۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۰۰
عقیق:نگاه
اسلام به کسب درآمد و تأمین معاش، یک نگاه مۆکد و با اهمیت است. اینطور نیست که
دین شرایط اقتصادی دشوار و تنگناهای مالی و معیشتی آزاردهنده را برای عموم جامعه
بپسندد و تاکیدات آن فقط بر مسائل اخلاقی و الهی باشد؛ بلکه نگاه اسلام در جهت
تبیین یک رابطه دو سویه است و در عمل یک تعادل منطقی بین دنیا و آخرت ایجاد میکند.
امام رضا (علیه السلام) در تبیین همین رابطه اینگونه میفرمایند: "لَیسَ
مِنّا مَن تَرَكَ دُنیاه لِدینه و دینهِ لِدُنیاه" : از ما نیست کسی که دنیا
را به خاطر دین یا دین را به خاطر دنیا ترک کند و رها سازد؛ و یا در جای دیگری
امیرالمۆمنین (علیه السلام) یکی از رفتارهای عاقلانه را در بحث تأمین معاش و امور
اقتصادی میشمارند: " لیس لِلعاقل أن یَكون شاخِصا ًإلّا فی ثلاث: مرمّة
لمعاش، او خطوة فی معاد، او لذة فی غَیر محرّم"
با این توصیفها، در جامعهای که حکومت آن اسلامی و مردمنهاد
است، جایگاه امور اقتصادی بیش از پیش روشن میشود. در حالی که شاید اینطور به ذهن
متبادر شود که وانهادن امور اقتصادی آنقدرها هم مهم نیست و اهمیت بیشتر و بالاتر
در فرهنگ و تمدن کشور است. این تفکر، تفکر سازگار با اسلام و اندیشهای عاقلانه
نیست. چراکه با سست شدن ارکان اقتصادی و رخ دادن رفتارهای بیهوده در آن، بنیانهای
جاری اجتماع به سستی میگراید. رهبر انقلاب در خرداد ماه ۱۳۷۹ در دیدار با
نمایندگان مجلس این مهم را یادآوری میکنند: "مسأله معیشت قطعاً در اولویّت
اوّل است. معیشت كه نبود، دین هم نیست؛ اخلاق هم نیست؛ حفظ عصمت و عفت هم نیست؛
امید هم نیست. كسى را كه به موقعیتى دست پیدا كرده، به خاطر این كه براى رفع
نابسامانى و فقر، تلاش و مجاهدت كند و شب و روزِ خودش را صرف نماید، ملامت نخواهند
كرد. اولویّتها را پیدا كنید. مسائل اساسى جامعه اینهاست"
معیشت
مسألهای است که میتواند در جنبههای مختلف زندگی انسان تأثیر بگذارد و به ویژه
زمانی که به رکود یا فقر بیانجامد این تأثیر شدت منفی بیشتری گرفته و حتی به تخریب
نیز مبدل میگردد. آسمان و ریسمان به هم بافتن و سخنان جذاب و حماسی گفتن و فقط
شعار دادن و گذران وقت کردن، برای مردم نه آب میشود و نه نان! رونق اقتصادی جامعه
باید در گرو برنامهریزی صحیح و وحدت قوا حاصل شود، نه آنکه هر گروه و جریانی بنا
بر اقتضائات خود عمل کند.
اما
از سویی دیگر، مسأله مهمی که مطرح میشود این است که میزان اثرگذاری و ورود دولت و
حکومت به اقتصاد جامعه چقدر و چه میزان است. پر واضح است که اسلام در این زمینه
نیز از افراط و تفریط پرهیز میکند. الگوی اقتصاد اسلامی برای حضور دولت در مقوله
معیشت و دخالت آن در حوزههای اقتصادی نه مطابق با نظریه سرمایهداری است که به
حداقل دخالت ممکن دولت در اقتصاد میپردازد و نه رنگی از نظریه مارکسیستی دارد که
بر برنامهریزی تمام و کمال متمرکز و با دخالت کامل دولت تاکید میکند؛ بلکه
رویکرد اسلام انجام یک عملکرد منعطف است. در این حوزه نظرات مختلفی از بزرگان
نظریه پردازی اسلامی نظیر امام راحل، شهید صدر، شهید مطهری و ... وجود دارد اما به
اختصار و در مجموع میتوان گفت میزان حضور حاکمیت در اقتصاد جامعه متناسب با شرایط
تغییر میکند. بدین معنا که در شرایطی که جامعه روال مطلوب مالی را طی میکند و
تهدید داخلی و خارجی وجود ندارد و حوادث غیرمترقبه نیز حادث نشدهاند، دخالت دولت
در سطوح پایین خود جای دارد و در شرایطی که جامعه ملتهب است و یا تهدیدهای خارجی
به وقوع پیوسته و به هرحال رخنهای به اقتصاد کشور وارد شده است، سطوح دخالت دولت
افزون میگردد.
اقتصاد
اسلامی
حال
باید نظاره کنیم که شرایط کنونی چگونه است. امروز بیش از هر زمانی تهدیدات خارجی و
تحریمهای کلان اقتصاد کشور وجود دارد و اگر تمهیدات مناسب دولتمردان حاصل نشود،
الگوی اسلامی فوق رعایت نشده و نعیشت مردم به خطر میافتد. رهبر انقلاب نیز در
ادامه همان بیانات اینگونه میفرماید: "عزیزان من! شما بدانید كه دشمن شما،
دشمن این انقلاب، دشمن این نظام، بُرندهترین حربهاى كه در اختیار خواهد داشت،
فقر و گرفتارى اقتصادى مردم است. روى این مسأله باید فكر كرد. گرفتاریهاى اقتصادى
مردم، همین بیكارىاى است كه در كلمات شما تكرار مىشود و درست هم هست؛ همین
كمبودها و همین مشكلات فراوان است. البته فسادهاى گوناگون، سوءاستفادههاى
گوناگون، تبعیضهاى گوناگون، مشكلات ادارى و مشكلات قضایى هم در كنارش هست. اولویّت
اوّل براى شما این است كه امید مردم را حفظ كنید. اولویّت اوّل این است كه شكم
مردم را سیر كنید. مىشود نشست و حرفهاى روشنفكرى زد: اگر فلانطور نشود، فلانطور
نخواهد شد؛ اگر چنین نشود، چنان نخواهد شد؛ اما باید دید واقعیت چیست".
تبیین
رابطه امید و رونق اقتصادی در کلام رهبری، نقطه روشن دیگری در مواضع معیشتی اسلام
است. اقتصاد پویا و شفاف میتواند علاوه بر تأمین معیشت جاری زندگانی مردم بر امید
و نشاط آنان نیز بیفزاید. نشاطی که بدون شک به طراوت دینی میانجامد و خواهیم دید
که چینش صحیح پازل اقتصادی کشور چه تأثیرات عمدهای در روحیه معنوی و الهی مردم
خواهد گذاشت. نشاط دینی مردم از نقاط مختلفی سرچشمه میگیرد و علاوه بر تمام جنبههای
معمول، جنبه اقتصادی و آرامش خاطر از ایمنی معیشت از جمله آنهاست. پس اگر حاکمیت
نتواند رونق اقتصادی را افزون نماید و یا در جهت معکوس آن ریز کند، در اصل به
روحیه دینی و آرامش معنوی مردمان خویش آسیب زده است؛ آسیبی که ترمیم آن چندان هم ساده
نیست.
حال
باید سنجید و داوری کرد که دولتهایی که تاکنون در جمهوری اسلامی سرکار بوده اند در
اجرای احسن و مطلوب سیاستهای اقتصادی مبتنی با رویکرد اسلامی چقدر موفق بوده اند.
آیا در دولت نهم و دهم معیشت مردم واقعا اولویت اول را داشته است و یا بیشترین
تکیه و تاکید بر کرامتهای صرفا انسانی و هویت ملی بوده است؟ سخنان رئیسجمهور را
در دیدارهای مختلف و شرایط گوناگون در ذهن مرور کنید؟ به نظر اولویت ارائه
راهکارهایی برای تأمین معیشت ملت بوده است یا نکاتی در جهت اعتلای فرهنگی و
انسانی؟ دولتی که هفت سال از عمر خویش را طی کرده است و با شعار عدالت و مهرورزی
به میدان آمده بود، امروز و با این وضعیت مالی و اقتصادی ملت در چه مختصاتی قرار
گرفته است؟
منبع:تراز
211008