۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۵ : ۱۴
عقیق: وجود برخی اختلافات حقوقی میان زن و مرد در اسلام همواره مورد سوال بوده و در بسیاری از موارد حربه دشمنان برای زیر سوال بردن احکام و آموزه های اسلام قرار گرفته است. از این رو در این نوشتار به فلسفه یکی از این اختلافات یعنی اختلاف دیه زن و مرد در اسلام از لسان آیت الله جوادی آملی پرداخته ایم.
"همیشه و همه جا دیه مرد بیشتر از زن نیست و درآمد مرد نیز از آن زن است. لیکن یک سلسله از ارزیابی ها در قرآن کریم به بدن برمىگردد، و هر بدنى که منشأ اقتصادى بیشتر و قوىتر باشد، مسأله دیه هم با تناسب او تنظیم مىشود، چه این که مسائل ارثى هم این چنین است. اما آنچه که به تعلیم و تربیت مربوط است زن و مرد در آن مقام مورد خطاب مشترک، قرار گرفتهاند. قرآن در امور حکومتى همانند امور معرفتى زن و مرد را یکسان مورد خطاب قرار داده و مىفرماید"ما کان لمؤمن ولا مؤمنة اذا قضى اللَّه و رسوله أمراً أن یکون لهم الخیرة من أمرهم"(1). و هیچ مرد و زن مؤمنى را نیامده است که چون خدا و پیامبرش فرمانى دهد، براى آنان در کارشان اختیارى باشد. یعنى اگر نظام اسلامى، قضا و حکمى را ارائه داد و پیامبر (ص) حکمى کردند و از طرف خداى سبحان دستورى را ابلاغ کردند، هیچ مرد باایمان و هیچ زن باایمان، حق تصمیمگیرى مخالف در برابر قضا و داورى خدا و پیامبر (ص) را ندارد.
نه تنها در مسائل تشریعى، بلکه در مسائل حکومتى نیز آنجا که سخن از قضا و حکم است، خواه قضاى باب قضاوت، خواه قضاى حکومت، مرد مؤمن و زن مؤمنه حق اعتراض ندارند. در مسائل اخلاقى نیز در قرآن کریم آمده است "یا أیّها الّذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسى أن یکونوا خیراً منهم ولا نساءٌ من نساء عسى أن یکنّ خیراً منهنّ"(2). اى مؤمنان! نباید قومى قوم دیگر را ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان دیگر را ریشخند کنند شاید آنها از اینها بهتر باشند. هیچ کسى، اعم از مرد یا زن، حق ندارد دیگرى را مسخره و یا تحقیر نماید، زیرا خیر بودن از مدرکات بصرى نیست که به چشم بیاید، خیر مربوط به جان است و جان نیز مستور است، و چه بسا کسى که مورد تحقیر قرار مىگیرد بهتر از کسى باشد که تحقیر مىکند. بنابراین، نه مرد حق تمسخر دارد، و نه زنى مجاز به این کار است. چرا که قرآن مىفرماید:"عسى أن یکونوا خیراً منهم ولا نساء من نساء عسى أن یکنّ خیراً منهنّ" در روایت آمده است که چند چیز در میان چند چیز مستور است: یکى شب قدر است که در بین شب ها مستور است، و دیگرى اولیاى خدا هستند که در بین افراد عادى گمنام و مستور هستند، و چه بسا کسى که مورد تحقیر قرار گرفته از اولیاى الهى باشد. تحقیر کردن به چهار صورت محتمل است: گاهى ممکن است مردى، مردى را تحقیر کند، و یا مردى زنى را تحقیر نماید. چنانکه گاهى ممکن است زنى، زن دیگرى را تحقیر کند، یا زنى، مردى را مورد تحقیر قرار دهد. این چهار صورت مفروض است ولى دو صورت آن را قرآن با صراحت بیان مىفرماید و اصل کلى را یادآور مىشود که چه بسا کسى که مورد تحقیر قرار مىگیرد بهتر از تحقیر کننده باشد. بنابراین در مسائل اخلاقى هیچ امتیازى بین زن و مرد نیست. و اما در مسأله دیه چون جنبه خیر بودن در او نیست بلکه مربوط به جنبه بدنى است، لذا اگر بدن در مسائل اقتصادى قوىتر بود دیه آن بیشتر است و چون مردها در مسائل اقتصادى معمولاً بیشتر از زنها بازدهى اقتصادى دارند دیه آنها نیز بیشتر است و این بدان معنا نیست که در اسلام مرد ارزشمندتر از زن باشد بلکه تنها آن بُعد جسمانى - جنبه بدنى - آن دو صنف لحاظ مىشود. اصل دیه مربوط به ارزیابى روح نیست و نباید در مسائل انسانشناسى و عظمت زن و مرد این عنوان مورد نقد و نقض قرار گیرد.
بنابراین دیه معیار ارزش آدمى و نقد ناقدان بدان جهت است که انسان را در حد یک گیاه مىشناسند، اما واقعیاتى نظیر این که انسان به جایى برسد که تنگاتنگ با ملائکه سخن بگوید، و فرشتگان به استقبالش درآیند، براى آنان بىمفهوم است. و وقتى این سلسله از مسائل مطرح بشود تازه آنها به خود مىآیند که عجب! ماوراى طبیعتى هم هست، موجودى به نام فرشته نیز وجود دارد! و ما براى اَبد، زندهایم و عمر این تن زودگذر ما حداکثر یک قرن است اما جان ما جاودان و ابدى است، نه سخن از یک میلیارد سال که اصلاً سخن از سال و ماه نیست، و ما به جایى مىرسیم که فرشتهها به استقبال ما مىآیند و تهنیت مىگویند و تحیّت مىفرستند: «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین»(3). درود بر شما خوش باشید و درون آیید جاودانه. (زن در آئینه جلال و جمال، صفحات 419 ـ 421.)
پی نوشت ها:
(1) سوره احزاب، آیه 36.
(2) سوره حجرات، آیه 11.
(3) سوره زمر، آیه 73.
منبع:شبستان