۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۰۴
صوت
نکاتی از سخنان حجت الاسلام خزاعی را بخوانید؛
_ ما برای چه به هیئت می آییم. عوام مردم برای پلو به هیئت می روند و یک عده هم بنی شکم هستند، خوب هم هست. که این یک طرز تفکر است. یک عده ای هم که کمی بالاتر می روند و می گویند که ما برای اینکه به جهنم نرویم به هیئت می آییم. خوب هم هست و روایت هم داریم،اما برای عوام هست.
_ حسین همه هستی خود را برای خدا داد. بخیل نباشید و از این حرف ها نزنید که چطور یک قطره اشکش برای رهایی از جهنم کافی است؟ به خدا قسم که یک قطره اشک برای خاموش شدن آتش جهنم است. پس بعضی ها به این نیت و دید که به جهنم نروند به هیئت می روند. این هم خوب است ولی برای عوام مردم است.
_ بعضی ها یک پله بالاتر می روند و شوق به بهشت باعث رفتن به هیئت می شود. به هیئت می آید که به بهشت برسد و در کنار امام حسین یک قصر داشته باشد و اطعمه و اشربه داشته باشد. این هم خوب است ولی باز هم برای عوام است.
_ متأسفانه ما را از نظر معرفت اهل بیت فقیر بار آورده اند. برای من و شما که بهشت رفتن خودش یک شأنیتی دارد. روایت داریم که تمام بهشت و با تمام حور و قصرش آفریده شده از یک نور حسین بن علی است. زهرای مرضیه منت بر سر بهشت می گذارد که به بهشت می آید.
_ بعضی ها یک پله بالاتر می روند و به عشق حسین به هیئت می آیند. عشق حسین من را دیوانه کرده است. هر کس یک بار به زیارت علی بن موسی الرضا آقا برود آقا سه مرتبه بالای سرش می آید. که این خیلی خوب است ولی با چه رویی به صورت ایشان نگاه کنیم.
_ بعضی ها برای شفاعت به هیئت می آیند که این هم اشتباه است. باید فقط برای خود ایشان به هیئت برویم. علی(ع) بهشتی و جهنمی را مشخص می کند. نعمت بهشتی شدن شیعیان شکر دارد. بهشت ما حسین است و تازه پیدایش کرده ایم.
_ حبیب
در کربلا قبر جدا دارد. حبیب خیلی مقام دارد. یعنی یک سرو گردن از اصحاب
بالاتر است. بعد از حضرت قمر بنی هاشم امام حسین هیچ چیز دیگری نداشت.تنها کسی که
جایش را ندید حبیب بود و فقط به خاطر خود امام حسین به جنگ رفت.
_ اما جواب این سؤال که برای چه به هیئت می رویم این ها هیچ کدام نیست. ما به هیئت می رویم و عزاداری می کنیم برای اینکه علی بن موسی الرضا فرمود که برای جد غریبم گریه کنید. تمام ائمه فرمودند که برای جد غریبم گریه کنید. من فقط تبعیت می کنم تا همه این ها دنباله اش بیاید. اما ما باید فقط برای خود امام حسین به هیئت برویم.
_ ارباب خودش ذره پروری را بلد است. من به حضرت حسین نمی گویم که چه می خواهم خودت بهترین ها را برای من می خواهی. تو یقیناً کریم هستی و بهترین را برای من می خواهی.