کد خبر : ۳۹۴۴۸
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۳
گفت‌وگوی مشروح با حجت‌الاسلام شفیعی

فضیلت بزرگ امیرالمؤمنین(ع)از زبان امام رضا(ع)

مؤلف سلسله موضوعات الغدیر گفت: روزى مأمون به امام رضا(ع) گفت که بزرگ‌ترین فضیلت امیرمؤمنان على(ع) در قرآن کدام است؟ حضرت پاسخ دادند: فضیلتى که آیه مباهله بر آن حکایت دارد.
عقیق: 24 ذی‌الحجه یادآور نزول آیات مباهله، ولایت و تطهیر بر شخص نبی مکرم اسلام(ص) است، به همین منظور با حجت‌الاسلام محمدحسن شفیعی شاهرودی مؤلف سلسله موضوعات الغدیر (32 جلد) گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در ادامه می‌آید:


*اصل ماجرای مباهله بر سر چه موضوعی شکل گرفت، نقش و جایگاه امیرالمؤمنین(ع) در این واقعه چگونه بود؟

-رسول خدا(ص) بعد از اینکه دعوتشان استوار شد، علمای مسیحیت را به اسلام دعوت کردند، به همین منظور نامه‌ای به نصارای نجران نوشتند-ظاهراً نجران منطقه‌ای مانند واتیکان رم شامل حدود 50 تا 60 روستا بوده است که همه مسیحیت‌نشین بودند- و بزرگان آن‌ها را به اسلام دعوت می‌کنند، پس نزد رسول خدا(ص) می‌آیند و اظهار می‌کنند: آن نشانه‌ای که درباره پیامبر آخرالزمان در کتاب‌های ما آمده است، بر شما تطبیق می‌کند،ولی تنها مشکلی که ما با شما داریم این است که شما مسیح را فرزند خدا نمی‌دانید و چون ما مسیح را فرزند خدا می‌دانیم، نمی‌توانیم به شما ایمان بیاوریم!

رسول خدا (ص) در این باره جواب‌هایی می‌دهند، از جمله اینکه اگر مسیح را صرف اینکه مادر داشته و این دلیل شما باشد که او را پسر خدا بدانید! پس حضرت آدم(ع) که نه پدر دارد و نه مادر دارد، اولویت دارد که پسر خدا باشد! در این پرسش و پاسخ‌ها کشیشان مسیحی قانع نشدند و کار به مباهله کشید، یعنی کار به این رسید، همدیگر را نفرین کنند که هر که ناحق است، در دم یک عذابی از جانب خدا بیاید و او نابود شود.

قانون مباهله قانون این است که شخص نزدیکان و عزیزانش را بیاورد که بگوید من واهمه‌ و ترسی نداریم، در این رابطه آیه مباهله نازل شد «فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»- البته کار به مباهله نرسید- روز مباهله رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، حسنین(ع) و حضرت صدیقه طاهره(س)، این پنج نفر حاضر شدند، در میان علمای نجران یک حکیمی بود، گفت: این هیأتی که من می‌بینم، اگر بروید و نفرین کنید، همه شما از بین خواهید رفت، به همین خاطر پشیمان شدند و حاضر به مباهله نشدند.

در نهایت هر چند به خاطر لجبازی، حب دنیا و ریاست‌طلبی حاضر نشدند مسلمان شوند، در حالی که خودشان اقرار کرده بودند، حق با رسول خدا(ص) است، اما پذیرفتند جزیه پرداخت کنند و در زمره حکومت اسلامی بیایند.

در اصل «مباهله» یعنی نفرین کردن، خداوند به پیامبر(ص) امر را کرد که «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ»، ای رسول خدا! به نصارای نجران و علمای مسیح بگو که بیایید فرا بخوانید، «أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ» فرزندانمان را و شما فرزندانتان را-در اینجا شیعه و سنی اتفاق دارند که «أَبْنَاءَنَا» امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند که پیامبر(ص) آن‌ها را به میدام مباهله برد- و «وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ» حضرت صدیقه طاهره(س) را به جای نساء برد و «وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ» و بعد نفرین می‌کنند.

حالا بحث سر «أَنْفُسَنَا» است که به چه معنا است، ممکن که بعضی‌ها شبهه بیاندازند که «أَنْفُسَنَا» نفس خود پیامبر(ص) است، یعنی خودم می‌آیم، ولی این معنی با لغت جور نیست و با سیاق کلام و متن آیه ناسازگار است، زیرا رسول خدا(ص) می‌گوید: «قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ»؛ فرا بخوانید جان خودمان را، نفرمود: فرا بخوانید خودمان را! آیا معنای جمله این می‌شود که برای خودمان دعوت‌نامه بنویسیم!!

