گفت وگو با مرشد محسن میرزا علی که روایت های عاشوراییاش دیدنی است؛
یک مـرشد،یک پـرده و هـزار ماجرا
این روزها حسابی معروف و شناخته شده است. در خانوادهای بزرگ شده که پردهخوانی، نقالی و تعزیهخوانی نسل به نسل از پدر به پسر رسیده و به قول معروف در خونشان بوده است.
عقیق:میگوید از 3 سالگی برای اجرا همراه پدر و پدربزرگش اینطرف و آنطرف میرفته و خوب یادش هست اولین اجرای خودش را در5 سالگی: «5 ساله بودم و عصا را از پدرم گرفتم و شروع کردم به نقلگفتن پای پرده؛ خیلی هم تشویق شدم» . و حالا او یعنی مرشد محسن میرزا علی، فرزند مرشد ابوالحسن میرزا علی، خود چهرهای شناختهشده درعرصه نقالی و پردهخوانی ایران و حتی خارج ازمرزهای ایران است و گواهش جوایزی است که به واسطه نمایش هنرش درآن سوی مرزها کسب کرده است؛ دارنده نشان اول زمرد، نفراول جشنواره آیینهای سنتی درکیاف اوکراین و...مرشد میرزاعلی این روزها حسابی سرش شلوغ است وپرکار. آنقدرکه گاهی تاریخ اجرای برنامههایش در ذهنش عقب و جلو میشود. با او به گفت وگو نشستیم تا برایمان از هنر پردهخوانی و نقالی و پیوند این هنر با امام حسین(ع) بگوید؛ هنری که به تعبیر او با وجود همه بیمهریها در یونسکو ثبت جهانی شده است. او در خلال این گفت وگو بر سبک کار متفاوتش در نقالی و پردهخوانی و توجهش به ارائه مفاهیم دینی و مذهبی برگرفته از قرآن و روایات تأکید کرد و البته این نکته مهم که؛ رویکرد من درپردهخوانی بیان تفکر امام حسین(ع) در لحظهلحظه واقعه عاشورا از زمانی که برای بیعت فراخوانده شد تا هنگام شهادت است. رویکردی که به گفته او به واسطه سختیهایش باعث میشود کمتر نقال و پردهخوانی سراغ آن برود .***یک هنرآبا و اجدادیپدربزرگ پدربزرگ من تعزیهگردان تکیه دولت تهران بود. ماجرای تاسیس تکیه دولت هم از این قرار بود که ناصرالدین شاه طی سفری به آلمان به تماشای تئاتر میرود و در بازگشت به ایران به وزیر خود میگوید من در آلمان تئاتر دیدم، ما در ایران چه چیزی شبیه به تئاتر داریم؟ وزیرش میگوید: ما تعزیه داریم. میپرسد چه کسی در ایران تعزیه میخواند؟ میگوید: آقامیرزاعلی بزرگ، که در بازارمسگرها چند دهنه مغازه دارد و تعزیهخوان هم هست. ناصرالدین شاه میگوید او را نزد من بیاورید. او در حضور شاه میگوید ما تعزیه میخوانیم و فضایی برای اجرای آن لازم داریم. ناصرالدین شاه وزیرش را به آلمان میفرستد و او سالن تئاتر و سن آنرا میبیند و بر مبنای آن تکیه دولت را میسازند که دارای سن است. در واقع تکیه دولت، تکیه تجریش و تکیه نیاوران تکایای قدیمی هستند که سن داشتند. با ساخت تکیه دولت در ضلع جنوبی کاخ گلستان ایشان به همراه تعزیهخوانهای تهران و کاشان شروع به اجرای تعزیه در آن میکنند. اجرای تعزیه محدود به 10روز اول ماه محرم هم نبوده است. به روایتی که از پدربزرگم شنیدم دو ماه محرم و صفر یا 30روز محرم تعزیه میخواندند ولی سندیت اجرای تعزیه در 30روز ماه محرم در تکیه دولت بیشتر و قویتر است. بعد از مرگ ناصرالدین شاه تکیه دولت از رونق میافتد و بعد هم خراب میشود.