۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۰۲
قرآن کریم به عنوان یک کتاب کامل و جامع همه مسائل مربوط به زندگی آدمی را بی کم و کاست در خود منعکس کرده است و در این رهگذر از بحث ارث هم غافل نمانده است که اگر براساس حکم قرآن در رابطه با ارث عمل شود از بسیاری اختلافات که بین خانوادهها بهخاطر ارث ایجاد میشود، ممانعت خواهد شد.
قرآن کریم مباحث مربوط به ارث را در سوره مبارکه نساء آورده است چنانکه در آیه یازده سوره نساء در رابطه با ارث آمده است: «یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ فَإِن کُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَآؤُکُمْ وَأَبناؤُکُمْ لاَ تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعًا فَرِیضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیما حَکِیمًا».
خداوند متعال در آیه فرموده است: «خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش میکند سهم پسر چون سهم دو دختر است و اگر [همه ورثه] دختر [و] از دو تن بیشتر باشند سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر [دخترى که ارث میبرد] یکى باشد نیمى از میراث از آن اوست و براى هر یک از پدر و مادر وى [=متوفى] یک ششم از ماترک [مقرر شده] است این در صورتى است که [متوفى] فرزندى داشته باشد ولى اگر فرزندى نداشته باشد و [تنها] پدر و مادرش از او ارث برند براى مادرش یک سوم است [و بقیه را پدر میبرد] و اگر او برادرانى داشته باشد مادرش یک ششم میبرد [البته همه اینها] پس از انجام وصیتى است که او بدان سفارش کرده یا د ینى [که باید استثنا شود] شما نمىدانید پدران و فرزندانتان کدام یک براى شما سودمندترند [این] فرضى است از جانب خدا زیرا خداوند داناى حکیم است».
همچنین، در آیه 12 سوره نساء آمده است: «وَلَکُمْ نِصْفُ مَا تَرَکَ أَزْوَاجُکُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَکُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْنَ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِینَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَکْتُمْ إِن لَّمْ یَکُن لَّکُمْ وَلَدٌ فَإِن کَانَ لَکُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَکْتُم مِّن بَعْدِ وَصِیَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَیْنٍ وَإِن کَانَ رَجُلٌ یُورَثُ کَلاَلَةً أَو امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن کَانُوَاْ أَکْثَرَ مِن ذَلِکَ فَهُمْ شُرَکَاء فِی الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصَى بِهَآ أَوْ دَیْنٍ غَیْرَ مُضَآرٍّ وَصِیَّةً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَلِیمٌ».
در این آیه نیز خداوند متعال میفرماید: «و نیمى از میراث همسرانتان از آن شما [شوهران] است اگر آنان فرزندى نداشته باشند و اگر فرزندى داشته باشند یک چهارم ماترک آنان از آن شماست [البته] پس از انجام وصیتى که بدان سفارش کردهاند یا دینى [که باید استثنا شود] و یک چهارم از میراث شما براى آنان است اگر شما فرزندى نداشته باشید و اگر فرزندى داشته باشید یک هشتم براى میراث شما از ایشان خواهد بود [البته] پس از انجام وصیتى که بدان سفارش کردهاید یا دینى [که باید استثنا شود] و اگر مرد یا زنى که از او ارث میبرند کلاله [=بیفرزند و بیپدر و مادر] باشد و براى او برادر یا خواهرى باشد پس براى هر یک از آن دو یک ششم [ماترک] است و اگر آنان بیش از این باشند در یک سوم [ماترک] مشارکت دارند [البته] پس از انجام وصیتى که بدان سفارش شده یا دینى که [باید استثنا شود بهشرط آنکه از این طریق] زیانى [به ورثه] نرساند این است سفارش خدا و خداست که داناى بردبار است».
همچنین، در آیه 176 سوره نساء در این رابطه آمده است: «یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَآ إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ؛ از تو [در باره کلاله] فتوا میطلبند بگو خدا درباره کلاله فتوا میدهد اگر مردى بمیرد و فرزندى نداشته باشد و خواهرى داشته باشد نصف میراث از آن اوست و آن [مرد نیز] از او ارث میبرد اگر براى او [=خواهر] فرزندى نباشد پس اگر [ورثه فقط] دو خواهر باشند دو سوم میراث براى آن دو است و اگر [چند] خواهر و برادرند پس نصیب مرد مانند نصیب دو زن است خدا براى شما توضیح میدهد تا مبادا گمراه شوید و خداوند به هر چیزى داناست».
احادیث در رابطه با ارث
پیامبر اکرم(ص) فرموده است: وصیت کردن، وظیفه هر مسلمانی است و بر هیچ مسلمانی سزاوار نیست که شبی را سپری کند، مگر این که وصیتش زیر سرش باشد. آن حضرت همچنین میفرمایند: خداوند راضی نشد که کار تعیین ارث را به فرشتهای مقرب یا پیامبری مرسل واگذارد، بلکه موضوع تقسیم ما ترک را شخصاً به عهده گرفت و حق هر حقداری را به او داد.
