آيا در روايات ظهور، به داعش اشاره شده است؟
ما اعتقاد داريم به ظهور امام مهدي (عج) و اينكه آغاز حركت ظهورش از سرزمين مشرق شروع ميشود و اعتقاد داريم كه اين حركت متصل به ظهور حضرت است و اين باعث شد كه به ايران بيايم. احاديث وارد شده ازاهل بيت (ع)، قومي را روايت ميكند كه از ديارسلمان هستند و از مشرق قيام ميكنند و آنها نخستين زمينهسازان ظهورهستند
عقیق:حجت الاسلام علي كوراني عاملي نامي شناخته شده درميان كشورهاي اسلامي و مسلمانان است آن هم به واسطه تاليف كتاب «عصرظهور» است كه آن را حدود ۲۰ سال پيش نوشته وطي اين سالها به زبانهاي مختلف ترجمه شده و البته پرفروش. آنچه علي كوراني و كتاب عصر ظهورش را دركانون توجه شيعيان و حتي مسيحيان قرارداده تلاش او در گردآوري و بررسي احاديث مشترك ميان شيعه و سني درباره نشانههاي ظهورحضرت مهدي (عج) است كه ضمن آن به تفسيروتحليل اين احاديث پرداخته وتصويري كلّي از دوران پيش ازظهورحضرت مهدي (ع) ارائه ميدهد.
استاد علي كوراني هر چند كه متولد منطقه جبل عامل در جنوب لبنان است و از علماي لبنان اما به يك دليل مهم همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي و آغاز جنگ تحميلي راهي ايران شده و ساكن شهر قم. دليل به مهمي عصر ظهور و اعتقادش به اينكه آغازحركت حضرت مهدي (عج) ازمشرق خواهد بود. واين خود بهانه اي شد براي گفتگوي با وي درباره عصر ظهور و نشانه هايش. نشانه هايي چون ظهور داعش در سوريه و عراق كه خيليها آن را به قيام سفياني در سوريه (به عنوان يكي از علائم ظهور) منتسب ميكنند. هر چند كه كوراني چنين ارتباطي را با قطعيت تمام و با تكيه بر دلايلي رد ميكند. در ادامه اين گفتگو را بخوانيد:
شما همواره به رواياتي اشاره ميكنيد كه آغاز حركت ظهور را از مشرق زمين ميداند. اين موضوع دليل آمدن شما به ايران بوده است؟
بله، ما اعتقاد داريم به ظهور امام مهدي (عج) و اينكه آغاز حركت ظهورش از سرزمين مشرق شروع ميشود و اعتقاد داريم كه اين حركت متصل به ظهور حضرت است و اين باعث شد كه به ايران بيايم. احاديث وارد شده ازاهل بيت (ع)، قومي را روايت ميكند كه از ديارسلمان هستند و از مشرق قيام ميكنند و آنها نخستين زمينهسازان ظهورهستند. بنابراين من به عنوان يك شيعه كه به اين احاديث و روايات اعتقاد دارد، معتقدم كه انقلاب اسلامي ايران، ازحركتهاي زمينهساز براي ظهورامام مهدي (عج) است.
منظورازمشرق زمين ايران است؟
بررسيهاي مختلفي درباره اين موضوع شده واين موضوع حتي در بين علماي اهل سنت نيزمطرح بوده و آنها هم اعتقاد دارند كه ياران امام مهدي (عج) اهل پرچمهاي سياه و اهل خراسان هستند. اين روايت كه آغاز حركت زمينه سازان ظهور امام مهدي (عج) از سرزمين مشرق وازايران خواهد بود و ياران امام مهدي اهل پرچمهاي سياه هستند پيش همه علماي مسلمين معروف است. البته مدتي پيش وهابيها اين موضوع را رد كردند و گفتند كه منظور از اين نقل ايرانيها نيستند بلكه صاحبان پرچمهاي سياه طالبان هستند و خراسان هم شامل منطقه افغانستان است. وهابيها با اين ادعاهاي ميخواهند از احاديث پيغمبر (ص) فرار كنند. مسئله اين است كه اين حركت يعني انقلاب اسلامي ايران فراهمكننده زمينه ظهور است. يعني اتفاقات زمينهساز ظهور امام (ع) با اين جنبش آغاز ميشود. در روايات شيعه آمده است كه «امر» امام از مشرق آغاز ميشود، در روايات سني آمده است كه او از مشرق ميآيد. پس ارزش انقلاب اسلامي به اين است كه زمينهساز ظهور امام (ع) است.
