- محفل بزرگ امام حسنی ها در ورزشگاه آزادی
- مراسم ترحیم مرحوم حسین بختیاری
- غرفه عقیق در نمایشگاه رسانه های ایران
- آیین نکوداشت استاد حسین انصاریان
- شب شهادت حضرت زینب (س) در امامزاده صالح(ع)
- مسابقه دوستانه فوتبال مداحان و خیریه شهید هادی
- پنجمین قسمت برنامه باب القبله
- چهارمین قسمت برنامه باب القبله
- سومین قسمت برنامه باب القبله
- دومین قسمت برنامه باب القبله
- مراسم ترحیم پدر صابر خراسانی
- جشن بزرگ مباهله در مجموعه سرچشمه
- دومین شب مراسم مسلمیه در حرم حضرت عبدالعظیم (ع)
- اولین شب مراسم مسلمیه در حرم حضرت عبدالعظیم (ع)
- شام غریبان شهید گمنام در تکیه گاه آقا مرتضی علی(ع)
وداعی به یاد ماندنی با دو ماه روضه و اشک + گزارش تصویری و صوت
عقیق: ایام ارتحال پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام مجتبی (ع) و امام رضا (ع) در مسجد حضرت امیر (ع) حال و هوای دیگری داشت.
در این مراسم که با حضور هزاران تن از عاشقان اهلبیت عصمت و طهارت و سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی برگزار شد ، حاج سید مهدی میرداماد و حاج حسن خلج مداحی کردند.
حجت الاسلام علوی تهرانی در این مراسم طی سخنانی به موضوع موانع پذيرش حقيقت در طول تاریخ پرداخت . آنچه می خوانید بخشی از سخنان وی در این مراسم است :
بحث امشب در باب پاسخ به یک سوال سه مرحله ای است، چرا برخی حق را نمی شناسند؟ یا اگر می شناسند ونسبت به آن اعتراف دارند چرا نمی پذیرند و حق را به حق دار نمی رسانند؟ یا اگر می پذیرند و اعتراف دارند چرا التزام ندارند و بر مبنای حق عمل نمی کنند؟
هر یک از این سه مرحله زبان حال طایفه ای از اجتماع است، آنکه حق را نمی شناسد کسی است که از دین اسلام خارج شده آنکه حق را می شناسد و اعتراف دارد اما آن را نمی پذیرد طایفه مریدان مکتب سقیفه است. کسی که حق را می شناسد و اعتراف دارند اما التزام ندارد کسی است که بر مبنای تعالیم اهل بیت عمل نمی کند.
عدم پذیرش حق به وسیله ایجاد موانعی است که یکی از این موانع طبق آیه قرآن، امراض قلبی است، یکی از این امراض هم بحث تبع القلب و ختم القلب است؛ البته این 2 بیماری شدت و ضعف هم دارد.
مرتبه اول تبع است و مرتبه آخر ختم قلب؛ اگر کسی دچار مرتبه آخر این بیماری شود راهی برای درمان نخواهد داشت "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و...".
عواملی که موجب ایجاد این بیماری می شود طبق فرمایش امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پرشدن شکم افراد از مال حرام است.
اما عامل دومی که موجب بروز این بیماری می شود به استناد آیه قرآن که در سوره غافر آیه 35 می فرماید: خداوند در دل فرد متکبر جبار مهر می زند.
در باب تکبر باید گفت که تکبر به 2 قسم تقسیم می شود، بخشی از تکبر در برابر خدا است و بخشی هم در برابر خلق خدا؛ این دو نوع با هم متفاوت است. تکبر در برابر خدا این است که انسان از عبودیت و بندگی سر باز می زند و التزام به بندگی ندارد.
خداوند در سوره انبیا آیه 19 و 20 می فرماید: هر کسی در آسمان و زمین هست برای خداست و هر کسی نزد خداست از عبادت و بندگی خد تکبر نمی کند و خسته نمی شود.
تکبر در برابر حق یعنی سستی کردن از بندگی، برخی مردم فکرمی کنند از خدا بیشتر می فهمند و می گویند: برای چه باید عبادت کنم؟ مگر خدا نیازی به عبادت ما دارد؟
روایتی وجود دارد درباره قدرت حضرت حق که می فرماید: اگر همه شما را از اشقی الاشقیا می آفریدم که هیچکدام مرا پرستش نمی کردید از سلطنت من یک بال مگس هم کم نمی شد یا اگر همه از پیامبران خلق می شدید که مرا عبادت کنید باز هم اندازه بال مگسی از سلطنت من کم نمی شد.
