۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۲۲
عقیق:واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مىگوید: اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مىشود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است.
آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که میتواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پیبردن به حکمت عبادات است.
آیتالله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه میخوانید به بیان «محفوف بودن ذکر ذاکر به دو ذکر خدا» میپردازد که برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.
ذکر سالِک ذاکر نسبت به نعمت خدا سبب ذکر نعمت خدا نسبت به سالک ذاکر میشود چنانچه ذکر بنده نبست به خدا مایه ذکر خدا نسبت به بنده میشود: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» لیکن هر ذکری که از بنده صادر شود محفوف به دو ذکر از خداست همانند احتفاف توبه عبد به دو توبه از مولی؛ یعنی اول خداوند توفیق ذکر خود را به بنده عطا میکند که این افاضه به جای خود ذکر خدا نسبت به بنده است، آنگاه بنده موفق به یاد خدا میشود، سپس خداوند به عنوان قبول ذکر عبد مجدداً به یاد او خواهد بود و عنایت لازم را مبذول میدارد.
تا اینجا مطلبی است که مکرر در گفتار و نوشتار صاحب نظران صائب و صاحب بصران ثاقب چونان استاد علامه طباطبایی (ره) در مسئله محفوف بودن توبه عبد به دو توبه مولی، با استنباط از آیات قرآن بازگو شده است.
آنچه در این وجیزه ارائه میشود آن است که سالک ذاکر چه در حال ذکر باشد و چه مذکور خدا قرار گیرد در حال ذکر خواهد بود؛ زیرا دریافت فیض یاد خدا از بنده و تلقی ذکر حق از عبد به جای خود حضور و ظهور به صورت ذکر دارد که همین حضور خدا ذکر است هر چند به حسب ظاهر به صورت ذکر نباشد، شاهد آنکه: وظیفه سالک در حین شنیدن قرائت قرآن مجید، سکوت است؛ «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» و چون چنین خموشی و گوش فرا دادن، به دستور خدای سبحان است، پس چنین سکوتی نیز ذکر و یاد خدا خواهد بود گرچه با نام زبانی همراه نیست.
بنابراین، هم قرائت آیات الهی ذکر خداست، هم تلقی آنها با انصات و استماع، یعنی هم گفتن ذکر است و هم شنیدن، پس اگر کسی در اثر یاد خدا استعداد آن را فراهم کرد که مذکور خداوند قرار گیرد و خدای سبحان به یاد او باشد حتماً در نهانخانه دل و سویدای قلب وی، حالت استماع و انصات و تلقی ذاکر بودن خدا تجمع میکند و همین حال مستمعانه و حالت مُنصِتانه و سکوت مُتَلقّیانه و خموشی منتظرانه ذکر خداست و بر اساس رصین «وَ لا تَزِیدُهُ [یَزِیدُهُ] کَثْرَةُ الْعَطَاءِ إِلا جُودا وَ کَرَما»، همین ذکر متلقیانه سبب ذکر مجدد خدا خواهد شد و چنین سالک ذاکر آگاه جامعی دائمالذکر و در نتیجه دائم الصلاة خواهد بود: «طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ».
سکوت مثبت و سکوت منفی
با بیان گذشته، امتیاز سکوت مثبت از سکوت منفی روشن خواهد شد؛ زیرا سکوت منصتانه و مستمعانه و پویا در برابر قرائت کتاب تدوینی تا با سامعه سر پیام الهی شنیده شود، چنین سکوتی خود ذکر است سکوت مخاطبانه و منتظرانه و جویا در برابر قرائت کتاب تکوینی تا صدای تسبیح فرشتگان و سایر موجودات نظام کیانی با سمع دل شنیده شود که چنان سکوتی نیز، ذکر و فکر و شکر خداست اما سکوت ساکنانه و راکدانه و ایستا جز سهو، ذهول و نسیان اثر مثبت نخواهد داشت.
تنبیه: از مطالب گذشته معلوم شد که ذکر خدا به معنای جامع آن هم معقول است و هم موهوم و هم متخیل و هم محسوس و در نشئه حس هم دیدنی است و هم شنیدنی؛ پس آیاتی از قبیل: «الَّذِینَ کَانَتْ أَعْیُنُهُمْ فِی غِطَاءٍ عَن ذِکْرِی»، «وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَٰنِ» که شامل حس ظاهر و باطن میشود بدون تصرف و حمل بر مجاز میتواند معقول و مقبول باشد.
منبع:فارس