در روايات مربوط به زمينه سازان ظهور كه در منابع مختلف آمده است ازخراسانيها، اهل قم و اهل طالقان نام برده شده است. منظور از اين اقوام ايرانيها هستند يا اهالي همان منطقه خاص است؟
سرزمين ايران در روايات گاهي به طالقان يعني محدوده كوههاي البرز، گاهي با نام خراسان، گاهي به عنوان قوم سلمان، سرزمين مشرق و اهل قم اسم برده شده است كه منظور از همه اينها ايران است. اين روايت مشهور است كه عده اي خدمت امام هادي (ع) رسيدند. حضرت پرسيدند اهل كجا هستيد. گفتند اهل ري امام فرمودند خيلي خوش آمديد اهل قم. آنها گفتند جانمان به فداي شما، ما اهل ري هستيم. حضرت گفت بله، ولي اهل قم هستيد. اهل قم يعني شيعيان در اين سرزمين و كل ايرانيها. يا اينكه وقتي ميگويند سيد خراساني از زمينه سازان ظهور در ايران است، لزوما خراساني نيست. خراساني يعني حاكم ايران. مثل يماني حاكم يمن وشامي حاكم سوريه.
بنابراين موضع عصر ظهور در ميان ايرانيها از اين جهت مورد توجه قرار گرفته كه براساس روايات رسيده از اهل بيت (ع) داراي بشارتي خوشحال كننده براي آنها به عنوان قوم سلمان است. با نگاهي به تاريخ و سابقه ايرانيها در اسلام و گرايش آنها به اهل بيت (ع) وبا رقم زدن انقلاب اسلامي نشان داده اند كه آنها لياقت اين بشارت را دارند. اين بشارت كه ايرانيها مسئوليت و رسالت مهمي در فراهم كردن شرايط براي ظهور دارند و از جايگاهي خاص در ميان ۳۱۳ نفر اصحاي خاص امام مهدي (عج) برخوردارهستند.
تحليلهاي شما درباره زمينه سازي ايرانيان براي ظهورحضرت (مهدي) درمقطعي باعث برخي سوء استفادهها و تطبيق شخصيتها در ايران شد. نظرشما درباره اين تطبيقها چيست؟
من هموراه اين تطبيقها را رد كرده ام. به اين علت كه وقتي ميگويي فلاني شعيب بن صالح است يا فلاني سيد خراساني است در واقع داري توقيت ميكني يعني ميگويي كه امام زمان (عج) درعمر اين آقا ظاهر ميشود كه اين توقيت است كه ما را از توقيت نهي كرده اند. وقت گذاري حرام است وقتي ما كسي را با احاديث وارد شده تطبيق ميكنيم يعني وقت گذاري كرديم و اين خلاف است.
شما مخالف تطبيق هستيد؟
بله، ابدا نميشود و اين كار را نفي كرده ام. البته مقدمات را ميشود تطبيق داد. چرا كه مقدمات غير از مسئله هستند. اينكه در روايات آمده زمينه سازان ظهور از مشرق زمين و قوم سلمان هستند رامي توان با ايرانيها تطبيق داد و گفت اين نكته به معني وقت گذاري نيست. چرا كه ما به سال مشخصي اشاره نكرده ايم. اگر گفتيم اين منطبق ميشود با ايرانيها اشكال ندارد. ولي اگر انطباق ميداديم و ميگفتيم اين آقا از ياران امام است، يعني امام در زمان اين آقا ظاهر ميشود اشتباه بود. چرا كه وقتي اين آقا بميرد معلوم ميشود كه ما اشتباه كرده ايم. ائمه هموراه ما را از اين تطبيقها نهي كردند. بعضيها آمدند و برخي شخصيتهاي موثر در دوران ظهور را با چهره هايي در زمان حال تطبيق كردند اين تطبيقها را نميشود قبول كرد. چرا كه معني اش وقت گذاري است واين يعني اينكه زمان ظهورحضرت را معين كردن. ما در احاديث صحيح و متواتر اهل بيت (ع) داريم كه اين كار حرام است.
