کد خبر : ۱۳۱۶۶۶
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۵

جشن ورود شیخ انصارى به عالم برزخ

عالم برزخ، عالم متوسطی میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر می برند و هر یک از انسانها با توجه به کردار و اعمال خود در زمین ، در آن عالم بسر خواهند برد و لذا هرکس عملش بالاتر باشد همانقدر نیز در آرامش خواهد بود.

عقیق: عالم برزخ، عالم متوسطی میان دنیا و آخرت است که مردگان تا قیامت در آن بسر می برند و هر یک از انسانها با توجه به کردار و اعمال خود در زمین ، در آن عالم بسر خواهند برد و لذا هرکس عملش بالاتر باشد همانقدر نیز در آرامش خواهد بود و مرد لطف و عنایات حضرت حق و فرشتگان قرار خواهد گرفت.

در این مقاله ماجرای وارد شدن شیخ انصاری به عالم برزخ اشاره خواهد شد.

جشن ورود شیخ انصارى به عالم برزخ

امام صادق: در سوره یونس (آیه 63 و 64) كه مى‏فرماید: الذین امنوا و كانوا یتقون - لهم البشرى فى الحیاه الدنیا و فى الاخره لا تبدیل لكلمات اللّه ذلك هو الفوز العظیم ؛ همانها كه ایمان آورده‏اند و پرهیزكار بودند، در زندگى دنیا و آخرت شاد و مسرورند، و وعده‏هاى خدا تخلف ناپذیر است، این است آن رستگارى بزرگ(1) .

به این ترتیب حضور پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) و على (علیه السلام) در بالین مومن در لحظه مرگ (آخر دنیا) و آغاز برزخ (آغاز آخرت) مایه سرور و شادى شیعیان باایمان خواهد شد.

در حالات دو نفر از بزرگان علما است كه با یكدیگر قرار گذاشتند هر كدام زودتر از دنیا رفت از حالات خودش در عالم برزخ دیگرى را در حال رویا با خبر سازد یكى از آنان كه فوت مى كند مدتى مى گذرد آنوقت به خواب رفیقش مى آید، رفیقش مى پرسد چرا در این مدت یادى از ما نكردى ؟

در پاسخ گفت :

در اینجا جشن مفصلى داشتیم و سرگرم بودیم پرسید جشن براى چه ؟ پاسخ داد مگر خبر ندارى كه شیخ مرتضى انصارى از عالم دنیا رحلت كرده است و به اینجا آمده است به خاطر ورود ایشان به عالم برزخ چهل شبانه روز در اینجا جشن است .(2)

كشف گوشه‏اى از عالم برزخ در شب معراج براى پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم)

شیخ صدوق (رحمة الله علیه) روایت مى‏كند، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) در شب معراج، در مسیر خود ( از مكه به بیت المقدس) به وادى بلقا رسید، به جبرئیل فرمود: تشنه‏ام، جبرئیل ظرفى پر از آب را به پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) داد، آن حضرت از آن آب نوشید، سپس از آنجا عبور كردند ناگاه پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) دید:

1- گروهى به وسیله قلاب آهن سرخ شده از آتش كه بر رگهاى گردنشان زده شده، آویخته شده‏اند، از جبرئیل پرسید: اینها كیستند؟

جبرئیل گفت: اینها كسانى هستند كه خداوند با مال حلال آنها را بى نیاز نمود، ولى به تحصیل مال حرام مى‏پردازند.

2- سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، در مسیر راه، گروهى را دید كه پوست آنها را با پوستكن آتشین جدا مى‏كنند، از جبرئیل پرسید، اینها كیستند؟ جبرئیل گفت: اینها كسانى هستند كه با دوشیزگان زنا نمودند و بكارت آنها را از روى حرام نابود كردند.

3- سپس با پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور كرد و ناگاه مردى را دید كه بار هیزمى را مى‏خواهد بلند كند، و هر وقت توان بلند كردن ندارد، بر بار او هیزم دیگرى نهاده مى‏شود كه سنگین‏تر گردد، از جبرئیل پرسید، این شخص كیست؟

جبرئیل گفت، این شخص، قرض دار است، مى‏خواهد قرض خود را ادا كند، وقتى كه قدرت اداى آن را ندارد، بر قرض گرفتن خود مى‏افزاید. (و باز زیر بار سنگین قرض مى‏رود).

4- سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، تا اینكه به كوه شرقى بیت المقدس رسید، در آنجا باد سوزان و صداى وحشتناكى را شنید، از جبرئیل پرسید: این باد و صدا چیست؟ جبرئیل گفت: این باد از دوزخ است، و آن صدا از برخورد سنگى بزرگ به ته چاه دوزخ بود، كه هفتاد سال قبل، آن سنگ به آن چاه افكنده شد، و در آن شب معراج، به ته چاه رسید.

پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اعوذ باللّه من جهنم، پناه مى‏برم به خدا از عذاب دوزخ.

سپس پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از جانب راست خود نسیم خوشبویى را استشمام نمود، و صدایى شنید، از جبرئیل پرسید، این بوى خوش و صدا چیست؟

جبرئیل گفت : این بهشت است پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: اسال اللّه الجنه: از درگاه خدا بهشت را مى‏طلبم....

به این ترتیب پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) بر اثر بالا رفتن گوشه‏اى از پرده عالم برزخ در پیش رویش، چند نمونه از عذاب شدگان عالم برزخ را مشاهده كرد.

در اینجا همنوا و هم صدا با امام صادق (علیه السلام) در یكى از دعاهاى خود، عرض مى‏كنیم:

اللهم بارك لى فى الموت، اللهم اعنى على سكرات الموت، اللهم اعنى على غم القبر، اللهم اعنى على ضیق القبر، اللهم اعنى على ظلمه القبر، اللهم اعنى على وحشته القبر، اللهم زوجنى من الحور العین.

خدایا، مرگ را برایم مبارك گردان!

خدایا! مرا در سختى‏هاى مرگ كمك كن!

خدایا! مرا در غم و اندوه، عالم قبر، یارى فرما!

خدایا! مرا در تنگناى قبر، حمایت فرما!

خدایا! مرا در تاریكى قبر، یاور باش‏

خدایا! مرا در وحشت قبر یارى فرما

خدایا! حوریان بهشتى را همسر من گردان،.(3)

 

 

پی نوشتها :

1-     تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 310 به نقل از كتاب كافى

2-     بهشت جاودان تفسیر سوره الرحمن شهید آیت الله دستغیب ص ‍ 12

3-     بحار، ج 98، ص 135، و ج 6، ص 221.

منبع: جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین