۰۱ بهمن ۱۴۰۳ ۲۱ رجب ۱۴۴۶ - ۴۴ : ۱۴
عقیق:«یدالله جوانی» در یادداشتی که روزنامه «جوان»به چاپ رساند، نوشت:
دشمنشناسی و درست عمل کردن در برابر دشمن شرط لازم برای موفقیت یک فرد،
جامعه و امت است. در موضوع دشمنشناسی، شناخت دشمنان اصلی بشریت، انسانیت،
مؤمنین و اسلام ناب محمدی(ص)، از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. ملت
ایران با انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی تحت حاکمیت ولایت فقیه به
عنوان رهبر الهی در دوره غیبت، پرچم اسلام ناب و حقیقی را برافراشت و در
مسیر اعتلای اسلام و عزت بخشیدن به امت مسلمان به حرکت درآمد. آرمان ملت
ایران در این حرکت مقدس، سعادت نوع بشر در سراسر جهان از طریق الگوسازی و
برپایی تمدن نوین اسلامی، دفاع از مظلومان و مستضعفان و مقابله با ظالمان و
ستمگران است.
این حرکت مقدس دارای دشمنان اصلی و فرعی بوده، شناخت این دشمنان برای تمامی
کسانی که میخواهند در مسیر انسانیت، ایمان و اسلام ناب حرکت کنند، یک
ضرورت اجتنابناپذیر است.
امروز در مقابل انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی، محور مقاومت، پدیده بیداری
اسلامی و تمامی ملل محروم و به پا خاسته حقطلب، یک جبهه متشکل از سه ضلع
به صورت منسجم و هماهنگ صفآرایی کرده و با تمام توان با حقطلبان عالم
مقابله میکند. شناخت این مثلث که دشمنان اصلی اسلام و مسلمین و به عبارت
دیگر دشمنان اصلی بشریت هستند در زمان کنونی، شرط موفقیت و پیروزی جبهه حق
است.
در حالیکه مسلمانان با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و 800 میلیون نفر و با
برخورداری از بهترین موقعیتهای سرزمینی(ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی و
ژئواکونومیکی)، میتوانستند قطب برتر قدرت در ساختار نظام بینالملل باشند،
اکنون بیشترین فقر و محرومیتها، عقبماندگیها، ناامنیها، کشت و کشتارها
و جنگها در سرزمینهای اسلامی و میان مسلمانان مشاهده میشود. دلیل اصلی
این وضعیت اسفبار چیست و چه باید کرد؟
نگارنده بر این اعتقاد است که شناختن دشمنان اصلی اسلام از سوی مسلمانان،
دلیل اصلی و عمده بدبختیها و مشکلات آنان است و تا جهان اسلام این دشمنان
و چگونگی دشمنیهایشان با اسلام و مسلمین را نشناسد، از مشکلات رهایی
نخواهد یافت. راه نجات مسلمین از مشکلات و گرفتاریهایی که اکنون جهان
اسلام با آن دست و پنجه نرم میکند، شناخت دشمنان اصلی و مقابله جدی و
هوشمندانه با این دشمنان است. در قرآن و کلام اهل بیت(ع)، دشمنشناسی از
جایگاه ویژهای برخوردار است.در روایتی از حضرت امام محمد باقر(ع) آمده
است: «قرآن بر سه قسم نازل شده است که یکسوم آن درباره ما و دوستان ماست و
یکسوم درباره دشمنان ما و دشمنان پیشینیان ما و یکسوم روشها و امثال
است.»
واژه دشمن در قرآن معادل «عدو» است و در این کتاب آسمانی که موضوع اصلی آن
هدایت «انسان» میباشد، از پنج نوع دشمن برای انسانها شامل 1- شیطان، 2-
مشرکان، 3- منافقان، 4- کفار و 5- برخی از همسران و فرزندان سخن گفته شده
است. از منظر قرآن این پنج گروه دشمنان تلاش میکنند که انسانها را از
مسیر ایمان و سعادت خارج ساخته و به انحراف بکشانند. برخی از این دشمنان به
دنبال سلطه بر مؤمنان و اهل ایمان بوده و برای رسیدن به این اهداف از همه
ابزارها و شیوهها و روشها بهره میگیرند. ایجاد تردید و حیرانی، ایجاد
اختلاف و تفرقه، عملیات روانی، فشارهای اقتصادی و جنگ نظامی از جمله
شیوههای کلی مبارزه دشمنان با اهل ایمان است.
