کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به این پرسش که «مجازات اصحاب فیل در حمله به خانه خدا چه بود و عاقبت آنها چه شد؟» پاسخ دادهاند.
عقیق: به این جریان در سوره فیل اشاره شده است. در این سوره خداوند خطاب به پیامبر(ص) فرمودند: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ * أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ * وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْراً أَبَابِیلَ * تَرْمِیهِم بِحِجَارَةٍ مِن سِجِّیلٍ * فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ.» آیا نظر نکردهای که پروردگارت با همراهان فیل چه کرد؟! آیا نیرنگ آنان را گم گشته قرار نداد؟! و پرندگانی دسته دسته بر آنان فرستاد، که سنگهایی از جنس گِل بر آنان افکندند، و (سرانجام) آنان را همچون برگ خورده شده قرار داد. درباره شأن نزول این سوره در روایت آمده است: وقتی قریش فهمیدند که پیامبر(ص) مبعوث به رسالت برای همه انسانها شده است، زبان اعتراض گشودند و به ابوطالب گفتند: به پسر برادرت بگو: اگر این حرف را اهل فارس و روم بفهمند و بشنوند، ما را از سرزمینمان میربایند و سنگهای خانه کعبه را قطعه قطعه میکنند(قصص، 57). در این مورد سوره فیل نازل شد و به قریش گوشزد کرد: کسی نمیتواند شما را برباید و کعبه را قطعه قطعه کند. همان طوری که ابرهه خواست این خانه را خراب کند، اما نتوانست.
واژهشناسی: واژه «سجیل» یک کلمه فارسی و معرّب است و به معنای «سنگ گل» آمده است. نه همانند سنگ سفت است، و نه مانند گل سست است.(1) «ابابیل» به معنای «جماعت متفرقه» است و در آیه فوق به عنوان وصف آمده است. یعنی: پرندگان گروه گروه به سوی لشکر حرکت کردند.(2) «عصف» به معنای برگهایی است که بر ساقه زراعت است و سپس خشکیده و کوبیده شده است(3) و به تعبیر دیگر به معنای «کاه» است. و تعبیر «مأکول» اشاره به آن است که این کاه در زیر دندانهای حیوان بار دیگر کوبیده شده و کاملاً از هم متلاشی شده است.
داستان اصحاب فیل: حاکم یمن که دست نشانده حاکم روم بود، برای این که اثبات کند خدمتگزار خوبی برای اوست، کلیسای بسیار زیبا و مهمی در یمن بر پا کرد و تصمیم گرفت مردم جزیره عربستان را به جای کعبه به سوی آن فرا خواند و کم کم آن جا کانون حج اعراب شود و مکه از مرکزیّت بیافتد. برای همین منظور مبلّغان بسیاری به اطراف و میان قبایل عرب در سرزمین حجاز فرستاد. اعراب که سخت به مکّه و کعبه علاقه داشتند و آن را از آثار ابراهیم خلیل میدانستند، احساس خطر کردند. سپس ابرهه با لشکرعظیمی عازم مکه شد. هنگامی که نزدیک مکه رسید، کسانی را فرستاد تا شتران و اموال اهل مکه را غارت کنند. در این میان 200 شتر از عبدالمطلب غارت کردند. ابرهه کسی را فرستاد که با بزرگ مکه ملاقات کند و به او بگوید که ما برای جنگ نیامدهایم، تنها آمدهایم که خانه کعبه را خراب کنیم. اگر مقاومت نکنید، ما کاری به شما نداریم. فرستاده ابرهه با عبدالمطلب گفتوگو کرد و سپس با یکدیگر نزد ابرهه آمدند. وقتی ابرهه، عبدالمطلب را دید، تحت تأثیر شخصیت او قرار گرفت و به او احترام کرد. ابرهه گفت: ما آمدهایم کعبه را ویران کنیم. شما اگر حاجتی دارید بگویید. عبدالمطلب گفت: دستور دهید شتران مرا که غارت کرده اند، به من بدهند. ابرهه با تعجب گفت: درباره کعبه هیچ نمی گویی؟! عبدالمطلب گفت: من صاحب شتران هستم و کعبه صاحبی دارد که خود مانع خراب شدن آن میشود. عبدالمطلب شترانش را گرفت و به مکه آمد و به مردم دستور داد به کوههای اطراف پراکنده شوید. سپاه ابرهه که سوار بر فیل بودند، حرکت کردند. عبدالمطلب حلقه در کعبه را گرفت و گفت: خداوندا! هر کس از خانه خود دفاع میکند. تو خانهات را حفظ کن. هرگز مباد روزی که صلیب آنها و قدرتشان بر نیروهای تو غلبه کند و ساکنان حرم اسیر آنان شوند. خداوندا! ساکنان حرم را بر مسیحیان و صلیبیان پیروز گردان! ناگهان دیدند ابری سیاه از ناحیه دریای احمر به چشم میخورد که به سوی مکه در حرکت است. در این هنگام پرندگانی شبیه چلچله و پرستو از سوی دریا رسیدند و هر یک سه عدد سنگریزه با خود همراه داشت. یکی به منقار و دو تا در پنجهها. سنگریزهها به اندازه نخود بودند. آنها را بر سر سپاه فرو ریختند. به هر کدام از آنها که اصابت میکرد، هلاک میشد. در این هنگام وحشت عجیبی بر لشکر ابرهه سایه افکند. تعدادی هلاک شدند و برخی فرار کردند.(4)
