیم. روحالله همواره با من در تماس بود و از حال و روزش جویا میشدم. آخرین بار که با من تماس گرفت گفت: یا خودم میآیم یا من را میآورند! من هم به وی گفتم دیگر از این حرفها نزن. این بار که برگردی دیگر نمیروی. خندید و گفت: خانم تازه کار ما اینجا شروع شده است. چند باری برای بازگشت به فرودگاه آمده بودند، اما شرایط جوی اجازه پرواز نداده بود و از طرفی هم برای عملیات به آنها نیاز داشتند برای همین مجدداً به پایگاه برگشته بودند. نهایتاً روحالله در اول محرم سال 93 به شهادت رسید.
وی که 11 سال شریک غمها و شادیهای این شهید بوده، توضیح داد: زمانی که قرار بود روحالله به ایران برسد، او را با تابوت به ایران آوردند. من از روز جمعه تا صبح یکشنبه هیچ اطلاعی از وی نداشتم. با پدرش تماس گرفتم اما وی هم بیاطلاع بود و به من گفت شاید رفته باشد زیارت که نتوانسته تماس بگیرد، اما من نپذیرفتم. بعد از تماس من، دوستان روحالله به شرکت پدرشوهرم رفته بودند و ابتدا گفته بودند که روحالله مجروح شده، اما بعد پدر روحالله خودش گفته بود میدانم که شهید شده است. روز تشییع 40 روزی میشد که از رفتن همسرم میگذشت. توان نبودن وی در این 40 روز برای من بسیار سخت بود. چند روز بیخبری هم برایم خیلی دشوار گذشت.
شهریزاده اظهار کرد: روز اول محرم سال 1393 پیکرش را طی مراسم با شکوهی
تشییع شد. ساکش را برای بازگشت آماده کرده بود و سوغاتی هم برای بچهها
خریده بود. ما همه کارهایمان را برای آمدنش انجام داده بودیم. دخترم برای
پدرش نقاشی کشیده بود. زینب و حسین اوایل شهادت پدرشان خیلی بیتابی
میکردند. زینب به خالهاش میگفت خاله دیدی بابایم یک قاب عکس شده و پسرم
هم خیلی بیتابی میکرد، آنقدر که برای آرام شدنش مجبور بودیم او را سوار
ماشین کنیم و در شهر بچرخانیم. شهر هم پر بود از عکسهای روحالله. همهاش
عکسها را نشان میداد و بابایش را صدا میکرد.
همسر شهید مهرابی تصریح کرد: روحالله قبل از اعزام میگفت که تکلیف الان
من دفاع از حرم امام حسین(ع) است. جبهه همان جبهه است فقط خاکش عوض شده،
خاکش عراق است، اما جبهه نبرد حق علیه باطل است. هدف اصلی آنها کشور ماست.
آنها به خاطر امنیتی که در مرزهای ما وجود دارد نمیتوانند به خاک کشورمان
تعدی کنند و میخواهند بازوانمان را قطع کنند تا راحتتر به کشورمان مسلط
شوند.
منبع:ایکنا