امام علی(ع) نیز در این رابطه فرموده است: «ستم و حقکشی در وصیت، از گناهان کبیره است» و امام صادق(ع) در پاسخ به این سؤال که چرا سهمالارث مرد دو برابر زن است، فرمود «چون بر زن نه جهادی واجب است، نه نفقهای و نه پرداخت دیهای (در مورد عاقله)، بلکه اینها بر عهده مردها گذاشته شده است». این امام همام همچنین، فرموده است «مسلمان مانع کافر (از ارث) میشود، ولی از او ارث میبرد و کافر نه مانع مؤمن میشود و نه از او ارث میبرد».
امام علی(ع) همچنین، فرموده است: «ای پسر آدم!، وصی خودت در مال و دارایی خویش باش و با آن چنان کن که ترجیح میدهی پس از تو با آن چنان شود».
وصیت به یک سوم دارایی نوعی ضرر به سایر وراث است
امام صادق(ع) فرمود: «هر که به یک سوم (داراییاش) وصیت کند به وارثان ضرر زده است و وصیت کردن به یک پنجم و یک چهارم، از وصیت به یک سوم افضل است».
امام رضا(ع) نیز در این رابطه فرموده است: «علت اینکه از میراث به زنان نصف سهم مردها داده میشود این است که زن چون ازدواج کند، میگیرد ولی مرد دهنده دست به همین جهت بر سهم مردها افزوده شده است و علت دیگر این که سهم مرد دو برابر سهم زن میباشد، این است که زن اگر احتیاج پیدا کند تحت کفالت مرد است و مرد مکلف است امور معاش او را تأمین کند و نفقهاش را بپردازد، اما زن نه مکلف است معاش مرد را تأمین کند و نه در صورتیکه مرد محتاج شود، وظیفه دارد نفقه او را بپردازد».
امام باقر(ع) فرمود: «هر کس در هنگام مرگ خود برای خویشاوندانش که از او ارث نمیبرند وصیت نکند، عمل خود را به معصیتی ختم کرده است».
همچنین، رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس در هنگام فوت خود، وصیت را نیکو نشمارد (اهمیت ندهد)، این کار نقصی در عقل و جوانمردی اوست». امام علی(ع) نیز فرمود «از نظر من تفاوتی ندارد که در وصیت، فرزندانم را متضرر کنم یا آن مال را از آنان بدزدم».
پیامبر اکرم(ص) نیز فرمود «هر کس وصیت کند و (در وصیت خود) ستم نکند و به (وارث) زیان وارد نیاورد، مانند کسی است که آن (مال مورد وصیت) را در زمان حیات خود صدقه داده باشد». همچنین فرموده است «ضرر زدن به (وارث) در وصیت از گناهان کبیره است. هر کس با وصیتی بمیرد بر راه و سنتی (از سنن پیامبر) مرده، بر پرهیزگاری و شهادتی مرده و آمرزیده مرده است».
پیامبر خدا(ص) همچنین، فرموده است: «مسلمانی که مالی دارد و میخواهد در آن وصیت کند، حق ندارد دو شب را سپری کند مگر اینکه وصیتش نوشته شده نزد او باشد».
ارث؛ نوعی حقالناس
حقالناس از نظر اسلام با عدالت و حکمت الهی رابطهای تنگاتنگ دارد و دارای گستره وسیعی میباشد. بهعبارتی حقالناس در همه ابواب فقه وجود دارد و میتوان گفت که بابی از ابواب فقه اسلامی نیست، مگر اینکه مسایل فراوانی در زمینه حقالناس وجود دارد.
حقالناس در منابع و متون اسلامی، چه در قرآن و چه در روایات معصومین(ع) و کتب فقهی جایگاه خاصی دارد. اقامه قسط و عدل و برقراری عدالت اجتماعی و ادای حقوق الناس یکی از عمدهترین اهداف بعثت پیامبران است.
این نشان از آن دارد که احترام به حقوق دیگران و ادای آن یکی از
اساسیترین اهداف ادیان آسمانی است. قرآن کریم در آیات بسیاری مؤمنان را چه
در باب مسائل اقتصادی و چه در باب حقوق اجتماعی و... دعوت به احترام به
حقوق مردم نموده است چنانکه در آیه 29 سوره نساء میفرماید: «یا أیّها
الّذین آمنوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ؛ ای
کسانیکه ایمان آوردهاید اموال یکدیگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل
نخورید» یعنی؛ هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و
عقلانی بوده باشد ممنوع شناخته شده است.
امام علی(ع) در روایتی ادای حقالناس را از حقالله مهمتر دانسته و
میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ
فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مۆدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛
خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسیکه حقوق بندگانش
را رعایت کند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد».
احترام به مال مردم
در دیدگاه اسلامی، مال و دارایی مؤمن و گاهی اموال دیگران محترم است و مصونیت دارد و اتلاف و تجاوز در آن مجاز نیست. بنابراین، اگر کسی از راه ربا، رشوه، فریبکاری، سرقت و بالاخره هرگونه تصرف نامشروع، مالی را از کسی خورده باشد، باید به تحصیل رضایت صاحب مال و یا باز پس دادن آن مال اقدام نماید.
حال با توجه به مباحث ذکر شده میتوان گفت که ارث نوعی حقالناس است و ضایع کردن ارث وارثان از موارد حقالناس محسوب میشود و از آثار و تبعات رعایت نکردن حقالناس میتوان از مانع استجابت دعا، سلب حق حضور در خانه خدا و همچنین سختی در روز قیامت اشاره کرد.
منبع:حوزه