«َأَنْفُسَنَا» یعنی کسی که به منزله جان و روح ما است؛ یعنی نزدیک‌ترین فرد بعد از خودمان، در روایت شیعه و سنی دارد که حضرت(ص)، امیرالمؤمنین(ع) را با خودش برد، در اینجا رسول خدا(ص) خودش دعوت کننده است، «نَدْعُ» با شخص رسول خدا(ص)، «أَبْنَاءَنَا» با امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، «نِسَاءَنَا» با حضرت زهرا(س)، «أَنْفُسَنَا» شیعه و سنی تصریح می‌کنند که در این واقعه پیغمبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) را با خودش برد و هیچ یک از علمای اهل سنت نگفتند که نبی خدا(ص) خلیفه اول، دوم و یا سوم را برد، معلوم می‌شود که «أَنْفُسَنَا» شخص امیرالمؤمنین(ع) است.


*آیا پیامبر(ص) قبل از این واقعه هم از این تعبیر استفاده کرده بودند؟

-شاهد مثال ما کلمه «نفس» است، یعنی در احادیث پیامبر(ص) بین شیعه و سنی اتفاق است، به طور مثال پیامبر خدا(ص) فرمودند: «علی نظیری »؛ علی همانند من است، علامه امینی این روایت را در الغدیر بیان کردند، این همان تعبیر است که هر روح و جانی که در کالبد من است، همان روح و جان در جسم امیرالمؤمنین(ع) هم هست.

مراد رسول خدا (ص) این نیست که جسم من شبیه جسم امیرالمؤمنین(ع) است، یا ماجرای اخوت هم بیانگر این مطلب است، آن حدیث اخوت که شیعه و سنی هم نقل کردند و علامه امینی در الغدیر از کتاب اهل سنت نقل می‌کند(برگزیده الغدیر صفحه 287 تا 290): بعد از اینکه رسول خدا(ص) بین مهاجران و انصار عقد اخوت بستند، بین کسانی عقد اخوت می‌بندد که خصوصیات اخلاقی‌شان شبیه هم هستند، مثلاً بین ابوبکر و عمر، عثمان و عبدالرحمن بن عوف(شوهر خواهر عثمان)، طلحه و زبیر، عمار و قذیفه یمانی، ابوذر و مقداد، حضرت فاطمه زهرا(س) و ام سلمه و ...

پیامبر فرمود: «بِالْحَقِّ مَا اخْتَرْتُکَ إِلَّا لِنَفْسِی فَأَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ أَنْتَ‏ أَخِی‏ وَ وَارِثِی‏»؛ قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث فرموده، اگر تو را با کسی برادر نکردم، تو را برای خودم ذخیره کرده‌ام، جایگاه تو نسبت به من همانند جایگاه حضرت هارون نسبت به حضرت موسی است، علی جان تو برادر منی، تو شایستگی داری که با من عقد برادری و أخوت برقرار کنی و وارثی تو وارث من هستی.

در منابع اهل سنت مانند کتاب مناقب علی‌بن ابیطالب احمد بن حنبل ص 94، الریاض النضرة جلد 3 صفحه 160، تاریخ مدینه الدمشق- با اینکه نویسنده «ابن عساکر» تاریخ دمشق و شام را نوشته است، اما فضیلت امیرالمؤمنین را آنجا آورده است- ج 12 ص 136

همان گونه که گفته شد در حدیث اخوت که شیعه و سنی نقل کردند، متوجه می‌شوید، روحیات امیرالمؤمنین(ع) و رسول خدا (ص) یکی بوده است.

با این وجود یک روایتی است که شاید خیلی از افراد نشنیده باشند، روایتی از امام رضا(ع) در بحار نقل شده است، قبل از آن متذکر شوم که ابن عباس صحابه رسول خدا(ص) بیان می‌کند که 300 آیه در شأن امام علی(ع) در قرآن کریم نازل شده است و علمای اهل سنت هم از ابن عباس نقل کرده‌اند.

روزى مأمون به امام رضا(ع) گفت: بزرگ‌ترین فضیلت امیرمؤمنان على(ع) در قرآن کدام است؟

امام رضا(ع) جواب داد: فضیلتى که آیه مباهله بر آن حکایت دارد، خداوند متعال مى فرماید: «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَکُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ»، در پى نزول این آیه رسول خدا(ص)، حسن، حسین، فاطمه و امیرالمؤمنین(ع) را فراخواند، آن‌ها به حکم خداوند متعال در جایگاه فرزندان، زنان و نفس ایشان قرار داشتند.

مشخص است که هیچ یک از بندگان خداى سبحان برتر و شریف‌تر از رسول خدا(ص)، از همین رو کسى که به حکم خداوند، نفس رسول خدا(ص) است، احدى برتر نباشد.(بحارالانوار ج49 ، صفحه 189)

*چرا امام رضا(ع) این آیه را مهم‌ترین آیه درباره جایگاه و منزلت امام علی(ع) معرفی می‌کنند؟

-توضیح این مطلب چند مقدمه دارد:

مقدمه اول: اینکه مصداق «أَنْفُسَنَا» امیرالمؤمنین(ع) است، چون شیعه و سنی نقل کردند که در جریان مباهله، پنج نفر بیشتر نبودند، امام علی(ع)، حسنین(ع)، صدیقه طاهره(س) و پیامبر اکرم (ص)، پس هیچ اختلافی در این قضیه نیست که مصداق «أَنْفُسَنَا» امیرالمؤمنین(ع) است، در اینکه امیرالمؤمنین(ع) در روز مباهله بودند، هیچ کس اختلافی ندارد.

مقدمه دوم: خداوند در این آیه از امیرالمؤمنین(ع) به عنوان جان و روح رسول خدا(ص) ایراد می‌کند.

مقدمه سوم: تمام کمالات و فضائل از آن روح، نفس و جان است نه جسم، مثلاً علم، شجاعت، تقوا و اساساً تمام فضائل و کمالات متعلق به روح است، ولایت و امامت یک فضیلتی برای روح است نه جسم.

وقتی این مقدمه‌ها را کنار هم بگذاریم:

1- مصداق «أَنْفُسَنَا» امیرالمؤمنین(ع) است.

2- خدا از امیرالمؤمنین(ع) به جان پیامبر(ص) تعبیر کرده است.

3- تمام فضائل برای روح است.

نتیجه این می‌شود تمام فضائل و کمالاتی که برای پیامبر(ص) ثابت بوده است، عین آن فضائل و کمالات برای امیرالمؤمنین(ع) هم ثابت است، زیرا خداوند از امیرالمؤمنین(ع) به جان پیامبر(ص) تعبیر می‌کند و نتیجه این می‌شود که با همین کلمه «أَنْفُسَنَا» می‌توان ولایت امام علی(ع) را ثابت کرد، چون جان پیامبر(ص) است، همان گونه که پیامبر ولایت دارد، پس امیرالمؤمنین هم ولایت دارد.

هم اعلم بودن امیرالمؤمنین ثابت می‌شود، چون پیامبر اعلم است و امیرالمؤمنین(ع) جان پیامبر یعنی همان روح و جان است، پس امیرالمؤمنین بعد از رسول خدا اعلم است، پیامبر شجاع‌ترین و باتقواترین فرد است، پس همان شجاعت و تقوا در امیرالمؤمنین(ع) است، لذا امام رضا می‌فرماید: کلمه «أَنْفُسَنَا» مهمترین آیه در شأن امیرالمؤمنین(ع) است.

مهمتر اینکه پیامبر(ص) بر مؤمنین ولایت دارند، خداوند در سوره احزاب می‌فرماید:‌ «النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنفُسِهِمْ»، پس امیرالمؤمنین(ع) هم ولایت دارد، زیرا  همان روح پیامبر(ص) است، اگر بگویند یک آیه درباره اعلم بودن، شجاع‌ترین و باتقواترین و .... امیرالمؤمنین(ع) بخوانید، می‌گوییم: «أَنْفُسَنَا»، می‌خواهم عرض کنم کمال و معرفتی که برای پیامبر(ص) ثابت است، برای امیرالمؤمنین(ع) هم  طبق حکم این آیه ثابت است.

*در این روز هم آیه ولایت نازل می‌شود، شرح نزول این آیه چیست؟

ـ آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» آیه 55 سوره مائده، در این آیه کلمه «إِنَّمَا» مفید حصر است که بیان می‌کند صفاتی که تنها مختص به امیرالمؤمنین است، درباره این ماجرا شنیدند که یک فقیری مراجعه کرد و دید امیرالمؤمنین(ع) نماز می‌خواند، حضرت اشاره کرد که انگشترش را بر دارد، رسول خدا(ص) در آن لحظه هنوز در مسجد بودند که  جبرئیل نازل شد و  این آیه را خواند.

در این آیه نکاتی نهفته است، اولاً این آیه در سوره مائده است که این سوره، مائده ولایت است، همانطور که ماه ذی‌الحجه، ماه ولایت است، سوره مائده هم سفره ولایت است که خدا برای مردم پهن کرده است، زیرا در این سوره چندین آیه در شأن امیرالمؤمنین(ع)است:

آیه 67 سوره مائده؛ آیه تبلیغ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ»

آیه سوم سوره مائده؛ آیه اکمال «... الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِی مَخْمَصَةٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»

آیه 55 سوره مائده؛ آیه ولایت «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»

هر چند که نام امیرالمؤمنین(ع) در قرآن نیامده است، اما اوصافی که در آیه 55 سوره مائده ذکر شده است، تنها مختصص ایشان است، زیرا لفظ وصف مهمتر از ذکر اسم است، چون اسم امکان کپی‌برداری دارد، یعنی اگر خداوند در این آیه می‌فرمود «ولیکم الله و رسوله و علی بن ابیطالب ...»، ممکن بود بعد از رسول خدا(ص) 10 نفر یا 20 نفر بلند شوند، بگویند اسم ما علی بن ابیطالب هستیم، زیرا کاری ندارد اسم خودشان را علی و اسم پدرشان را ابوطالب می‌گذاشتند.

با این وجود آن شخصی که مورد اتفاق شیعه و سنی در این آیه است، حضرت امیرالمؤمنین(ع) است، گفتیم اوصافی که در این آیه آمده است بر امیرالمؤمنین(ع) صدق می‌کند، «َالَّذِینَ آمَنُواْ» امیرالمؤمنین اول مؤمن است، افراد دیگر شاید حدود 50 سال از عمرشان در شرک بودند، اول کسی که اول مؤمن است.

«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ» کیفیت نماز امام علی(ع) زبانزد خاص و عام بود تا جایی که در یک شب هزار رکعت می‌خواندند، یعنی واقعاً اقامه نماز به تمام معنا  بودند، «وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» آیه می‌گوید، ولی شما کسی است که در حال رکوع صدقه داد، حالا ممکن است ما فکر کنیم این زکات کدام زکات است، زکات واجب(9 چیز: گاو، گوسفند و شتر، گندم و جو، خرما و کشمش و طلا و نقره)، آیا امیرالمؤمنین(ع) زکات واجبش را داد، اینجا مراد از زکات، یعنی حقیقت  و باطن زکات که همان هد اعلی دستگیری از فقرا است که امیرالمؤمنین زندگانیش این گونه بوده است.

آیه بیان می‌کند شخصی امام شما است که ایمان، اقامه نماز، زکات حد اعلی دستگیری از فقرا داشته باشد که همان ویژگی امیرالمؤمنین(ع) است، امام علی(ع) در دوران خانه نشینی کشاورزی می‌کرد و چاه می‌کند، در یک روایتی دارد که حضرت (می‌خواهم معنای همین حد اعلی دستگیری و حقیقت تام زکات را معنا کنم) وقتی محصولات کشاورزی را چیدند و فروختند، 40 هزار دینار قیمتش بود، یعنی 40 هزار مثقال طلا، یک دینار یک مثقال طلاست، به مجرد اینکه حضرت(ع) پول را گرفتند، همه را میان فقرا تقسیم کردند، شب که منزل  رفتند، برای غذا(شام شب) نیازمند شدند که بروند شمشیرشان را فروشند.

یکی به حضرت(ع) اعتراض کرد: خب! شما این همه محصولات را فروختید، چه نیازی داشتید که شمشیرتان را بفروشید، حضرت اینگونه جواب داد: اگر من شام شب داشتم، هیچ وقت این شمشیر را نمی‌فروختم، یعنی حضرت این گونه زکات پرداخت می‌کردند، اگر تاریخ را مطالعه کنید در غیر حضرت(ع) صدق نمی‌کند.

بنابراین یکی از خصوصیات قرآن این است، به جای نام امیرالمؤمنین ویژگی‌های حضرت(ع) را ذکر می‌کند،یکی از آیات مهمی که در شأن امیرالمومنین(ع) نازل شد، آیه 35 سوره یونس است، آنجا می‌فرماید: «... قُلِ اللّهُ یَهْدِی لِلْحَقِّ أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ».

برای اینکه بفهمیم ذکر وصف مهم‌تر از اسم است، یکی از شبهاتی که وهابیت مطرح می‌کند که یک آیه بخوانید که اسم «علی» آمده باشد؟! می‌گوییم آیه 35 سوره یونس را بخوانید که معنای آن چیست، می‌فرماید: آیا کسى که به سوى حق رهبرى مى‏کند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى‏نماید مگر آنکه (خود) هدایت ‏شود، شما را چه شده چگونه داورى مى‏کنید!

امام علی(ع) همیشه مردم را هدایت می‌کرد، حتی خلفا سؤالاتشان را از او می‌پرسیدند، خلیفه دوم فقط 100 بار علامه امینی نقل می‌کند که گفت: « لولا علی لهلک عمر» تا امام علی(ع) آن‌ها را هدایت نمی‌کرد بلد نبودند، بنابراین باید از کسی اطاعت کرد که هادی مطلق باشد، هادی مطلق یعنی معصوم است، نه گناه می‌کند و نه خطا می‌کند، اگر کسی گناه می‌کند حتماً نیاز به هادی دارد. پس باید کسی را مولا، امام و ولی خود قرار دهید که هادی الی الحق باشد، این ویژگی‌های امام علی(ع) است که در قرآن و به خصوص در آیه ولایت است.


منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین