گزارش از یک سنت فراموش شده؛
پردهخوانی؛فرصتی برای بازخوانی حماسۀکربلا
پرده خوانی، نوعی نمایشِ مذهبی ایرانی است که فردی با عنوان پرده خوان از روی تصویرهایِ منقوش بر پرده، مصایب اولیای دین، بویژه ائمه هدی(ع) را با کلام آهنگین روایت میکند. در اصطلاح پرده خوانی را شمایل گردانی نیز تعبیر میکنند و ماهیت آن توصیف شرایط حماسی از زندگی اهل بیت(ع) است.
عقیق:هنری به قدمت تاریخ پردهخوانی برآمده از نقالی و نقاشیِ مردمی است و پیشینه تاریخی آن را میتوان با نوعی قوالی یعنی نقالی همراه با موسیقی و آواز در دوره های پیش از اسلام مربوط دانست. برخی پیشینه این نوع نقاشی مردمی را قرنها پیش از پیدایش قهوهخانه و همزمان با سنت دیرینه قصه خوانی و مرثیه سرایی و تعزیه خوانی در ایران و معطوف به زمانِ نگارگری بر سفالینهها و شمایلهای سوگ سیاوش میدانند، اما مهمترین احتمال تاریخی این است که صحنه پردازی و بازآفرینی وقایع کربلا از طریق نقاشی، در سدههای یازدهم، دوازدهم، در ایران رواج یافته باشد.پردهخوانی بویژه در دوره صفویه که انواع نقالی مذهبی شامل، روضه خوانی، حمله خوانی، پرده داری، صورت خوانی و سخنوری شکل گرفت، به قوت و غنای بیشتر دست یافت که از جمله مشهورترین پردههای مذهبی، پرده های درویشی هستند که جنس پارچه آنها از کرباس تهیه شده و مثل طوماری بزرگ تهیه شده که در حدود سه یا چهار متر طول و یک و نیم تا دو متر عرض دارد. راویانی که اهل منبر بودندپردهخوانها معمولاً افرادی بودند که با اشاره به تصاویر پرده، با چوب دستی خاصی به نام مطرق یا مطراق، داستان تصویرها را با صدایی رسا و آهنگین روایت میکردند که آنها را درویش نیز میخواندند و از مشهورترین آنها درویش بلبل قزوینی بود.مراحل کار پردهخوان شامل پیش واقعه خوانی، مناجات، فضایل خوانی، مناقب خوانی و نقل قصه و حدیث بود که در نهایت پردهخوان با لحنی سوزناک گریزی هم به صحرای کربلا زده و به نوحه و ندبه میپرداخت که از این جهت باید گفت، محور اصلی پرده خوانیها به حماسههای عاشورا اختصاص داشته است.پرده خوان که معمولاً خود را سید یا مرشد معرفی کرده، شالی سبز به کمر و پارچهای سیاه یا سبز بر سر میبست یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر
می گذاشت که عموما این افراد با منبر و وعظهای دینی هم آشنا بودند. شخصیتهای محوری پرده خوانیامام حسین(ع)، حضرت عباس(ع) و حضرت علی اکبر(ع)، مهمترین شخصیتهای محوری در پرده خوانیها هستند که چهره آنها زیبا و متناسب و اندامشان بزرگتر از دیگران است و اغلب در مرکز پرده قرار دارد و چهره اشقیا، بویژه مارد بن سُدیف بزرگ، زشت، خشن، ستیزه جو و بی شرم است.همچنین روی این پردهها که به نقل قصه اختصاص دارند، مجالسی از وقایع زندگانی پیامبر(ص) و برخی غزوات ایشان و حضرت علی(ع)، حوادث زندگانی ائمه و وقایع کربلا، صحنههایی از بهشت و جهنم و برخی واقعههای برگرفته از قصص انبیا و قرآنی، احادیث و باورهای عامه درباره روز قیامت و کیفر و پاداش گناهکاران و مؤمنان به تصویر درآمدهاند.چهره معصومان گاه با نقاب و گاه در هالهای از نور قرار دارد یا هاله ای از نور آن را مشخص می کند، چهره زنان کربلا، گاهی محو و گاهی زیرپوشش پنهان است، اشخاص و وقایع هر مجلس با چند کلمه یا جملهای کوتاه روی پرده معرفی شده اند و جالب اینکه اسبها هم در پردهها بر اساس اینکه اسب کدام شخصیت از اشقیا یا اولیا هستند، نقش و چهره میگرفتهاند. رنگها در پردهها چه معنایی دارند؟یکی از مسایل مورد توجه نقاشان پردهها که ریشه در گذشتههای کهن ما دارند، استفاده از رنگهای مختلف برای تبیین مسایل گوناگون و نشان دادن جایگاه شخصیتهاست، آنها معمولا با بهره گیری از باورهای عامه، از یک سو و رنگها از سوی دیگر تضاد میان اولیا و اشقیا را نشان میدادند، مثلاً رنگ سبز را به نشانه تقدس و رنگ سرخ را به علامت ستمگری به کار می بردند و از درختان و حیوانات همچون نمادهایی استفاده میکردند. معجزات و کرامات در پردهخوانیهاالبته پرده خوانیها صرفاً به زندگی شخصیتهای مذهبی و معصومین(ع) اختصاص ندارند، بلکه در برخی پردهها نقشهایی هم به منظور تنبّه و آگاهی شنوندگان و تماشاگران از معجزات و کرامات ائمه(ع) مانند داستان «جوانمرد قصاب» و «عاق والدین» نقاشی شده است که این تصاویر به صورت فشرده و در کنار یکدیگر قرار دارند و از نظر موضوع کم و بیش به یکدیگر مرتبط هستند وهر پرده شامل مجالس متعددی است که برخی از آنها 72 مجلس اصلی و فرعی دارند که نمودار 72 تن یاران امام حسین(ع) در کربلاست. روضه خوانیهای قدیم با پردهخوانییکی از رسوم دیرین که در گذشتههای دور بسیار مورد توجه بود، آویختن پردهها در مجالس روضهخوانی اهل بیت(ع)، بخصوص سیدالشهدا(ع) بود و روضه خوان در حین ذکر مصیبت، تصاویر وقایع عاشورا را نشان میداد تا توجه شنوندگان بیشتر به وقایع کربلا معطوف شود، ضمن اینکه اثرگذاری بیشتری هم داشت. چرا پردهخوانی فراموش شد ؟اما پردهخوانی در دهههای اخیر در ایران بسیار کمرنگ شده و این سنت زیبا که پیشتر در هر کوی و برزن با آویختن یک پرده و روایت یک مرشد رایج بود، رو به افول گذاشته و حتی روی در نقاب فراموشی کشیده است.استاد«جابرعناصری» تعزیه شناس و استاد دانشگاه تهران در مورد پردهخوانی میگوید: این هنر دیرین، ریشه در گذشتههای بسیار دور دارد و حال آنکه تئاتر، هنرهای نمایشی، تعزیه و شبیه خوانی نیز برآمده از این هنر دیرپا هستند.وی ادامه میدهد: در جنگ شاه اسماعیل صفوی با ازبکها از هنر پردهخوانی برای تهییج سپاهیان ایران استفاده میشده و عدهای نیز جایگاه تاریخی آن را مراسم عزاداری عمومی ماه محرم در دوران صفویه یا برگزاریِ نمایشِ مذهبی تعزیه در دوران قاجاریه برشمردهاند.استاد عناصری با تأکید بر اینکه از پردهخوانی فقط یک نام برجای مانده است، تصریح میکند: بی توجهی مسؤولان امر و سوق دادن سلایق دیداری مردم به سمت آثار سخیف نمایشی و تلویزیونی از یک سو و اختصاص ندادن برنامه و بودجه ویژه به توسعه پردهخوانی از سوی دیگر، دست به دست هم دادهاند تا این هنر کهن به فراموشی سپرده شود.اما «بهروزغریب پور» استاد تئاتر کشور و نویسنده کتاب «آیینهای نمایشی و مذهبی ایران» نیز در مورد قدمت پردهخوانی میگوید: پرده خوانی قدمت زیادی درایران دارد و مردم علاقه زیادی به این مراسم از خود نشان می دهند، اما متأسفانه این هنر ارزشمند در کشور بسیار کمرنگ شده است.وی ادامه میدهد: این گونه نقاشی که نوعی هنر مردمی است، نقاشی قهوه خانهای نام دارد و به طور کلی داستانهای آنها در سه دسته حماسی، عاشقانه و دینی تقسیم و تبیین شدهاند. تغییر کارکرد تربیتی قهوه خانههاغریب پور با اشاره به افول پردهخوانی در کشور میگوید: پردهخوانیها در گذشتههای دور جایگاه بسیار ارزشمندی در کشور داشتند و جالب اینکه قهوه خانههای سنتی و حتی حاشیه برخی کوچهها و معابر شلوغ و پر ازدحام، محل اجرای پرده خوانی ها بودند.وی ادامه میدهد: در شرایط امروز، قهوه خانههای سنتی جایگاه اطلاع رسانی و تربیتی خود را از دست داده اند و به جای اینکه محلی برای یادآوری حماسههای دینی و ملی باشند، به محلی برای گذران وقت و کشیدن قلیان تبدیل شدهاند! و این برای فرهنگ کهن ایران زمین جای تأسف دارد.این استاد تئاتر کشور با بیان اینکه پردهخوانی، مادر تعزیهخوانی در ایران است، تصریح میکند: پردهخوانی، هنری دیرین و کهن است که در کشاکش سنت و مدرنیته رو به زوال گذاشته و حال آنکه تعزیهخوانیهای ما برگرفته از تصاویر پردهخوانیها شکل گرفته است.غریب پور تأکید میکند: حمایت نکردن از
علاقه مندان این سنت دیرپا مسأله دیگری است که موجب شده پردهخوانیهای ما در مسیر افول و فراموشی قرار بگیرند.این استاد تئاتر تأکید میکند: جوانان آگاه و هنرمند امروزی باید با نگاه و رویکردی تازه به آیین پردهخوانی بپردازند تا این سنت دیرین از ورطه زوال و فراموشی نجات پیدا کند.
منبع:قدس
211008