برگی از نهج البلاغه/راه سعادت، راه شقاوت
صرف داشتن مراتب علمى و درجات تخصصى " هر چند بيشتر و بهتر" انسان را به سعادت نمى رساند مگر آنكه بتواند در سايه ى علم و دانش به اطاعت الهى نيز گردن نهد كه در اين صورت، هر آن حركتش سريع تر و مدارجش بالاتر و بيشتر خواهد شد.
عقیق:در بينش اسلام، راه سعادت در اطاعت از فرامين الهى و راه شقاوت در عدم پيروى و سرپيچى از دستورات الهى خلاصه مى شود. قبل از بيان تفصيلى اين معيار اسلامى جملاتى از دنباله فرمان مولا را مى خوانيم:امره بتقوى الله و ايثار طاعته و اتباع ما امر به فى كتابه من فرائضه و سننه، التى لا يسعد احد الا باتباعها و لا يشقى الا مع جحودها و اضاعتها."على عليه السلام قبل از هر چيز مالك را" به اين امور فرمان مى دهد:1. تقواى الهى2. گزينش اطاعت خداوند.3. عمل و پيروى از آنچه كه خداوند در كتاب خود از سنتها و واجبات دستور داده است.زيرا هيچكس جز با تبعيت از آنها به سعادت نخواهد رسيد و هيچكس جز با ترك آن بدبخت نخواهد شد.منظور از 'كتاب' تنها قرآن نيست، هدف اعم از قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام است. در اسلام همه ى سنن و آداب اسلامى را ' كتاب الله' مى گويند و اين از اين جهت است كه همه ى واجبات، محرمات، مكروهات و مستحبات، مكتوب الهى است، يعنى خداوند به قلم تقدير همه ى آنها را نوشته است تا بدان عمل كنند، آن هم به گونه اى كه در شرع بيان گرديده است.از وجود 'لا' و 'الا' در جملات گذشته "كه هر دو بر حصر و انحصار دلالت دارند"، تنها راه منحصر به فرد سعادت و شقاوت در ديدگاه على عليه السلام به دست مى آيد، چرا كه حضرت مى فرمايد:در عالم وجود هيچكس در هيچ شان و مقامى نمى تواند به سعادت و نيكبختى برسد مگر با اطاعت از فرامين الهى آن هم به وسيله ى انجام فرائض و سنن و ترك محرمات. در مقابل، راه منحصر به فرد شقاوت نيز در سرپيچى از مقررات الهى و نافرمانى از فرامين خداوند از طريق عمل نكردن به واجبات و يا بى اعتنايى به آنها خلاصه مى شود.با اين بيان، به خوبى روشن مى شود كه صرف داشتن مراتب علمى و درجات تخصصى " هر چند بيشتر و بهتر" انسان را به سعادت نمى رساند مگر آنكه بتواند در سايه ى علم و دانش به اطاعت الهى نيز گردن نهد كه در اين صورت، هر آن حركتش سريع تر و مدارجش بالاتر و بيشتر خواهد شد. پی نوشت :برگرفته از کتاب آیین کشور داری از دیدگاه امام علی (ع)منبع:جام211008