چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق:شیخ مرتضی انصارى در شب 18 جمادىالثانى سال1281 هجرى قمرى در نجف اشرف دارفانى را وداع گفت و پس از 67 سال زندگى پر بار، روح بلندش به عالم ملکوت پرواز کرد، پیکر آن مرجع بىمثال و عالم نامدار، با حضور خیل بیشمار علما و شیعیان با عظمت خاصى تشییع شد و در باب قبله صحن مطهر مولاى متقیان حضرت على(ع) در نجف اشرف به خاک سپرده شد، نکته جالب توجه در وصیت شیخ انصاری این است که با وجود فقهای بزرگ آن زمان، ایشان وصیت کرد که نمازش را یک عارف بخواند.
*نظر امام(ره) درباره شیخ اعظم
امام خمینی در کتاب چهل حدیث از شیخ انصاری با تعابیر «علامه علماى متأخرین، محقق جلیل و جامع فضیلت علم و عمل، شیخ انصارى، رضوان الله تعالى علیه» نام میبرد و در یکی از سخنرانیها میفرماید: «در کیفیت تحصیل علوم هم هر چه بروید سراغ تجملات - و إنشاءالله نمىروید- از علومتان کاسته مىشود، آنهایى که این کتابهاى قطور را نوشتند و پر ارزش را، زندگىشان یک زندگى طلبگى بوده، مثل شیخ انصارى و مثل امثال اینها؛ یک زندگى طلبگى بوده، آنها توانستند اسلام را در همه جهات حفظ کنند و فقه را به پیش ببرند و مسائل دینى را افزایش بدهند - یعنى فروع را- و آن کتابهاى ارزشمند را عرضه کنند به مردم، براى اینکه آنها ارزش را به این نمىدانستند که من خانهام باید چه جور باشد، حالا سه تا اتاق داریم کم است، چهار تا، شما خیال مىکنید که اگر ده تا اتاق هم باشد کافى براى شما هست؟ خیر، اگر همه این دنیا را به یک کسى بدهند، کافى نیست».
*ماجرای جالب پرهیز و فرار از مرجعیت دینی
شیخ با سعید العلماء مازندرانى در کربلا همدرس بود و او را بر خود ترجیح مىداد، به این سبب بعد از وفات صاحب جواهر از فتوا دادن خوددارى کرد، نامهاى به این مضمون به ایشان نوشت:
«هنگامى که شما در کربلا بودید و با هم از محضر شریف العلماء استفاده مىکردیم، فهم تو از من بیشتر بود، حال سزاوار است به نجف آمده و این امر مهم را متکفل شوى» و سعید العلماء در جواب نوشت: «آرى! لکن شما در این مدت در آنجا مشغول به تدریس و مباحثه بودید و من در اینجا گرفتار امور مردم هستم و شما در این امر از من سزاوارتر هستى».
شیخ انصاری پس از رسیدن این نامه به حرم مطهر حضرت على(ع) مشرف شد و از حضرت خواست که وى را در این امر مهم یارى فرماید، از سال 1266 هجرى قمرى تا هنگام وفات شیخ، یعنى 15 سال تمام، ریاست حوزه علمیه نجف اشرف در دست با کفایت او بود و عامه شیعیان جهان از وى تقلید مىکردند.
*خواندن حمد توسط امام علی(ع) در گوش شیخ انصاری
یکى از شاگردان شیخ انصاری مىگوید: چون از مقدمات علوم و سطوح فارغ التحصیل گشتم، براى تکمیل تحصیلات به نجف اشرف رفتم و به مجلس درس شیخ انصاری درآمدم، ولى از مطالب و تقریراتش هیچ نفهمیدم، خیلى به این حالت متأثر شدم تا جایى که داشتم ناامید مىشدم.
بالاخره به حضرت امیر(ع) متوسل گشتم، شبى در خواب خدمت آن حضرت رسیدم و آن بزرگوار در گوشم «بسم الله الرحمن الرحیم» را قرائت کرد، صبح چون در مجلس درس حاضر شدم درس را مىفهمیدم. کم کم جلو رفتم و پس از چند روز به جایى رسیدم که در آن مجلس صحبت مىکردم.
روزى از زیر منبر درس با شیخ بسیار صحبت کردم و اشکال گرفتم، آن روز پس از ختم درس، شیخ آهسته در گوش من فرمود: آن کسى که «بسم الله» را در گوش تو خوانده است تا «و لا الضالین» را در گوش من خوانده! این بگفت و برفت.
من از این قضیه بسیار تعجب کردم و فهمیدم که شیخ داراى کرامت است، زیرا تا آن وقت به کسى این مطلب را نگفته بودم.
*زنجیری که شیطان برای شیخ انصاری بافته بود
در زمان شیخ انصارى، شخصى در خواب شیطان را دید که تعداد زیادى افسار همراه خودش دارد ولى این افسارها مختلف است؛ بعضى از افسارها خیلى شل است، طناب بسیار ضعیفى را به صورت افسار درآورده است، بعضى از آنها چرمى است و بعضى به صورت زنجیر، زنجیرهاى مختلفى که بعضى از آنها خیلى کلفت است. در میان اینها یک زنجیر خیلى کلفت و قوى بود که خیلى جالب بود.
از شیطان پرسید: اینها چیست؟ گفت: اینها افسارهایى است که به سر بنىآدم مىزنم و آنها را به طرف گناه مىکشانم.
گفت: آن زنجیر کلفت براى کیست؟ گفت: این براى یک آدم خیلى گردن کلفتى است! گفت: چه کسى؟ گفت: شیخ انصارى؛ اتفاقاً دیشب زدم به سرش و چند قدم آوردم، ولى زد و آن را پاره کرد. بعد آن شخص گفت: حالا افسار ماها کجاست؟
شیطان گفت: شما که افسار نمىخواهید، شما دنبال من هستید! این افسار مال آنهایى است که دنبال من نمىآیند.
آن شخص صبح خواب را براى شیخ انصارى نقل کرد، مثل اینکه شبى بوده که شیخ خیلى اضطرار پیدا مىکند و از پولى که بابت سهم امام بوده و فردا بایستى تقسیم مىکرده است، به عنوان قرض چیزى بر مىدارد. مىآید تا دم در، ولى پشیمان مىشود، بر مىگردد و سر جایش مىگذارد.
شیطان که گفته بود زنجیر را زدم به سرش و او را چند قدم آوردم ولى پاره کرد و رفت، قضیه این بوده است.
منبع:فارس