سیاستهای کلی مبارزه با دشمنان از منظر قرآن عبارت است:
1- تجهیز به قدرت ایمان و تعمیق معنویت، 2- افزایش قدرت نظامی و دفاعی، 3-
ممنوعیت دوستی با دشمنان و 4- جهاد و مبارزه. دشمنشناسی یکی از مهمترین
موضوعات قرآنی و دارای فواید بسیاری است. تشخیص حق از باطل، کشف توطئهها و
خدعههای دشمنان، عدم غافلگیر شدن و بستن راه نفوذ دشمنان، هوشمندی در
برابر دشمنان، عدم همکاری با دشمنان، تحت تأثیر شایعات، اکاذیب، افتراها و
تهمتهای دشمنان قرار نگرفتن، استقامت و صبر در مسیر حق، حفظ وحدت و همدلی
برای پیروزی بر دشمنان، برخورد فعالانه و قدرتمندانه با دشمنان، افشاگری و
پردهبرداری از چهره دشمنان و در نهایت مجهز شدن و تقویت قدرت دفاعی برای
مقابله با تهدیدات دشمنان، از جمله ثمرات و نتایج داشتن بصیرت و شناخت صحیح
از دشمنان است. مسلمانان باید بدانند تنها راه برونرفت از این وضعیت
اسفبار، حرکت مؤمنانه و مجاهدانه بر مبنای قرآن است.
با استناد به قرآن و بررسی وضعیت، براساس یک برآورد راهبردی از وضعیت جهان
اسلام از منظر دشمنشناسی، مثلث دشمنان اصلی اسلام و مسلمین عبارت است از
1- ضلع مسیحی با محوریت امریکا، 2- ضلع یهودی با محوریت رژیم صهیونیستی و
3- ضلع اسلامی با محوریت آلسعود.
پیوند این سه ضلع و هماهنگ عمل کردن آنان یک جریان شوم و خطرناکی را برای
جهان اسلام پدید آورده است. پشت صحنه بسیاری از حوادث تلخ و ناگوار
بحرانها و جنگهای درون جهان اسلام، در این سه ضلع مشاهده میشوند. بسیاری
از مسلمانان اینچنین میپنداشتند که دشمنان اصلی آنان امریکا و رژیم
صهیونیستی هستند، لکن حوادث سالهای اخیر، نشان داد که این دشمنان اصلی،
بسیاری از نقشهها و سیاستهای خود علیه جهان اسلام را از طریق آلسعود و
وهابیت به پیش میبرند. از آلسعود باید به عنوان منافقان جهان اسلام یاد
کرد؛ منافقانی که خطر آنان برای اسلام و مسلمین، بیشتر از کفار و مشرکان
است.
به عبارت دیگر، جنایتها و خساراتی که اکنون از ناحیه آلسعود و وهابیت بر
پیکر جهان اسلام وارد میشود به مراتب بیشتر از خسارتهایی است که از
ناحیه امریکا و رژیم صهیونیستی وارد میشود. دشمنان اسلام و مسلمین را
میتوان به دو دسته دشمنان پنهان و آشکار تقسیم کرد.
بررسیها نشان میدهد مسلمانان در طول تاریخ، بیشترین ضربه را از دشمنان
پنهان خوردهاند. آلسعود طی دهها سال، خود را با عنوان «خادم حرمین
شریفین» در جهان اسلام به مسلمانان معرفی کرده و بر همین اساس توانسته با
تکیه بر قدرت و ثروت ناشی از پول نفت و درآمدهای ناشی از سفر زائران خانه
خدا، به بالاترین سطح از نفوذ در میان مسلمانان و دولتها در کشورهای
اسلامی دست یابد، اما امروز با استناد به دلایل و شواهد بسیار میتوان گفت
آلسعود دست در دست یهود و نصارا گذاشته و از قدرت و ثروت خود، نه برای
پیشبرد اسلام و مسلمین بلکه برای نابودی جهان اسلام استفاده میکند.
بحرانهای سوریه و عراق و نابود شدن زیرساختهای این دو کشور اسلامی و
ریخته شدن خون هزاران هزار انسان بیگناه نمونهای از این جنایات آلسعود
است.
جنگ آلسعود علیه ملت مظلوم یمن، نمونهای دیگر از دشمنیهای آلسعود با
مسلمانان است. از ویژگیهای جنگ یمن، این است که ارتباط آلسعود به عنوان
منافقان اصلی در جهان اسلام با امریکا و رژیم صهیونیستی بیش از پیش آشکار
شد و مسلمانان در مسیر شناخت صحیح از مثلت دشمنان اصلی اسلام قرار گرفتند.
مسلمانان در پرتو این شناخت باید علیه آلسعود به عنوان منافقان جهان اسلام
قیام کرده و آنان را به سزای اعمال و جنایتهایشان برسانند.
منبع:فارس