از جمله نشانههاي ظهور قيام سفياني در شام است. به اعتقاد شما تحولات سوريه و اقدامات گروههاي تروريستي در اين كشور ارتباطي به قيام سفياني دارد؟
در اين مورد خيلي از من سوال ميكنند و پاسخم به همه منفي است براي اينكه علامت هايش نيامده است.
كدام علامت ها؟
قبل ازقيام سفياني بايد خلاء سياسي درعربستان و جنگ قبيله اي به وجود بيايد. دراين شرايط خود دولت حاكم درعربستان از سفياني درخواست اعزام نيرو براي حفظ امنيت در مدينه ميكند. علامت ديگر وقوع زمين لرزه در دمشق است. زمين در «حرستا» كه روستايي در دمشق است، خسف (فرومي رود) ميشود. بعد از وقوع اين نشانهها يك نفر كه صورتش لكه لكه است و معروف به «ابقع» برعليه «اصهب» قيام ميكند. يعني «اصهب» حاكم آن وقت است و ابقع قيام ميكند بر عليه او. بنابراين براي تطبيق بايد به نص صريح روايات و علامتها رجوع كنيم.
امكان تغيير در ترتيب وقوع علامتها و يا حتي عدم وقوع آنها وجود ندارد؟
خير، وقتي اهل بيت (ع) با اطمينان ازخروج سفياني صحبت كرده اند پس وقوع اين اتفاق حتمي است و علامت هايش هم حتمي است و بايد واقع شود. بدون ظهور اين علائم و نشانهها انقلاب امام زمان (عج) واقع نميشود و ظهورحضرت مشروط به تحقق اين نشانه است.
قيام كشورهاي عربي نيز ارتباطي با اتفاقات دوره ظهور ندارد؟
البته اوصافي مانند ورود غربيها به عراق هست ولي فاصله اش با ظهور امام مهدي (عج) مشخص نيست. درروايات داريم كه دركشورهاي عربي مردم مثل اسباني كه ريسمانشان رها ميشود به خيابانها ميريزند و به خروش ميآيند، اين نشانهها هست. ولي نميتوانيم بگوييم كه انقلاب كشورهاي عربي مانند آنچه در مصر اتفاق افتاد جزء حوادث قبل از ظهور است. علامتهاي قابل اعتماد آنهايي هستند كه از نظر عقلي و علمي متصل به ظهور حضرت باشد.
اقدامات گروههاي تروريستي داعش در سوريه و عراق نيز ارتباطي به خروخ سفياني در شام كه جزء علائم ظهور است، ندارد؟
خير، من دركتاب به موضوع خط سفياني و خروج سيد يماني به عنوان مهمترين نشانههاي قبل از ظهور اشاره كرده ام. بنابراين بايد اين علامتها بيايد تا بتوانيم بگوييم كه ظهورنزديك است.
علامتهاي متصل به ظهور كدامها هستند؟
درروايات داريم كه حضرت ۱۵ روز قبل از ظهور جواني از يارانش را براي ايراد بيانيه خود به مكه ميفرستد؛ اما به محض اينكه جوان بعد از نماز پيام حضرت يا فرازهايي از آن را براي مردم ميخواند، به او حمله ور ميشوند و او را داخل مسجد الحرام بين ركن و مقام به قتل ميرسانند. ۱۵ روز بعد از اين واقعه حضرت ظهور ميكنند. اين واقعه كه به قتل نفس زكيه معروف است. به صراحت در روايات آمده و مشخص است و جز علامتهاي متصل به ظهور حضرت. ولي علامتهاي مطلق را نميتوانيم بگوييم متصل به ظهور حضرت است.
خيليها احتمال ميدهند كه حوادث سوريه شايد جز نشانههاي ظهور سفياني باشد.
