۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۰۴
عقیق: مراسم هفتگی هیئت الرضا جمعه شب گذشته برگزار شد.
در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین بهاری سخنرانی کرد و عبدالرضا هلالی، محمد حسین پویانفر، حسین ابراهیمی و وحید یوسفی مداحی کردند.
نکاتی از سخنان حجت الاسلام بهاری را بخوانید؛
*پروردگار متعال روزی که انسان را آفرید نعمت های خود را به تناوب به انسان ارزانی کرد.یقیناً کسی توانایی این را ندارد که اگر بشود نعمت های الهی را بشمارد و جمع آن را حساب کند.اما در بین همه این نعمت ها بعضی از نعمت ها ارزش و حساب و جایگاه ویژه ای دارند. و اگر یکی از این نعمت ها نباشد یقیناً سایر نعمات الهی تحت شعاع قرار می گیرد.
*در سوره مبارکه اسراء آیه 70 قرآن کریم می فرماید که ما آدم را تکریم کردیم و عزت و اعتبار به او دادیم و او را از سایر موجودات عالم متمایز کردیم.
*در جلد اول اصول کافی روایتی از امام صادق است که پروردگار عالم بزرگترین هدیه خود را به انسان اهدا کرد که آن عقل بود. وقتی پروردگار عالم عقل را آفرید خطاب به عقل فرمود: هیچ موجودی را برتر و محبوب تر از تو نیافریدم.
*نعمت عقل برترین و بالاترین نعمتی است که خداوند منان در عالم هستی آفریده است. و این نعمت را به انسان عطا فرموده است. فرق انسان با سایر موجودات در این است که انسان عقل دارد. حیوانات شاید شعور داشته باشند که شعور با عقل فرق دارد. شعور پله های عادی زندگی موجودات است که شاید به تعبیری غریزه است که این شعور به حد و اندازه هر موجودی است ولی خدا این نعمت گرانبها را به برترین مخلوق خود که انسان است، بخشیده است. اگر همه عالم به یک درخت تشبیه شوند پربهاترین و ارزشمندترین شاخه این درخت شاخه وجودی انسان است.انسان صاحب یک ارزش و یک جلالتی است که خداوند آن را با عقل به اینجا رسانده است.
*بهشتیان همه جهنمیان را می بینند چون بهشت مشرف بر جهنم است و محل گذر به بهشت که همان صراط باشد از روی جهنم رد می شود و کسانی که باید بیفتند همان جا می افتند. لذا این صراط برای کسانی که آخرت خودشان را ساختند اتوبان است و برای بعضی ها باریک تر از مو است.
*شنیدن و عاقلانه عمل کردن و در اصل چشم عقل را گشودن و عالم را دیدن یکی از اسباب نجات انسان است. آدمی اگر از عقل بهره ببرند از گرفتاری ها نجات پیدا می کنند.
*انسان از نعمت عقل باید بهره ببرد. به اهل توحید و اهل علم و خدا پرستان خداوند یک نعمت دیگری هم عطا کرده است. که اگر کسی سراغ نعمت دوم با آن نعمت اول برود یک تغییر جدی در آن رخ می دهد. آدمیان از لحظه تولد پاک هستند و کسی جهنمی به دنیا نمی آید. اگر پاک رشد کند و پاک بزرگ شود و محیط وجودی پاک داشته باشد به حدی که وسعت پیدا کند و این وسعت درآن ایجاد شد، از شکل قلیل بودن خارج می شود و کر می شود یعنی علاوه بر پاک بودن پاک کننده هم می باشد. یعنی از قلت به کثرت می رسد. نعمت دوم را در سوره مبارکه یونس داریم که بدانید کسانی که شکمی و شهوتی هستند و مانند حیوانات چهار پا می مانند هیچ ترقی ندارند و اهل جهنم هستند ولی اگر می خواهند ترقی داشته باشند، خداوند نعمتی فزون تر و بهتر از قرآن نیافریده است. خدا در این کتاب شفای الهی را برای انسان ها دارد.
*انس با قرآن فقط خواندن نیست. قرآن خواندن خوب است. پایه اول نجات انسان خواندن قرآن است. رفتن به سمت و سوی اطاعت در وسع از قرآن کریم و کسانی که قرآن را تأویل و تفسیر می کنند . قرآن کریم اسباب رهایی انسان از گرفتاری است. پروردگار عالم می فرمایند قرآن داروخانه من است. سالم تر و مؤثر تر است از این داروخانه در دنیا پیدا نمی شود.
*کسی که با قرآن ارتباط داشته باشد هرگز دایره گناه در وجود او رشد نمی تواند بکند و تمام دریچه های وجودی انسان مملو از نور می شود. کسی که قرآن را می خواند و به آن عمل می کند حریص نیست و مغرور نیست و ریاکار نیست و فاسق نیست. طمع کار نیست.
*مستضعف کسی است که توانایی رشد دارد ولی اجازه رشد ندارد.
*اگر مردم عالم حقیقت پیغمبر را درک کنند دنبال دموکراسی نمی روند و این اتفاقاتی که در عالم رخ می دهد و کاریکاتور پیغمبر را می کشند دلیل این است که از حقیقت وجودی پیامبر می ترسند.
*حضرت علی(ع) پیغمبر را در چند جمله این چنین توصیف می کند که پیغمبر پزشکی بود که مطبی نزد که مردم به سراغش بروند بلکه در کوچه و بازار رفت و مریض ها را پیدا کرد و درمان کرد. ایشان از قلوب نفوذ کرد و باعث شد که هفت میلیون مسلمان را دور خود جمع کرد.
*ما قدر پیامبر را می دانیم اما ظرف ما کوچک است. ما نمی توانیم به خورشید خیره شویم و از ماه بهره می گیریم. خداوند منان سیزده ماه را برای من و شما قرار داد که از وجود پیغمبر خیره شوند و بهره ببرند و ما از این ماه ها بهره مند شویم. همه گره های عالم با واسطه پیغمبر توسط این سیزده ماه باز می شود.
*دشمنان با اسلام به اسلام ضربه می زنند و با ساختن اسلام های دروغین ریشه به اسلام می زنند. دشمنان می گویند باید سه کار کرد که آن ها را نابود کنیم. اول این که فلسفه شهید را از بین ببریم. دوم این که انتظار را از شیعه بگیریم. و سوم موتور محرک این دو را که ولایت است را باید بزنیم.