۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۰۳
عقیق:از نامه هاي امام علی عليه السلام به معاويه لعنت الله علیه؛
اما
بعد خداوند سبحان دنيا رامقدمه براي مابعد آن [ آخرت ] قرار داده و اهل دنيا را در
بوته امتحان در آورده تا روشن شود کدام يک بهتر عمل مي کنند ما براي دنيا آفريده
نشده ايم و تنها براي کوشش و تلاش در آن مامور نگشته ايم.
ما در دنيا آمده ايم تا به وسيله آن آزمايش شويم خداوند
مرا به تو و تو را به وسيله من در معرض امتحان در آورده و هر کدام ما را حجت بر
ديگري ساخته . تو به دنيا رو آوردي و تفسير قرآن را
بر خلاف حق وسيله رسيدن به دنيا ساختي و مرا در برابر چيزي مؤاخذه مي کني که دست و
زبانم هرگز به آن آلوده نشده [ اشاره به قتل
عثمان است ] تو و اهل شام آن را دست آويز کرده ايد و به من نسبت داده ايد تا
آنجا که عالمان شما جاهلانتان را و آنها که سر کارند از کارافتادگان شما را به آن
تشويق مي کنند.
از خدابترس و با شيطان که در رام کردنت مي کوشد
ستيزه کن و روي خويش را به سوي آخرت که راه من و تو است بگردان و بترس از آنکه
خداوند تو را بزودي به يک بلاي کوبنده که ريشه ات را بزند و دنباله ات را قطع کند
دچار سازد.
من براي تو سوگند ياد مي کنم سوگندي که تخلف ندارد براينکه اگر
خداوند من و تو را در ميدان نبرد گرد آورد و مقدرات من و تو را در پيکار با يکديگر
کشاند آنقدر در برابر تو بمانم تا خداوند ميان ما حکم فرمايد که او بهترين حاکمان
است [اشاره به اينکه از دست من نجات نخواهي يافت ].
متن حدیث:
و من کتاب له عليه السلام الي معاويه اما بعد ،
فان الله سبحانه قد جعل الدنيا لما بعدها ، وابتلي فيها اهلها ، ليعلم ايهم
احسن عملا ، و لسنا للدنيا خلقنا ، و لا بالسعي فيها امرنا ، و انما وضعنا فيها لنبتلي
بها ، و قد ابتلاني الله بک و ابتلاک بي : فجعل احدنا حجه علي الاخر ، فعدوت علي
الدنيا بتاويل القرآن ، فطلبتني بما لم تجن يدي و لا لساني ، و عصيته انت و اهل
الشام بي ، و الب عالمکم جاهلکم ، و قائمکم قاعدکم ، فاتق الله في نفسک ، و
نازع الشيطان قيادک ، و اصرف الي الاخره وجهک ، فهي طريقنا و طريقک ، و احذر ان
يصيبک الله منه بعاجل قارعه تمس الاصل و تقطع الدابر ، فاني اولي لک بالله اليه
غير فاجره ، لئن جمعتني و اياک جوامع الاقدار لا ازال بباحتک حتي يحکم الله
بيننا و هو خير الحاکمين.
پی نوشت:
«نهج البلاغه، نامه 55»
منبع:مشرق
211008