۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۱ : ۰۴
عقیق: همزمان با شب شهادت سفیر کربلا حضرت مسلم بن عقیل مراسم هفتگی هیئت الرضا(ع) با حضور جمع زیادی از مشتاقان اهل بیت(ع) در حسینیه موسی بن جعفر(ع) برگزار شد. به گزارش عقیق در این مراسم حجت الاسلام احمدی اصفهانی سخنرانی کرد و در ادامه حاج عبدالرضا هلالی،حاج روح الله بهمنی،حاج ابراهیم رحیمی و مهدی کمانی به مداحی و نوحه خوانی پرداختند.
در ادامه نکاتی از سخنان حجت الاسلام احمدی اصفهانی را بخوانید:
- طبق آیات قرآن، انسان فقیر و ضعیف است ونیازمند به دعا و درخواست از خدا. روزی حضرت موسی علیه السلام در بیابان بند کفشش پاره شد. با همان کفش لنگان لنگان خود را به شهر رساند. خداوند به او فرمود ای موسی چرا وقتی در بیابان دچار مشکل شدی، از ما درخواست نکردی؟ عرضه داشت پروردگارا اگر هم می خواستم که در بیابان بند نبود. خداوند فرمود اینکه در بیابان بند نیست، مشکل توست نه من. اگر می خواستی، من برایت فراهم می کردم.
- گاهی دعا می کنیم اما اجابت نمی شود. علت، آن مصلحتی ست که خداوند می داند. مانند کودک سرماخورده ای که از مادرش طلب میوه ای که برای حالش مضر است می کند اما مادرش به علت مصلحت به او آن میوه را نمی دهد و به جایش میوه ی مناسب دیگری می دهد. گاهی انسان پس از ورود به بهشت با پاداش گزافی مواجه می شود. می پرسد اینها چیست؟ جواب می دهند اینها دعاهایی ست که کردی اما در دنیا اجابت نشد. در همان لحظه می گوید ای کاش هیچ یک از دعاهایم اجابت نمی شد.
- از عالمی پرسیدند این بیت شعر حافظ علیه الرحمه به چه معنی ست "غلام پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ/ چراکه وعده تو دادی و او به جا آورد". گفت یعنی پیرو امام علی علیه السلام هستم که وعده ی نخوردن گندم حضرت آدم علیه السلام را ایشان عمل کردند. آن شخص، حافظ را در عالم خواب دید که در برزخ بسیار متنعم است. پرسید آیا معنی این بیت تو، این است؟ گفت نه. معنی اش این است که پیرو امام حسین علیه السلام هستم که وعده ی ذبح فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام را اباعبدالله انجام دادند.
- شخصی پیامبر را در جنگ تنها و بی دفاع یافت. شمشیرش را بالا برد و پرسید چه کسی تو را نجات خواهد داد؟ فرمودند الله جل جلاله. تا خواست شمشیر را پایین بیاورد، ریگی زیر پایش لغزید و بر زمین خورد و شمشیرش افتاد. بلافاصه پیامبر شمشیر را برداشتند بالا بردند و پرسیدند حال تو را چه کسی نجات خواهد داد؟ نگاهی کرد و گفت جود و کرم تو. پیامبر شمشیر را پایین آوردند و او را بخشیدند. موقع رفتن، دیدند آن شخص به دنبالشان می آید. پرسیدند کجا؟ گفت چنین خدایی را من هم می خواهم پرستش کنم. با پبامبر همراه شد و در همان جنگ شهید شد.
- ابراهیم علیه السلام هنگامی که در کنار آن آتش عظیم ایستاده بود درخواست کمک رسانی هیچ یک از فرشتگان و بادها و ابرها را پاسخ نداد و فرمود فقط خدا. اما یوسف علیه السلام هنگام آزادی جام دار فرعون از او درخواست کرد سفارش من را به فرعون بکن. این خطای او باعث شد هفت سال دیگر در آن زندان بماند. چراکه از خداوند درخواست نکرد.
- در حدیث از امام صادق علیه السلام آمده است "شب عرفه ابتدا خدا به زایران کربلا نگاه می کند سپس به صحرای عرفات. چراکه زائران جدم حسین همه حلال زاده اند اما صحرای عرفات، نه." چه بسا ابن ملجم مرادی از کنار کعبه راهی کوفه برای به شهادت رساندن امیرالمومنین شد.
- در دعاهای فردا باید از خداوند درخواست های بزرگ بکنیم. این ماییم که کوچک و حقیریم، خداوند که بزرگ است. زیاد بخواهیم. هیچ چیز در دنیا گم نمی شود. یا بهتر از آن می دهد، یا دفع بلا می کند و یا اجابت می شود.
- حر بن ریاحی با آنکه توبه کرد اما با سد کردن راه امام و متوقف نمودشان در کربلا از سه چیز محروم شد: همه ی سرها به شام رفت اما سر حر از تن جدا نشد. به همه شهدا امام سجاد علیه السلام نماز خواندند اما حر را قوم خودش نماز خواندند. و اینکه امثال حبیب بن مظاهر در جوار اباعبدالله دفنند اما مزار حر چندین کیلومتر دورتر است.
در همین روزها امام از عربستان به سوی کوفه حرکت کردند. از عبدالله بن عباس پرسیدند تو چرا همراهشان نرفتی؟ گفت اسمم در سیاهه نبود. به خاطر لقمه ی پدرم محروم شدم. شوهر حضرت زینب سلام الله علیها هم به علت نامیدن پسرش از زن دیگرش به نام معاویه از همراهی امام حسین علیه السلام محروم شد