تاثیر سنگریزهها از طرق طبیعی یا قدرت الهی با نگاهی گذرا به سوره فیل و داستان تاریخی آن در مییابیم که هلاکت اصحاب فیل از طرق عادی و طبیعی نبوده بلکه قدرت مافوق قدرت طبیعت در آن دخالت داشته است. چرا که: الف. برخاستن پرندگان کوچک و همراه آوردن سنگریزهها و هدف قراردادن افرادی خاص و متلاشی کردن لشکر عظیم و... نشان از آن دارد که کسی آنها را هدایت کرده است و خود به تنهایی و از طرق عادی قادر به چنین کاری نبودند. ب. این ماجرا نشان میدهد که معجزات و خوارق عادات، لزومی ندارد که به دست پیامبر و امام ظاهر شود بلکه در هر شرایطی که خدا بخواهد و لازم بداند، انجام میگیرد.(5) ج. نقل داستان اصحاب فیل از طریق وحی الهی و بیان این نکته که هلاکت اصحاب فیل معجزه بوده، دلیل دیگری بر مدعای ماست. د. بعد از آنکه سوره فیل نازل شد به علت مشهور بودن آن و مشهود بودن معجزه الهی در هلاکت آنها، قریش هیچ گونه اعتراضی در مورد نزول این سوره نکردهاند. اما اینکه آیا سنگریزهها میتواند غیر از سنگهای معمولی باشد، باید گفت: اولاً: خداوند دارای قدرت بیمنتهاست و قادر است از یک سنگریزه یا گل معمولی، شخصی یا گروهی را به هلاکت برساند. «و کان الله علی کل شی قدیر.»(6) ثانیاً: همچنین خداوند قادر است پرندگان را به مکانی بفرستد تا سنگریزههایی بردارند که قدرت اتمی داشته باشد که اگر آزاد شود، انفجارعظمیی تولید کند.(7) ولی اینها در حد یک احتمال است و هلاکت اصحاب فیل نشان از معجزه الهی دارد. زیرا معجزات و وقایعی که در قرآن ذکر شده است، نمیتواند مسئلهای عادی باشد که در فهم آن دچار مشکل شویم. فهم این مسئله در ظاهر مشکل است که چگونه خداوند انسان را با سنگ ریزهای که توسط پرندهای کوچک حمل میشود، از پا در میآورد. یا چگونه شتر صالح پیامبر(ص) از میان کوه بیرون میآید و یا چگونه عصای موسی اژدها میشود و از این قبیل معجزات که نامش خود معرّف اصل آن است. وقتی حادثهای معجزه نام میگیرد، باید اسباب و علل و تمام اجزای آن غیر عادی باشد. ایجاد چنین مقولهای، از خدای عالم و توانا جایز است. او که تمام هستی در نزدش چون ذرهای ناچیز است و هر وقت اراده کند، آن خواهد شد که اراده کرده است: "فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: موجود باش! آن نیز بی درنگ موجود میشود".(8) وقتی قرآن این معجزه جاوید پیامبر(ص)، به نقل واقعه اصحاب فیل و قصد ابرهه برای تخریب کعبه میپردازد، چگونه به شک و تردید افتاده و از این موضوع تعجب کنیم؟ مفسران در این باره مینویسند: داستان نابودی لشکر ابرهه به وسیله سنگ ریزههایی که از منقار و پاهای آن پرندگان کوچک فرو میافتاد. چیزی نیست که شبیه حوادث طبیعی باشد. برخاستن آن پرندگان کوچک و آمدن سوی آن لشکر مخصوص و همراه آوردن سنگ ریزهها و نشانهگیری خاص آنها و متلاشی شدن بدنهای افراد یک لشکر عظیم با آن سنگهای کوچک همه اموری خارق عادت هستند، ولی میدانیم اینها در برابر قدرت خداوند بسیار ناچیز است. خداوندی که در درون همین سنگ ریزهها قدرت اتمی آفریده که اگر آزاد شود، انفجار عظیمی تولید میکند. برای او آسان است که در آنها خاصیتی بیافریند که اندام لشکر ابرهه را همانند "عصف مأکول" (کاه در هم کوبیده و خورد شده) قرار دهد.(9) وقتی بدن انسان در مقابل میکروب یا ویروسی که با چشم ظاهر دیده نمیشود، مقاومت خود را از دست میدهد، چگونه میتواند در مقابل سنگ ریزههایی که از غیب آمده و خاصیتی آتشین و خورد کننده دارند، مقاومت کند؟ اینها درس عبرت است و چنین حوادثی دروازههای عبرت و هدایت را به روی چشم ما باز میکند.»
پی نوشتها: 1 . این واژه در قرآن سه بار به کار رفته، یکی درباره عذاب قوم لوط (هود / 52) و دیگری درباره قوم لوط (حجر / 74) و سوم در مورد اصحاب فیل آمده است. 2 . همان، ماده ابابیل ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، تفسیر سوره فیل. 3 . همان. 4. با استفاده از تفسیر نمونه، ج 27، ص 352. 5 . تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج 27، ص 343. 6 . نساء / 133. 7 . برخی نیز احتمال دادهاند که آن پرندگان، امراض آبله و حصبه را شیوع دادند و اصحاب فیل کشته شدند. ر.ک: تفسیر جزء عم، شیخ محمد عبده، دار و مکتبه الهلال، بیروت، 1985، چ 1، ص 160. 8. یس (36) آیه 82. 9. تفسیر نمونه، ج 27، ص 339. منبع:ایسنا 211008