عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۵۳۹۰۳
تاریخ انتشار : ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۳
آيت‌الله محمدحسن نجفي معروف به «صاحب جواهر» دانشمند و فقيه بزرگ شيعه، در سال ۱۲۰۰ يا ۱۲۰۲ قمري به دنيا آمد.در حقيقت محمدحسن دوران كودكى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضيلت سپرى كرد.
عقیق:شيخ محمد حسن بن شيخ محمدباقر در سال ۱۲۰۰ ق در نجف به دنيا آمد. وي پس از طي مقدمات، از محضر بزرگاني چون شيخ جعفركاشف الغطاء، سيدمهدي بحرالعلوم، سيدجواد عاملي و شيخ موسي كاشف الغطاء بهره برد و در ۲۵ سالگي به اجتهاد رسيد و از همان سال نگارش كتاب گرانقدر «جواهر الكلام» را آغاز كرد.

جواهر الكلام، كه دائرة المعارف فقه شيعه محسوب مي‌شود، ثمره ۳۲ سال تلاش شبانه‏روزي او و از معتبرترين متونِ اجتهادي شيعه است.

شيخ محمد حسن كه به سبب تاليف اين كتاب به «صاحب جواهر» شهرت يافت، در نجف شاگردان فراواني چون حضرات آيات سيدحسين كوه كمري، شيخ جعفر شوشتري و ملاعلي كني را پرورش داد.

وي تا آخرين لحظات عمر به تأليف مشغول بود. وي در پايان عمر، زمام امور ديني را پس از خود به شاگرد فرزانه‏اش شيخ مرتضي انصاري سپرد و در ۶۶ سالگي وفات يافت. پيكر مطهر او را در مقبره‏اي كه خود، جنب مسجدش در نجف آماده كرده بود، به خاك سپردند.

ولادت

آيت‌الله محمدحسن نجفي معروف به «صاحب جواهر» دانشمند و فقيه بزرگ شيعه، در سال ۱۲۰۰ يا ۱۲۰۲ قمري به دنيا آمد.

هجرت نياكان از اصفهان به نجف

نياكان محمدحسن از اصفهان به نجف اشرف هجرت كرده‌اند. زمانى شيخ عبدالرحيم شريف كبير - جد سوم محمدحسن - از اصفهان راهى نجف اشرف شد و در آن شهر مقدس رحل اقامت افكند تا از محضر عالمان بزرگ كسب فيض كند. وى سرانجام از فقيهان وارسته و فاضل شد.

دو پسر دانشمند به نامهاى آقا محمد كبير و آقا محمد صغير - جد دوم محمدحسن، (مولف كتاب الاقتباس و التضمين در عقايد) از او به يادگار ماندند.

شيخ عبدالرحيم، فرزند آقا محمد صغير و جد محمدحسن فرزانه‌اى است كه به نيكى از او ياد كرده‌اند.

در حقيقت محمدحسن دوران كودكى و نوجوانى را در دامان خاندان علم و فضيلت سپرى كرد.

تحصيلات شيخ محمدحسن

محمدحسن نجفي دروس مقدمات و سطح را به سرعت نزد سيد حسين شقرايى عاملى (متوفى ۱۲۳۰ ق) و شيخ قاسم آل محيى الدين (متوفى ۱۲۳۸ ق) و شيخ حسن (متوفى ۱۲۵۰ ق) گذراند و در نوجوانى به درس خارج فقه و اصول كه دوره تخصص و اجتهاد در حوزه علميه است راه يافت.

محمدحسن، ساليان دراز در عاليترين سطح دروس حوزه علميه، در درس ‍فقيه بزرگ آيت الله شيخ جعفر كاشف الغطا، علامه سيد مهدى بحرالعلوم، سيد جواد عاملى و شيخ موسى كاشف الغطا شركت كرد و با پشتكار و نبوغى كه داشت توانست در ۲۵ سالگى به درجه اجتهاد نايل آيد.

تدريس شيخ محمدحسن در نجف

حوزه علميه نجف به بركت تدريس صاحب جواهر رونق تازه‌اى گرفت. شيخ آقا بزرگ تهرانى مى‌نويسد: «صاحب جواهر اين امتياز را نيز بر ديگر عالمان داشت كه عموم شاگردانش از علماى بزرگ و سرشناس بودند و در محضر درس او جمع فراوانى تربيت شده، در گوشه و كنار جهان پخش گرديدند و بعد از او مقام مرجعيت يافتند و بر كرسى فتوا نشستند كه عدد آنان زياد و شمارش آنان كار مشكلى است.»

استادان صاحب جواهر

شيخ محمدحسن نجفي از محضر اساتيد متعددي بهره‌مند بوده است كه از ميان مشاهير آنان، مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد:

۱. شيخ جعفر كبير كاشف الغطا

۲. شيخ موسي كاشف الغطا

۳. سيد جواد عاملي صاحب مفتاح الكرامه

۴. سيد محمد مجاهد صاحب مفاتيح

۵. شيخ قاسم محي الدين

۶. سيد بحرالعلوم

۷. وحيد بهبهاني

شاگردان صاحب جواهر

برخى از شاگردان ممتاز صاحب جواهر عبارتند از:

۱. آيت الله سيد حسين كوه كمرى

وي در روستاى ارونق از توابع كوه كمره تبريز به دنيا آمد و پس از فراگيرى خواندن و نوشتن به حوزه علميه تبريز راه يافت. سپس براى ادامه تحصيل عازم كربلا شد و پس از مدتى به حوزه علميه نجف روى آورد و در درس صاحب جواهر و شيخ انصارى شركت كرد و به اجتهاد رسيد.

آيه الله كوه كمرى بعد از وفات شيخ انصارى (متوفى ۱۲۸۱ ق) به مرجعيت رسيد. بسيارى از شيعيان آذربايجان، تفليس و ايروان از او تقليد مى‌كردند.

سرانجام وى در سال ۱۲۹۹ ق در نجف درگذشت و در مقبره‌اى كه اكنون به نام او معروف است، در برابر آرامگاه صاحب جواهر به خاك سپرده شد.

۲. شيخ جعفر شوشترى

فرزند حسين و اهل شوشتر است در جوانى همراه پدر به حوزه علميه نجف راه يافت و در درس صاحب جواهر شركت كرد.

پس از سالها تحصيل و رسيدن به مقامهاى والاى علمى و اخلاقى به زادگاه خود برگشت و بيش از سى سال در آنجا به تبليغ اسلام پرداخت.

در سال ۱۲۹۱ ق به نجف بازگشت. او در صحن حرم حضرت على عليه السلام به سخنرانى مى‌پرداخت و گفتارش مشتاقان زيادى داشت.

در سال ۱۳۰۲ ق براى زيارت امام رضا عليه‌السلام به ايران آمد و علماى بزرگ تهران از او در خواست كردند تا مدتى در تهران بماند. او نخستين امام جماعت مسجد سپهسالار بود.

آيه الله شيخ جعفر شوشترى، مرجع تقليد و محدثى بزرگ بود و مى‌بايست بسان اغلب مراجع تقليد به تدريس و فتوا بپردازد اما علاقه وافر او به اهل بيت عليه‌السلام وى را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذكر روضه‌هاى جانسوز بر شنوندگان تاثير بسيار گذارد.

سرانجام در ۲۸ يا ۲۹ صفر ۱۳۰۳ ق، در راه بازگشت به نجف، در كرند غرب بدرود حيات گفت و در نجف به خاك سپرده شد.

۳. ملا على كنى

در سال ۱۲۲۰ ق در روستاى «كن» تهران به دنيا آمد.

سالها در حوزه علميه نجف نزد استادان فرزانه‌اى چون صاحب جواهر به تحصيل پرداخت تا اينكه وى به اجتهادش گواهى داد و او به تهران بازگشت و به تاليف و تبليغ پرداخت.

از وى آثارى در زمينه اصول، فقه، تفسير، حديث و رجال به يادگار مانده است.

سرانجام در صبحگاه روز ۲۷ محرم ۱۳۰۶ ق در گذشت و در حرم مطهر حضرت عبدالعظيم حسنى، در كنار قبر امامزاده حمزه به خاك سپرده شد.

۴. شيخ محمد ايروانى

فرزند محمد باقر ايروانى است كه در سال ۱۲۳۲ ق به دنيا آمد. در جوانى از ايروان به كربلا رفت و در درس سيد ابراهيم قزوينى شركت كرد. سپس به نجف رفت و در درس بزرگانى چون صاحب جواهر و شيخ انصارى حضور يافت و پس از رسيدن به اجتهاد به (فاضل ايروانى) شهرت يافت.