در حقیقت خدا نیازی به عبادت و بندگی من و شما ندارد، من و شما هستیم که با بندگی او اثبات می کنیم که انسان باالفعل هستیم. بعد از پرستش این سوال مطرح می شود که چه نیازی است که روزه بگیریم یا نماز بخوانیم؟
این همان حرفی است که ابلیس زد، این را بدانید که هیچ اعتراضی به خداوند اعتراض جدیدی نیست چراکه همه قبلا در قرآن گفته شده است. وقتی شیطان سجده نکرد خداوند فرمود: من به پرستش تو احتیاجی ندارم، من اراده کرده ام که طوری پرستیده بشوم که میخواهم نه آن طوری که تو میخواهی. اگر کسی ابا کرد و تکبر کرد، یا طبق خواسته خودش خدا را پرستید این فرد دچار بیماری تبع قلب است.
شخصی به نام حکیم از امام صادق (ع) درباره پائین ترین مرتبه الحاد (برگشتن از حق) پرسید ، حضرت فرمودند: کمترین درجه الحاد تکبر است.
اگر کسی به اندازه مثقال ذره ای قلبش دچار تکبر باشد وارد بهشت نمی شود، اما چرا کبر الحاد است؟ چون کسی که متکبر است برای خدا شریک قائل شده است چراکه یکی از صفات خدا متکبر است. صفت کبریائی خاص حضرت حق است.
فرق کبر و تکبر چیست؟ همه اینها خصوصیات کبر بود، کبر یک خصوصیت درونی است که انسان به واسطه آن خودش را از دیگران برتر می داند اما اگر این صفت را اظهار کرد تکبر کرده است. اما پائین ترین مرتبه الحاد کبر است، چه اظهار بشود چه نشود؛ این به بیماری قلب دچار شده است.
اما کبر راه معالجه ای هم دارد، در برابر تکبر تواضع وجود دارد؛ تواضع با عواملی ایجاد می شود که پس از آن تکبر از بین می رود.
تواضع علائمی دارد که یکی از این علائم سلام کردن است، دوم اینکه جدال را ترک کند اگرچه حق با او باشد، سوم اینکه به نشستن در جایی که جایگاهش نیست راضی باشد، چهارم اینکه خصلت اشرافی گری را از خود دور کند، پنجم اینکه انتظار ستایش از دیگران نداشته باشد، ششم اینکه به دیدار فقرا برود و در آخر هم اینکه روحیه موعظه پذیری داشته باشد.
بحث امشب در باب پاسخ به یک سوال سه مرحله ای است، چرا برخی حق را نمی شناسند؟ یا اگر می شناسند ونسبت به آن اعتراف دارند چرا نمی پذیرند و حق را به حق دار نمی رسانند؟ یا اگر می پذیرند و اعتراف دارند چرا التزام ندارند و بر مبنای حق عمل نمی کنند؟
هر یک از این سه مرحله زبان حال طایفه ای از اجتماع است، آنکه حق را نمی شناسد کسی است که از دین اسلام خارج شده آنکه حق را می شناسد و اعتراف دارد اما آن را نمی پذیرد طایفه مریدان مکتب سقیفه است. کسی که حق را می شناسد و اعتراف دارند اما التزام ندارد کسی است که بر مبنای تعالیم اهل بیت عمل نمی کند.
عدم پذیرش حق به وسیله ایجاد موانعی است که یکی از این موانع طبق آیه قرآن، امراض قلبی است، یکی از این امراض هم بحث تبع القلب و ختم القلب است؛ البته این 2 بیماری شدت و ضعف هم دارد.
مرتبه اول تبع است و مرتبه آخر ختم قلب؛ اگر کسی دچار مرتبه آخر این بیماری شود راهی برای درمان نخواهد داشت "ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و...".
عواملی که موجب ایجاد این بیماری می شود طبق فرمایش امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پرشدن شکم افراد از مال حرام است.
