۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۳ : ۱۸
مقدمه
برای یک فرد مسلمان، شهر مفهوم خاصی دارد، زیرا چه در هرات یا سمرقند باشد یا در بغداد و فاس، او پنج بار در روز شهر خویش را فراموش می کند و از آن خارج می شود و در ذهن خویش به سوی شهر دیگری نظر می اندازد. آن نظرگاه شهر مکه است. اما آنچه که برای او اهمیت دارد شهر مکه نیست بلکه نقطه مرکزی آن، همان مکعب سیاه رنگ است که بر گردونه ای سفید قرار دارد و با تضاد رنگ و فرم، رنگ سیاه و سفید و شکل مکعب و دایره، مرکز ثقل تمام نگاه ها در آنجا واقع است.
در جهان اسلام از شهرهای نمونه از جمله: فاس، بغداد، قاهره، اصفهان، هرات نام برده می شود. اما شهر ایده آل دیگری نیز هست که بعد انسانی آن اهمیت دارد و شامل «امت واحده» است. در این شهر عالی ترین بنا و عظیم ترین ساختمان، مسجدی نیست که در نقطه ای شهر بنا شده باشد بلکه مکانی است که از طریق آن، همه نگاره ها به هنگام نماز متوجه جهتی می شود که همانا جهت قبله مسلمین است.
در واقع همه نگاه ها از هر نقطه دایره عظیم شهر اسلامی که متوجه نقطه نهایی و مرکز ثقل می شود بر نگاه دیگری اصابت می کند که مانند انعکاس در آیینه به منزله انعکاسی «اکویی» است از اعمال انسان، بنابراین فضا، فضای عرضه و نمایشی است که دارای جنبه مذهبی و همچنین جنبه اجتماعی است.
این فضای والا و متعالی که در مکه واقع است، معرف نظامی از اصول و ارزش ها و معیارهای مشخص و دقیق است که بر شهرهای مسکونی منطبق شده است. این مورد همان مطلبی است که طبری هنگام تشریح بنای شهر کوفه آن را شرح می دهد و می گوید که نخستین بنای این شهر با ساختن مسجد شروع شد، یعنی دقیقا حرکتی بر خلاف جریان ساختن شهر رم که توسط رومولوس اتفاق افتاد، زیرا خیشی بر زمین کشیده نشد، تا شیاری ایجاد کند و تقسیمات خاکی و جغرافیایی به وجود آورد، بلکه ماهرترین تیرانداز فراخوانده شد، تا ابعاد دیگری جز بعد مادی را ترسیم کند.
در ابتدا جامعه اسلامی فقط «امت» را می شناخت که شامل مجموعه ای از ایده های اخلاقی و اجتماعی برای زیستن و نیز معماری بود و جامعه اسلامی، اساسا واحدی نظم داده شده برای زیستن کنار هم است تا اینکه برای ساختن ساختمان به وجود آمده باشد. در ضمن شهر صرفا به عنوان هنر معماری مطرح نیست بلکه با کسانی که در آن زندگی می کنند مطرح می شود. خود کلمه شهر، جامعه ای را به یاد می آورد که باید منسجم، گرم و متحد باشد. در این صورت خیابان و کوچه ها به منزله راهرو و خانه ها به منزله اطاق هایی هستند که خانواده ها از آنها استفاده می کنند و تمام شهر به منزله یک خانه بزرگ محسوب می شود.
از این جاست که تشبیهات و مقایسه های معماری در قرآن فراوان آمده است. اما برای نشان دادن همه جامعه، کلمه «بیت الاسلام» یا خانه اسلام مفهوم برتری دارد. به این ترتیب اسلام در بعد انسانی اش مطرح می شود. به نظر بمات، شهر اسلامی عبارت است از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی که بر اساس ایده آل های اسلامی، فرم های ارتباطی و عناصر تزئینی خود را نیز در آن وارد کرده است. اما فراتر از مفهوم اجتماعی، اصل دیگری بر جامعه مسلمانان حاکم است و آن محدود نبودن به زمان و نداشتن جغرافیای خاص است که مفهوم امت اسلامی آن را تعریف می کند. امت، اجتماعی، است که یک سری آداب و روش زندگی را مشترکا رعایت می کند و جامعه ای است که به سوی یک قبله واحد روی می گرداند و قبل از آنکه به عنوان یک محل سکونت مطرح شود به صورت یک جهت نگاه تعریف می شود.
تصور ذهنی امت در جامعه اسلامی ، ایده ای ارگانیک دارد که در قرآن به صورت «بنیان مرصوص» مطرح شده است. روزی نجم الدین بمات، اصطلاح «بنیان محسوس» را به کار برد اما در کتاب شهر اسلامی، اصطلاح «بنیان مرفوض» نوشته شده است تا آنکه وحدت محکم به محکمی معماری جامعه را در یادها باقی بگذارد، همچنین تصور مکانی امن و خانواده ای گرد آمده را در ذهن ایجاد کند.
این مفاهیم از قرآن کریم و احتمالا از کلمه «بنیان مرصوص» اقتباس شده که دارای مفهوم بنا و ساختمان است و در سوره صف، آیه چهار، بدین صورت است: «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» .
ادامه دارد...
پی نوشت:
برگرفته از کتاب مساجد در تمدن اسلامی
منبع:شبستان