۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۵ : ۱۲
متن سخنان رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حوزه ظرفیتهای متعدد و چند جانبهای دارد؛ مخصوص امروز هم نیست، در گذشته هم همینجور بوده، در بین فقهای بزرگ و علمای بزرگ شیعه آن کسانی که شاعر بودند و بعضیشان شاعران برجستهای هم بودند، کم نیستند؛ مثل محقق حلّی، مثل پدر علامه و دیگرانی از این قبیل؛ تا زمانهای بعد، مرحوم میرداماد، مرحوم فیاض، حزین لاهیجی و دیگران و دیگران؛ در نجف هم همینجور، مرحوم بحرالعلوم.
خاطره بحرالعلوم را عرض بکنیم که جالب است و نشاندهنده روحیه و فضای نجف در دوران بحرالعلوم است؛ یعنی 200 سال پیش. ایشان بعد از مرحوم آقای بهبهانی مرجع شدند؛ یعنی مرحوم بحرالعلوم مثل کاشفالغطا مورد قبول بقیه علمای بزرگ و شاگردان بزرگ مرحوم بهبهانی قرار گرفتند؛ و دیگران همه تسلیم شدند در مقابل ایشان و با طوع و رغبت ایشان را به عنوان رئیس انتخاب کردند. مرحوم بحرالعلوم اول ریاستش یک سفر پیاده از نجف حرکت کرد به طرف کربلا. در یکی از منازل اوایل راه خسته شدند و نشستند؛ مرحوم بحرالعلوم گفت من ضعیفم و امشب از اینجا نمیتوانم حرکت کنم. بعضیها گفتند برویم؛ ایشان گفتند نه، من میمانم؛ بعد این بیت را خواند:
از ضعف به هرجا که نشستیم وطن شد
وز گریه به هرسو که گذشتیم چمن شد
{این بیت از} طالب آملی {است}.شعرای عرب همراه ایشان بودند، به نظر من نکته خیلی جالبش اینجاست؛ اینکه حالا بحرالعلوم یک بیت شعر طالب آملی را بخواند، این خیلی عجیب نیست. اما اینکه ایشان در سفر زیارتی کربلا، از نجف تعدادی شاعر با خودش همراه کرده و میبرد، به نظر من مهم است؛ شعرای عرب گفتند سیدنا اشنوا معنی هذا البیت؟ اینکه شما خواندید، چه بود؟ ایشان برایشان شرح داد، معنا کرد برایشان که این که خواندم معنایش این است و گفت حالا شما بسازید، و شعرای عرب شروع کردند (نظیر) این بیت را ساختن. این قضیه را من به نظرم در کتاب مرحوم حرزالدین دیده باشم؛ آنجا نقل میکند که فلان کس اینجوری گفت، فلان کس اینجوری گفت، خود بحرالعلوم هم اینجوری گفت؛ یعنی عالمی مثل بحرالعلوم که از لحاظ فقهی سرآمد است، از لحاظ معنوی(سرآمد است)-میدانید بحرالعلوم از لحاظ معنوی فوقالعاده است و همان جنبه معنوی او هم شاید بود که موجب شد همه فقهای بزرگ که شاگردهای مرحوم بهبهانی بودند، در مقابل ایشان تسلیم شدند- با آن مقامات معنوی، با آن حالت عرفانی، یا آن چیزهایی که نقل میکنند از ملاقات ایشان با حضرت و از اینچیزها، وقتی که حرکت میکنند از نجف برای سفر زیارتی پیاده به کربلا، با خودش شعرا را میبرد. این نشان دهنده اهمیت حوزهها به معقوله شعر است. به هر حال حوزههای علمیه اینجور بودند. در خود قم مرحوم آقای صدر یک شاعر برجستهای بوده؛ این دو بیتی که ایشان برای مرحوم آشیخ عبدالکریم گفته که روی سنگ قبر مرحوم حاج شیخ نوشته شده و نقر شده خیلی دو بیت برجسته و عالی است که در سه بیت است که ماده تاریخ مرحوم حاج شیخ (را) هم ایشان در آن گنجانده. به هر حال شعر یکی از مقولاتی است که حوزههای علمیه به آن میپرداختند. به جا هم هست، یعنی هیچ منافاتی با علمیت و با فضل و مانند اینها ندارد؛ شاعر بودن و شاعر خوب بودن نه با فقاهت منافات دارد نه با فلسفه و فیلسوف بودن، با هیچ یک از این مقولات مهمی که ما در حوزهها داریم، منافاتی ندارد. مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانی غزل میگوید، قصیده میگوید، عربی میگوید، فارسی میگوید، مرحوم سیدمحمد سعید حبوبی که از مراجع عرب نجف و معاصر با مرحوم آخوند و مانند اینها بوده؛ ایشان یک دیوان قطور دارد و من دیوان ایشان را دارم. شعرهای عجیبی در آن است؛ شعرهای عاشقانه، غزلیات به شکل عربی، چون عربها غزل را به شکل فارسی معمول ما ندارند اما انواع گوناگون دیگری از غزلیات اینها دارند. مرحوم سیدمحمدسعید حبوبی هم فقیه بوده، هم مجاهد بوده، جزو کسانی است که با انگلیسها جنگیده ایشان و هم در عین حال شاعر بوده. امام بزرگوار خودمان هم آخرین نمونهای است که جلوی چشم ما است که ایشان هم آن غزلیات عاشقانه را-که البته معنای عرفانی دارد، اما ظاهر غزلیات اینجوری است-دارند. بنابراین شعر مقوله مهمی است و خوب است در حوزه دنبال بشود. یک مایه تنفسی است برای آن فضای علمی متراکمی که در حوزه وجود دارد ؛ چون فضای علمی در حوزه خیلی متراکم است و با دانشگاهها فرق دارد. کاملاً فضا علمی است؛ مثل یک اتاق دربسته است و گاهی این رایحه عطر شعر بلند بشود در این فضا؛ به نظر من چیز مطلوبی است.
به حمدالله استعدادهای خوبی هم هستند؛ حالا آقایانی که اینجا تشریف دارند و آن خانم که شعر خواندند خیلی خوب بود. بعضیهای دیگر هم من از حوزه میشناسم که شعرای خوبی هستند و چون تفکرشان هم تفکر اسلامی منبعث از منابع و مبادی درست دینی است، لذا شعرشان هم میتواند بسیار مفید باشد. این کار، کار بسیار خوبی است منتهی قانع نشوید به کم؛ یعنی بروید سراغ سطوح بالاتر. در نجف شعرایی که از علما بودند و شاعر بودند که کم هم نیستند گاهی شعرهایشان در سطح جهانی مطرح میشد. آن شاعر معروف لبنانی ساکن آمریکا یک شاعر معروفی است که الآن اسمش (یادم نیست) شعر معروفی دارد که اسم شعرش «الطلاسم» است و آن کلمه ترجیعش -البته ترجیعبند به معنای مصطلح ما نیست- لست ادری است این را مرحوم سید رضای هندی جواب داد: انا ادری؛ آن شعر پخش شد در دنیای عرب و همه شناختند و دانستند. یعنی شعرای برجستهای بودند علمای نجف. خود مرحوم شاه محمدرضای مظفر که کتاب علمی ایشان در حوزه کتاب درسی است و میخوانند شاعر است، یک شاعر حسابی است، شاعر خوبی است که با جمع شعرا در نجف مأنوس بودند، مشغول بودند. علی ای حال شعر چیز خوبی است و حوزه به حمدالله این استعداد را دارد و هرچه هم بیشتر بتوانید تربیت کنید؛ البته به شرطی که وقت درس و بحث را نگیرد؛ یعنی جوری نباشد که آقایان وقتشان بیشتر صرف شعر بشود.
انشاءالله که موفق و موید باشید.