اما عامل دومی که موجب بروز این بیماری می شود به استناد آیه قرآن که در سوره غافر آیه 35 می فرماید: خداوند در دل فرد متکبر جبار مهر می زند.
در باب تکبر باید گفت که تکبر به 2 قسم تقسیم می شود، بخشی از تکبر در برابر خدا است و بخشی هم در برابر خلق خدا؛ این دو نوع با هم متفاوت است. تکبر در برابر خدا این است که انسان از عبودیت و بندگی سر باز می زند و التزام به بندگی ندارد.
خداوند در سوره انبیا آیه 19 و 20 می فرماید: هر کسی در آسمان و زمین هست برای خداست و هر کسی نزد خداست از عبادت و بندگی خد تکبر نمی کند و خسته نمی شود.
تکبر در برابر حق یعنی سستی کردن از بندگی، برخی مردم فکرمی کنند از خدا بیشتر می فهمند و می گویند: برای چه باید عبادت کنم؟ مگر خدا نیازی به عبادت ما دارد؟
روایتی وجود دارد درباره قدرت حضرت حق که می فرماید: اگر همه شما را از اشقی الاشقیا می آفریدم که هیچکدام مرا پرستش نمی کردید از سلطنت من یک بال مگس هم کم نمی شد یا اگر همه از پیامبران خلق می شدید که مرا عبادت کنید باز هم اندازه بال مگسی از سلطنت من کم نمی شد.
در حقیقت خدا نیازی به عبادت و بندگی من و شما ندارد، من و شما هستیم که با بندگی او اثبات می کنیم که انسان باالفعل هستیم. بعد از پرستش این سوال مطرح می شود که چه نیازی است که روزه بگیریم یا نماز بخوانیم؟
این همان حرفی است که ابلیس زد، این را بدانید که هیچ اعتراضی به خداوند اعتراض جدیدی نیست چراکه همه قبلا در قرآن گفته شده است. وقتی شیطان سجده نکرد خداوند فرمود: من به پرستش تو احتیاجی ندارم، من اراده کرده ام که طوری پرستیده بشوم که میخواهم نه آن طوری که تو میخواهی. اگر کسی ابا کرد و تکبر کرد، یا طبق خواسته خودش خدا را پرستید این فرد دچار بیماری تبع قلب است.
شخصی به نام حکیم از امام صادق (ع) درباره پائین ترین مرتبه الحاد (برگشتن از حق) پرسید ، حضرت فرمودند: کمترین درجه الحاد تکبر است.
اگر کسی به اندازه مثقال ذره ای قلبش دچار تکبر باشد وارد بهشت نمی شود، اما چرا کبر الحاد است؟ چون کسی که متکبر است برای خدا شریک قائل شده است چراکه یکی از صفات خدا متکبر است. صفت کبریائی خاص حضرت حق است.
فرق کبر و تکبر چیست؟ همه اینها خصوصیات کبر بود، کبر یک خصوصیت درونی است که انسان به واسطه آن خودش را از دیگران برتر می داند اما اگر این صفت را اظهار کرد تکبر کرده است. اما پائین ترین مرتبه الحاد کبر است، چه اظهار بشود چه نشود؛ این به بیماری قلب دچار شده است.
اما کبر راه معالجه ای هم دارد، در برابر تکبر تواضع وجود دارد؛ تواضع با عواملی ایجاد می شود که پس از آن تکبر از بین می رود.
تواضع علائمی دارد که یکی از این علائم سلام کردن است، دوم اینکه جدال را ترک کند اگرچه حق با او باشد، سوم اینکه به نشستن در جایی که جایگاهش نیست راضی باشد، چهارم اینکه خصلت اشرافی گری را از خود دور کند، پنجم اینکه انتظار ستایش از دیگران نداشته باشد، ششم اینکه به دیدار فقرا برود و در آخر هم اینکه روحیه موعظه پذیری داشته باشد.
حجم فایل ها با توجه به کیفیت آنها بالاست
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
پیشنهاد می کنم حتما صوت برنامه رو بگیرید
از عقیق هم برای پوشش برنامه ممنونم
تو بشنوید مداحی رو گذاشتند
تو خبر هم سخنرانی رو
انصافاً حسن خلج تروکوند
دمش گرم
آقای علوی هم که جای خودشو داره