شايد مقدمات باشد ولي نميتوانيم بگوييم كه علامت سفياني است. خيلي به من اصرار كردند كه بگويم اين حوادث ربط دارد به قيام سفياني در شام. بايد براساس علامت هايي كه اهل بيت (ع) مشخص كردند حرف زد و تاييد كرد و همين طوري نيست.
كداميك از نشانههاي ظهور محقق شده است؟
از نشانههاي محقق شده ميتوانم ازقيام ايرانيها كه چندين مرحله دارد نام ببرم. قيام ايرانيها شش مرحله دارد كه دو مرحله اش گذشته و ادامه دارد تا برسد به قيام حضرت. دوم ورود غربيها به عراق است. همچنين برپا شدن دولت اسرائيل و جمع يهوديها درفلسطين وتشكيل دولتشان وتوجه دنيا به اهل بيت و امام مهدي. اين علامت هايي است كه ميتوانيم بگوييم قطعا اتفاق افتاده. علامت هايي كه مانده همين خلا سياسي درعربستان، نداي آسماني در ماه مبارك رمضان، حكومت سفياني كه دشمن اهل بيت است در سوريه و اردن و حكومت يماني در يمن كه موالي اهل بيت است و جريانات ديگر تا ظهور حضرت.
درباره شش مرحله قيام ايرانيها بيشتر توضيح ميدهيد؟
حديثي از امام باقر (ع) است كه آن راهم سنيها روايت كردند و هم شيعهها كه مراحل اين قيام درآن بيان شده است. امام ميفرمايد: «اني بقوم قد خرجوا من المشرق يطلبون حق فلا يعطونه» به اين معني كه قومي از مشرق خارج ميشوند كه حقشان را از جهان ميخواهند ولي جهان به آنها نميدهد. مرحله اول قيام ايرانيها جنگ تحميلي بوده. در مرحله دوم مخالفان با آنان دشمني ميكنند، ولي اهل مشرق دربرابر دشمنان ميايستند و تقاضاي به رسميت شناختن حقوق خود را دارند «يطلبون الحقَّ فلا يعطونه». من اعتقادم اين است كه ايران الان درمرحله دوم است. يعني همين دشمنيهاي جهان براي دستيابي ايران به انرژي هسته اي. در سوم جريان جديدي از دشمني مخالفان صورت ميگيرد، ولي اهل مشرق دومرتبه حقوق خود را مطالبه كرده و ميخواهند حقوقشان به رسميت شناخته شود «ثم يطلبون الحقًّ فلايعطون» يعني به مرحله اي ميرسند كه ميگويند ما سلاح داريم.
درمرحله چهارم اهل مشرق سلاح خود را به دوش ميگيرند «يضعون اَسلحتهُم علي عواتقهِم»، يعني اعلام آمادگي براي جنگ ميكنند. در اين مرحله، دشمنان حق آنها را به صورت مشروط به آنان ميدهند. تعبيرامام باقر (ع) يا تعبير پيغمبر (ص) اين است كه سلاح به دوش ميگيرند. يعني ميگويند ما سلاح داريم وآن وقت جهان حقشان را به آنها ميدهد. درمرحله پنجم ايرانيها شرط و شروط آنها را نپذيرفته و به كار خود ادامه ميدهند. اين روند ادامه دارد تا سال ظهور حضرت كه قيامي در داخل ايران براي ياري امام مهدي (ع) اتفاق ميافتد. در جريان اين قيام ايرانيها دو گروه ميشوند. ولي اختلافشان سياسي و نرم است. من اعتقادم اين است كه وقتي يماني ظاهرمي شود و امام زمان (عج) دستور ميدهد كه ازيماني اطاعت كنيد، مشكل اطاعت ازيماني براي شيعيان به خصوص درعراق و ايران به وجود ميآيد.
چطوراين احاديث را اين گونه تفسير و تحليل ميكنيد؟
براساس مفهوم متن صحيح احاديث است. اصل قوت هر موضوع در تفسير تعبيرات پيغمبر (ص) و اهل بيت (ع) است. اينكه اولا متن صحيح ومحكم پيدا كنيد و بعد اينكه اين متن و ابعاد مختلف آن را بفهميد و تفسير كنيد. اين طوري احاديث تحليلي ميشود.
منبع:حج