او پس از وفات آيه الله سيد حسين كوه كمرى (متوفى ۱۲۹۹ ق) مرجعيت تقليد بسيارى از شيعيان ايران، هند، تركيه، قفقاز و روسيه را عهده دار گرديد و در كرسى تدريس عاليترين سطح دروس حوزوى، به تربيت شاگردان پرداخت.

از وى كتابهايى در زمينه اصول، فقه و تفسير بر جاى مانده است. سرانجام در سال ۱۳۰۶ ق وفات كرد.

۵. شيخ مرتضي انصاري معروف به «شيخ اعظم» به عنوان تيمن و تبرك در درس صاحب جواهر شركت مي‌كرد.

۶. ميرزا حبيب الله رشتي

۷. شيخ محمد حسن آل يس

۸. سيد حسن مدرس اصفهانى

۹. شيخ محمد حسن مامقانى

۱۰. ميرزا حسين خليلى

۱۱. شيخ محمد حسين كاظمى

۱۲. شيخ عبدالحسين شيخ العراقين تهرانى

چرا به شيخ محمدحسن نجفي، صاحب جواهر مي‌گويند؟

علت اينكه شيخ محمدحسن به صاحب جواهر معروف است اين است كه كتاب بسيار با عظمت و مهمي در فقه به نام جواهر‌الكلام نوشت كه مورد پسند همه مراجع و مجتهدين بعد از خود قرار گرفته است و اكنون نيز همه مراجع تقليد و مجتهدين حوزه‌هاي علميه به آن كتاب علمي مراجعه مي‌كنند. توضيح بيشتر در اين‌باره در قسمت تاليفات مي‌آيد.

تاليفات شيخ محمدحسن نجفي

مهمترين تاليف وي كتاب «جواهرالكلام» است.

شيخ محمد حسن نجفى در ۲۵ سالگى نگارش كتاب بى نظير «جواهر الكلام» را كه در شرح كتاب شرايع‌الاسلام محقق حلى است آغاز كرد.

جواهرالكلام در ۴۳ جلد، در حقيقت دائرة‌المعارف فقه شيعه و يك مجموعه كامل فقهي است كه حاوي نظريات و آراي فقهي علماي متقدم و متأخر است. كتاب جواهر از ديدگاه تمام علما و تراجم حائز اهميت است.

علامه سيد محسن امين (متوفاى ۱۳۷۱ ق) درباره اين كتاب مى‌نويسد: در فقه اسلام كتابى به همتايى جواهرالكلام نيست.

شيخ انصارى نيز گفته است: براى مجتهدى كه بخواهد احكام الهى را استنباط كند، كافى است كتابهاى جواهر و وسائل الشيعه را در اختيار داشته باشد و كمتر اتفاق مى‌افتد كه به كتابى از پيشينيان نيازمند شود.

جواهرالكلام پس از تأليف، بسيار مورد اقبال و ستايش عالمان شيعه قرار گرفت، كه از يك سو به دليل شخصيت مؤلف آن بود و از سوي ديگر به دليل ويژگي‌‌هاي انحصاري آن.

اين كتاب را اثري بي‌‌نظير در تاريخ اسلام، بزرگ‌ترين اثر فقهي، شبيه معجزه، برترين شگفتي عصر خود و مظهر نبوغ يك انسان برشمرده و گفته‌‌اند كه هيچ فقيهي براي استنباط فقهي بي‌نياز از اين كتاب نيست و با داشتن اين كتاب، چندان به اثر ديگري نياز ندارد.

ويژگي‌‌هاي كتاب «جواهرالكلام»

اولين ويژگى، وسعت تتبع و دقت مؤلف در اقوال و نظريات فقهاى بزرگ شيعه است.

دومين خصوصيت، اسلوب و روش بى‏نظيرى است كه از ابتدا تا انتهاى كتاب ثابت مانده است.

سومين ويژگى اين كه با داشتن كتاب جواهر از بسيارى از كتاب‏هاى فقهى مى‏توان بى‏نياز شد و مجتهد با رجوع به اين كتاب مى‏تواند اطمينان پيدا كند در بسيارى از مسائل فقهى نيازى به كتاب ديگرى ندارد اما ساير كتاب‏هاى فقهى اين گونه نيستند.