در دوره رضاشاه خیلی نسبت به اجرای تعزیه و تعزیهخوانها حساسیت وجود داشت و پدربزرگ من بارها به خاطر اجرای تعزیه کتک خورده بود. پدر من که یکی از پردهخوانان و تعزیهخوانهای قدیمی ایران است. او هم در زمان گذشته بابت این موضوع کتک خورده است و حتی الان که پیر شده رد و نشان باتومهایی که به پا و کمرش زدهاند، باقی مانده است. سابقه و جایگاه هنر نقالی و پردهخوانی بهویژه پردهخوانیهای مذهبی در ایران به چه زمانی برمیگردد؟پردهخوانی و نقالی ازهنرهای اصیل و سنتی ایران است که قدمت و تاریخچهای کهن و طولانی دارد. اما همزمان با روی کار آمدن سلسله صفویه و با کمک هفت طایفه ترک قزلباش که ارزش زیادی برای مذهب شیعه قائل میشدند هنرهای زیادی مثل پردهخوانی و تعزیهخوانی شکل گرفت و در واقع ما ازشمایلخوانی به پردهخوانی که امروز جایگاه ویژهای پیدا کرده و در یونسکو ثبت جهانی شده، رسیدهایم. بین نقالی و پردهخوانی چه تفاوتهایی وجود دارد؟پردهخوانی و شمایلخوانی مذهبی بوده ولی نقالی صرفا به شاهنامه اختصاص داشته است اما ما کسانی را داشتیم که نقل مذهبی هم میگفتند. مانند پدر، پدربزرگ و پدر پدربزرگم. موضوعات پردهخوانی هم عموما درباره معجزات و کرامات اهلبیت(ع)، دلاوریهای آنها درجنگها، ولادت اهلبیت(ع) و به ویژه واقعه عاشورا است که ازهمه مهمتر است.اصولا پردهخوانی واقعه عاشورا از گذشته ازجایگاه ویژهای برخوردار بوده است. آن هم به این خاطر که اساسا این هنر رویکرد معرفتی دارد و از آن سو اصلا داستان عاشورا چکیده معرفت است. تفکر، نام و اهداف امام حسین(ع) شیره و عصاره معرفت است؛ بر این اساس نقلها و داستانهای حسینی هم عرفان است، به شرطی که نقال و پردهخوان بتواند از پس بیان آن بر بیاید و دیدگاه امام حسین(ع) را چه در پرده و چه در نقالی به تصویر بکشد. پردهخوانی با نقالی به لحاظ اجرایی تفاوتهای بسیاری دارد. لازمه کار نقالی یک عصا، یک جلیقه، یک صندلی و یک مرشد است. اما در پردهخوانی مرشد، عصا، جلیقه، صندلی به اضافه پرده ابزار کار هستند. اینکه من از صندلی یا همان چهارپایه نام میبرم از این بابت است که ابزار مهمی در نقالی و پردهخوانی است و بودنش در صحنه فلسفه خاصی دارد. پردهخوان کنار پرده میایستد و شکلهایی که از امام حسین(ع)، علی اکبر(ع)، قمربنیهاشم(ع)، شمر، ابنسعد و... در پرده رسم شده را پردهخوانی میکند. به این پردهها پرده درویشی میگویند چون دراویش عجم این پردهها را سرگذر و چهارسوی بازار میبردند و در میان باغات و مزارع کشاورزی نصب میکردند و شروع میکردند به پردهخوانی. اما نقال همان طور که گفتم در نقالی پرده ندارد، ضمن اینکه موضوع نقالی صرفا شاهنامه است. بیان واقعه عاشورا در پردهخوانیها به چه صورت انجام میشود؟پردهخوان به تناسب روز، موضوع خاصی را برای پردهخوانی انتخاب میکند. مثلا در روز اول محرم داستان حربن یزید ریاحی را میخواند و روز دوم داستان طفلان مسلم را تعریف میکند و به همین ترتیب روز به روز جلو میآید تا به واقعه روز عاشورا و شهادت امام حسین(ع) در روز پایانی میرسد. یعنی همان ترتیبی که درتعزیه و مداحیها وجود دارد؟تقریبا؛ البته ازدوره ناصرالدین شاه به بعد این نظم ایجاد شده است و معمولا پردهخوان به صلاحدید خود موضوع پردهخوانی را انتخاب میکند اما همانطور که گفتید این ترتیب از تعزیه گرفته شده و پردهخوانها هم این کار را انجام میدهند و به هر حال در دهه اول محرم مشخص است که باید درباره چه موضوعاتی خوانده شود. بسیاری از هنرها به مرور زمان تغییراتی کردهاند. قالب پردهخوانی در گذر زمان تغییر پیدا نکرده است؟ چرا، خود من امروز کمی متفاوت کار میکنم و مثل گذشته پردهخوانی نمیکنم. البته قالب سنتی را رعایت میکنم ولی در پردهخوانی از حافظ کمک میگیرم.مثلا با خواندن این غزل حافظ: زان یار دلنوازم شکریست با شکایت / گر نکتهدان عشقی بشنو تو این حکایت برای بیان تفکر امام حسین(ع) در واقعه عاشورا کمک میگیرم و پردهخوانی میکنم. یعنی ضمن پردهخوانی به بازگویی فلسفه واقعه عاشورا میپردازم و پردهخوانی من صرفا بیان واقعه و حوادث عاشورا نیست. ضمن اینکه در نوع بیان سعی میکنم زیبایی را هم در نظر بگیرم. این به معنی تحریف یا شاخ و برگ اضافه دادن به اصل ماجرا نیست؟ به هیچ وجه. در پردهخوانی شاخ و برگ بیخود به کار اضافه نمیکنم و فقط بیان، زیبایی خاصی پیدا میکند. در واقعه عاشورا درسهایی هست که شاید توسط مداحان ما کمتر به آن پرداخته شده ولی میتوان درپردهخوانی آن را برجسته کرد. مثلا یکی از نکاتی که در پردهخوانی به آن اشاره میکنیم چرایی اقدام امام حسین(ع) در همراه بردن خانواده خود به کربلا ست. در این ماجرا نکات و مسائلی وجود دارد که ما در پردهخوانی به آنها اشاره میکنیم. من شاهنامهخوان هستم ولی نگاه مذهبی به شاهنامه دارم کما اینکه نگاه فردوسی به شاهنامه برگرفته از همین رویکرد مذهبی بوده است.یک نقال و پردهخوان از ظرافتها میتواند برای انتقال معارف دینی قرآن و اهلبیت (ع) به مخاطب استفاده کند. در حال حاضر جایگاه پردهخوانی در بین هنرهای مذهبی و عاشورایی کجاست؟اگر به این هنر بها داده شود، میتواند نقش مهمی در عرصه هنرهای عاشورایی داشته باشد. البته با تربیت پردهخوانها و مرشدانی که با مطالعه وارد این عرصه شوند.در گذشته که تلویزیون، روزنامه، ماهواره و اینترنت نبود، نقش اصلی را پردهخوانها اجرا میکردند و اصلا مکتبخانهداران جزو پردهخوانان و نقالان بودند و جایگاه این هنر از دوره رضاشاه متزلزل شد.البته طی چند سال گذشته با زحمات دوستان بهتر و بیشتر از قبل دیده میشود و اگر بهای بیشتری به این هنر داده شود مطمئن باشید که حرفهای خوب و تاثیرگذاری در هنر پردهخوانی برای گفتن وجود دارد. اشعار و متنهایی که در پردهخوانی از آنها استفاده میکنید از چه منابعی است؟در گذشته شعرها سینهبهسینه منتقل میشد ولی الان خود من از منابع بزرگان شیعه چون شیخ مفید، مقتل سیدبنطاووس، طبری، شیخ بهایی و مقتل ابنمقرم جمعآوری میکنم و از اشعار منطبق با سندهای موجود هم استفاده میشود. یعنی با بررسی و مطالعه سندهای موجود در واقعه عاشورا هم متن نظم پردهخوانی را آماده میکنم و هم روی نثر آن کار میکنم. ببینید من مرشد هستم و به خاطر آن طومارنویسم. اگرطومارنویس نباشم نمیتوانم داستانی را که میخواهم بگویم آماده کنم. قبل از هرکاری باید طومار آن داستان آماده شود و طومار را آماده و مرور میکنم. با اینکه میدانم مطلب چیست ولی باید طبق طومار جلو بروم. منظورتان از طومار همان متن پردهخوانی است؟بله، مثل فیلمنامه در سینما، نمایشنامه در تئاتر و نسخه در تعزیه. در نقالی و پردهخوانی به آن طومار گفته میشود. نوشتن طومار تکنیک خاصی دارد و خوانش آن هم تکنیک میخواهد. در پردهخوانی واقعه عاشورا کدام فصل این واقعه از جایگاه برجستهتری برخوردار است؟ بستگی به نقال و پردهخوان دارد. پاسخ به این سوال خیلی حسی و دلی است و قطعا کسانی که در عرصه نقالی و پردهخوانی به صورت حرفهای کار میکنند با من همعقیده هستند.داستانهای واقعه عاشورا همه تکاندهنده است، ماجرای حضرت زینب(س) و فرزندانش، ماجرای علیاکبر(ع)، ماجرای حضرت عباس(ع) و بقیه همه تکاندهندهاند و نمیشود از یکدیگر جدایشان کرد. درباره پرده و نقشهایی که روی آن ترسیم میشود هم کمی توضیح بدهید؟ جنس خود پرده و آمادهسازی آن مراحل مختلفی دارد که مهم است. در تهیه جنس پرده با توجه به اینکه در زمستان و تابستان در معرض سرما، باد، باران و گرما قرار میگیرد باید یک سری نکات را رعایت کرد. در گذشته پردهها را قبل از کشیدن نقش روی آن با شیره انگور و روغن برزک طی یک ماه زیرسازی میکردند و بعد روی آن طرح اجرا میکردند. الان همه پردهکشهای قدیمی مانند استاد فراهانی، استاد لرنی و استاد خلیلی و نقاشانی چون قوللر آغاسی، محمد مدبر، استاد حسین همدانی و استاد گنجی مرحوم شدند و فقط استاد وفایی هست که در این زمینه هنوز کار میکند و دیگر کسی نیست که پرده بکشد. امروز ما بیشتر از همان پردههای قدیمی استفاده میکنیم. الان جایی وجود دارد که پردهخوانی اجرا شود؟ بله هست اما کم. الان تنها پردهخوانهای مذهبی مرشد احدی، برادر من، خودم و یکی دیگر از دوستانم هستیم. چون کار سختی است و بیشتر کسانی که در این عرصه کار میکنند شاهنامهخوان هستند و زیاد نقل مذهبی کار نمیکنند. شما از چه زمانی به صورت حرفهای وارد این کار شدید؟من هم از 3-2 سالگی دنبال پدرم و پدربزرگم و مرشدهای دیگر رفتم و کار یاد گرفتم. اولین اجرایم را هم در 5 سالگی انجام دادم و عصا را از پدرم گرفتم و شروع کردم به نقلگفتن پای پرده و بابت آن خیلی هم تشویق شدم. ولی به صورت حرفهای حدود 12سال است که این کار را شروع کردم.در این زمینه آموزش دیدم، تحقیق و پژوهش کردم و به عشق امیرالمومنین(ع) وامام حسین(ع) درشرق و غرب عالم اجرا رفتم. در زیرمجموعههای مختلف نقالی و پردهخوانی مانند بحرطویلخوانی، باباطاهرخوانی، حافظخوانی و... هم کار کردم که در جایگاه خودش باید از آنها استفاده کرد.
منبع:قدس
211008