۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۲۱
عقیق: حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا مصطفی پور، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی و پژوهشگر مسائل دینی، درباره خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) گفت: در ارتباط با خطبه فدکیه دو مطلب وجود دارد؛ در وهله اول باید دید داستان فدک چه جایگاهی در تفکر اسلامی دارد، آیا فدک یک نماد است، یا یک مال است که از پیامبر به فرزندش «حضرت زهرا(س)» به ارث رسیده است؟
وی ادامه داد: ما معتقدیم که فدک جزء خالصیجات است، یعنی از آن جهت که پیامبر(ص) حاکم و ولی زمان خود بوده، آن املاک به ایشان تعلق گرفته است. حضرت محمد(ص) در آن دوران عهدهدار حکومت اسلامی بودهاند، همان گونه که عهدهدار نبوت، رسالت، امامت و ولایت بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه تصریح کرد: طبیعتا، فدک که متعلق به یهودیان بود بعد از اینکه این مال را در اختیار پیغمبر گذاشتند، پیامبر فدک را به دو قسمت تقسیم کردند و یک قسمت را در اختیار مردم قرار دادند و قسمت دیگر آن را برای خود کنار گذاشتند. آن بخش را که به عنوان حاکم اسلامی به ایشان تعلق گرفته بود را در اختیار حضرت زهرا(س) قرار دادند تا حضرت زهرا(س) به همراه حضرت علی(ع) از این سرزمین نگهداری کنند، منتها خلیفه اول با شرایطی که داشت، عهدهدار حکومت شد و سرزمین فدک را از حضرت زهرا(س) باز پس گرفت. حضرت زهرا(س) برای گرفتن سرزمین فدک از حکومت وقت، خودشان اقدام کردند.
حجتالاسلام مصطفیپور با بیان اینکه متاسفانه آنان به حضرت زهرا(س) گفتند که پیامبران هیچ مالی از خود به ارث نمیگذارند و لذا شما حق ندارید، مالی را به عنوان ترکه اموال پیامبر به ارث ببرید. در تاریخ گفته شده است که فدک سمبل قلمرو حکومت اسلامی بوده و اگر بنا است فدک متعلق به کسی باشد حکومت هم از آن او خواهد بود، به همین علت پیامبر(ص) هم برای اینکه حکومت اسلامی در اختیار خاندان آن حضرت قرار گیرد سرزمین فدک را در اختیار فرزند خود قرار دادند تا خلافت بعد از پیامبر به حضرت علی(ع) برسد.
به گفته حجتالاسلام مصطفیپور وقتی سرزمین فدک را از حضرت زهرا(س) باز پس گرفتند و حضرت امیر(ع) را از خلافت منع کردند، تمام این دلایل باعث شد تا حضرت فاطمه(س) در مسجد مدینه سخنرانی کنند.
استاد و پژوهشگر مسائل دینی با اشاره به اینکه بسیاری از بزرگان حضرت زهرا(س) را همتای علمی امیرالمومنین دانستهاند، گفت: حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) تنها به عنوان زن و شوهر همتای یکدیگر نبودهاند، بلکه از جهات علمی هم، همتا و همکف یکدیگر بودهاند. لذا بسیاری از بزرگان میگویند وقتی خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) را تفسیر و باز کنیم به اندازه قدر و منزلت محتوای نهجالبلاغه حائز اهمیت است و اگر مطالب نهجالبلاغه را جمع کنیم، میشود همان فحوای خطبه فدکیه حضرت زهرا(س.(
حجتالاسلام مصطفیپور افزود: در واقع مطالبی را که حضرت زهرا (س) در این خطبه بیان فرمودهاند، همان مجموعهای است که حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه بیان کردهاند. همان گونه که در نهج البلاغه مطالب الهی، حکمت، فلسفی، معاد، نبوت و... را داریم، حضرت زهرا (س) در خطبه خود این موضوعات را بیان میکنند.
وی با اشاره به مسئله امامت در خطبه فدکیه گفت: بخش اول خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) بحث خداشناسی است و براهین اثبات وجود خدا و براهین حکمت الهی آمده و تبیین شده که خدا به چه معنا حکیم است. حضرت زهرا(س) راجع به توحید و نبوت سخن گفتهاند و بخشی از خطبه هم به فلسفه احکام میپردازند که بسیار جالب است.
این عالم علوم اسلامی ادامه داد: در ارتباط با فلسفه احکام از اولین مسائلی که ایشان طرح میکنند، موضوع امامت و ولایت است، اینکه چرا ما در جامعه به امام نیاز داریم! ایشان میفرمایند: مسئله امامت قرار داده شده است، برای اینکه انسجام در فرقههای گوناگون مسلمانان به وجود آید، لازم است امامی داشته باشیم که محور همه امور باشد.
حجتالاسلام مصطفی پور بیان کرد: بنابراین در تمام موضوعاتی که حضرت زهرا(س) در کنار توحید و نبوت، احکام الهی را بیان فرمودهاند، اسرار احکام الهی را هم بیان میکنند. میفرمایند که حج، نماز، روزه، جهاد، امامت و ولایت چه قابلیتهایی دارند و به کارگیری آنان تا چه اندازه مهم است. ایشان مردم را به این موضوعات توجه میدهند که اگر شما مسلمان هستید باید بدانید حج و جهاد برای عزت مسلمانان است، و یا نماز به عنوان ستون دین برای آن است که از شرک و کبر کنارهگیری کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه خورازمی با اشاره به بیانات حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه، اظهار کرد: حضرت زهرا(س) به مردم فرمودند که شما چگونه در کنار آموزههای بلند نبوی(ص) به سمت بسیاری از مسائلی رفتهاید که با یافتههای شما از پیامبر اکرم(ص) سازگار نیست، در واقع حضرت زهرا(س) میخواهند مردم را توجه بدهند که من ضمن اینکه به تمام اصول و احکام دین آگاه هستم، نمیخواهم برخلاف آنچه که دین گفته است، سخنی بگویم. تنها می گویم این مالی که از سوی پیامبر(ص) به من واگذار شده است باید به من برگردد و این یک درخواست نامشروع و غیرمعقول نیست. پس شما مردم توجه داشته باشید که حرفهای من همتای حرفهای پیامبر و حضرت علی(ع) است و ادعای من هم همتای ادعای آنان است.
منبع:تسنیم