در نقل قولى كه از صاحب جواهر شده اين گونه مي‌‏‌گويد: «من كان عنده جامع المقاصد و الوسائل و الجواهر فلا يحتاج إلى كتاب للخروج عن عهدة الفحص الواجب على الفقيه في آحاد المسائل الفرعيّة»

يعني فقيهي كه نزدش كتابهاي جامع‌المقاصد، وسائل‌الشيعه و جواهر‌الكلام باشد براي جستجوي لازم و واجب كه بر عهده‌اش به جهت به دست آوردن حكم فقهي است، محتاج كتاب ديگري نيست.

از خصوصيات ديگر اين كه مسائل و فروع كم‏ياب و نادر فقهى كه در ساير كتاب‏هاى فقهى پيدا نمى‏شود در جواهر ذكر شده است و بنابراين، اين كتاب جامع فروع و امهات مسائل فقهى است.

و به دليل همين خصوصيات و ويژگى‏هاى خاص جواهرالكلام، در تمام مراكز علمى فقهى و نزد دانش پژوهان فقه، اين كتاب ارزنده وجود دارد.

صاحب جواهر، علاوه بر كتاب «جواهر» كتابهاى ديگرى نيز نوشت كه عبارتند از:

۱. نجاه العباد فى المعاد: درباره احكام طهارت و نماز

۲. هدايه الناسكين: درباره احكام حج

۳. رساله‌اى در احكام خمس و زكات

۴. رساله‌اى در احكام روزه كه به فارسى ترجمه شد.

۵. رساله‌اى در احكام ارث

۶. مقالاتى پيرامون اصول فقه

صاحب جواهر تا آخرين لحظات عمر به تاليف مشغول بود. در اواخر عمر تصميم به شرح كتاب «قواعد» علامه گرفت اما اين امكان برايش فراهم نشد.

نظر امام خميني (ره) درباره صاحب جواهر و كتاب جواهرالكلام

۱. امام خميني (ره) در يكي از مصاحبه‌هاي خود درباره علل شكل گيري انقلاب در پاسخ به اين سوال خبرنگار «يك سؤالِ شايد كمى شخصى دارم كه مطرح كنم؛ چه شخصيت يا شخصيت‌هايى- در تاريخ اسلامى يا غير اسلامى- غير از رسول اكرم (ص) و امام على (ع) شما را تحت تأثير قرار داده است و روى شما مؤثر بوده است؟ و چه كتابهايى- بجز قرآن- در شما اثر گذاشته است؟ » مي‌‌فرمايد: من نمى‏‌توانم به اين سؤال الآن جواب بدهم. احتياج به تأمل دارد. كتابهاى زيادى ما داريم؛ شايد بتوان گفت در فلسفه: ملا صدرا، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خيلى غنى هستند؛ خيلى كتب داريم. نمى‌‏توانم براى شما احصا كنم. (صحيفه امام، ج‏۵، ۲۷۱ - مصاحبه با محمد حسنين هيكل درباره علل شكل‏گيرى انقلاب)

۲. از امور مهمى كه اين جانب نگران آن هستم مسائل حوزه‏هاى علميه خصوصاً حوزه‏هاى بزرگ مثل حوزه مقدسه قم است. آقايان علماى اعلام و مدرسين محترم كه خير خواهان اسلام و كشورهاى اسلامى هستند، توجه عميق كنند كه مبادا تشريفات و توجه به ساختمانهاى متعدد براى مقاصد سياسى و اجتماعى اسلام، آنان را از مسئله مهم اصلى حوزه‌‏ها كه اشتغال به علوم رايج اسلامى و خصوصاً فقه و مبادى آن به طريق سنتى است، اغفال كند، و مبادا خداى نخواسته اشتغال به مبادى و مقدمات موجب شود كه از غايت اصلى كه ابقا و رشد تحقيقات علوم اسلامى، خصوصاً فقه به طريقه سلف صالح و بزرگان مشايخ همچون «شيخ الطائفه» و أمثاله- رضوان اللَّه تعالى عليهم- و در متأخرين همچون «صاحب جواهر» و شيخ بزرگوار «انصارى» - عليهم رضوان اللَّه تعالى- بازدارد. (صحيفه امام، ج‏۱۷ ص ۳۲۵)

۳. وقتى كه در متأخرين از علما ملاحظه مي‌‏كنيم مى‌‏بينيم كه «صاحب جواهر» يك همچو كتابى نوشته است كه اگر صد نفر انسان بخواهند بنويسند شايد از عهده برنيايند و اين كاخ‏نشين نبوده… يك منزل محقر داشتند و در يك اتاقشان باز بوده به يك دالانى- از قرارى كه نقل مى‏‌كنند- كه در آن هواى گرم نجف يك نسيمى، نسيم داغى مى‏آمده است و ايشان مشغول تحرير «جواهر» بودند. از يك آدمى كه علاقه به شكم و شهوات و مال و منال و جاه و امثال اينها دارد اين كارها نمى‌‏آيد؛ طبع قضيه اين است كه نتواند. (صحيفه، امام ج‏۱۷ ص ۳۷۵)

۴. من باز عرض مى‏‌كنم كه فقه را نبايد فراموش كرد. فقه به همان صورتى كه بوده است بايد باشد. «فقه جواهرى» بايد تقويت شود. (صحيفه امام، ج‏۱۸ ص ۷۲)

كارهاي عمراني و آثار ديگر صاحب جواهر

يكي از آثار ماندگار شيخ در راه رفاه عمومى و آسايش مردم نجف، آبيارى نجف اشرف و حفر كانال معروف به «نهر صاحب جواهر» است. از فرات تا نجف كانال بسيار وسيع و عميقى گشودند و هزينه‏هاى بسيارى را صرف كردند تا مردم را از بى آبى نجات دادند و اجراى اين تصميم با همت جمعى از مردم نيكوكار صورت گرفت.

شيخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت و حركت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شبها، پايه‏گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت مى‌كردند و شب را در آنجا بيتوته و عبادت مى‏نمودند، به همين منظور دستور احداث وضوخانه و مكاني براي سكونت خادمان مسجد سهله را ابلاغ نمود.

از ديگر آثار ايشان مي‌‏توان به: ساختن گلدسته براي مسجد كوفه، بناي ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه در كوفه، اشاره نمود.

آرزوي صاحب جواهر

زمانى «ازرى» شاعر عرب، قصيده بسيار زيبايى در مدح اهل بيت مى‌سرايد كه به قصيده «هانيه» مشهور است. صاحب جواهر در مقام قدردانى از او مى‌گويد: آرزو دارم قصيده «هانيه» در نامه عمل من نوشته شود و كتاب «جواهر» من در نامه عمل او.

توجه داشته باشيم كه كتاب جواهر الكلام در ۴۳ جلد، مورد مراجعه همه مراجع تقليد و مجتهدين و محققين حوزه‌هاي علميه از زمان صاحب جواهر تا كنون است و اين آرزوي صاحب جواهر، اهميت اشعار خوب در مدح و مرثيه اهل بيت عليهم‌السلام را مي‌رساند.

تعيين مرجع تقليد شيعيان بعد از خود

اواخر ماه رجب ۱۲۶۶ ق بود و صاحب جواهر در بستر بيمارى دستور داد علماى بزرگ نجف نزد او بيايند.

همه با چهره‌اى غمناك از مريضى مرجع تقليد شيعيان، حاضر شدند. صاحب جواهر نگاهى به حاضران انداخت و گفت: شيخ مرتضى (انصاري) كجاست؟ گفتند: نيامده است.

فرمود: بگوييد بيايد. شيخ مرتضي انصارى را يافتند و پيغام ايشان را به او رساندند. شيخ انصارى به محضر استاد شرفياب شد و استاد به او فرمود: در چنين وقت حساسى ما را رها مى‌كنى؟

شيخ انصارى گفت: رفته بودم مسجد سهله براى بهبودى حال شما دعا كنم.

صاحب جواهر فرمود: زمام امور دينى را كه به من مربوط مى‌شود، بعد از خود به شما مى‌سپارم و اين امانتى الهى است در نزد شما. و پس از من، شما مرجع تقليد شيعيان خواهيد بود. سعى كنيد زياد جانب احتياط را نگيريد. احتياط زياد، زحمت امت اسلامى را فراهم مى‌سازد و دين اسلام، دين جامع و سهل است.

وفات صاحب جواهر

روز اول شعبان ۱۲۶۶ ق جواهر بى نظير فقه شيعه، فقيه بلند آوازه، شيخ محمد حسن نجفى، نفسهاى آخر عمر را مى‌كشيد و شهادتين را بر زبان جارى مى‌ساخت. هنگامى كه آفتاب به وسط آسمان رسيد آفتاب عمر صاحب جواهر غروب كرد و شيعيان غرق در عزا شدند.

تشييع پيكر جنازه با شكوهى برگزار شد. پيكر پاكش را در مقبره‌اى كه خود جنب مسجدش آماده كرده بود، به خاك سپردند.

منبع:حج

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین