۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۸ : ۲۰
وی
افزود: سلمان در میان راه به اسارت قبیله ای از اعراب در آمد و مردی یهودی او را
خرید و به یثرب برد. سلمان در این شهر از ظهور پیامبر آگاه شد. روزی یک طبق از
خرمای نخلستانش را برداشت و نزد پیامبر رفت. حضرت از او سؤال کرد این چیست؟ گفت:
صدقه! زیرا باخبر شدم شما افراد غریبی هستید که به این شهر آمده اید و دوست داشتم
که از این خرما بخورید. پیامبر خطاب به اصحاب فرمودند: با نام خدا از این خرما
بخورید. در این حال سلمان که با انگشت خود محاسبه می کرد گفت: این یک! سپس طبقی
دیگر از خرما را پیش آورد. رسول خدا سؤال کردند که این چیست؟ گفت: دیدم شما از
صدقه نمی خورید برای همین این خرما را آوردم که هدیه است. و پیامبر از آن خرما
تناول فرمود. سلمان گفت: این دو!! یعنی دومین نشانه! نشانه اول این که
از صدقه نمی خورد و نشانه دوم این که هدیه را می پذیرد و رد نمی کند.
حجت
الاسلام یوسفی غروی تصریح کرد: سلمان پس از این از پیامبر در خواست کرد تا لباسش
را از روی شانه کنار زند حضرت پذیرفت و سلمان مهر نبوت را(خالی سیاه و خاص بر دوش
حضرت) مشاهده کرده، آن را بوسید و گفت: این سومین نشانه! و اسلام آورد. ابن اسحاق
و ابن هشام هر دو در سیره خود این خبر را با سندی از عبدالله بن عباس نقل کرده اند.
عضو
مدارج حوزه در تاریخ در ادامه خاطرنشان کرد: تاریخ معینی برای روز اسلام آوردن سلمان و
مکان آن ذکر نشده. اسلام آوردن وی یا در قبا پیش از ورود پیامبر به مدینه بوده است
و یا پس از انتقال آن حضرت به مدینه. اما آنچه مسلم است اسلام وی در سالهای آغازین
هجرت پیامبر به مدینه رخ داده است.
سلمان چگونه « منا اهل البیت » شد؟
حجت
الاسلام یوسفی غروی افزود: سلمان تا سال 5 هجرت همچنان برده و در خدمت ارباب یهودی
بود که در این سال جنگ خندق واقع شد. در این جنگ سلمان کندن خندق را به پیامبر
پیشنهاد کرد. حضرت جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شده و عرضه داشت که این پیشنهاد را
بپذیرد. از آنجا که این پیشنهاد از جانب سلمان مطرح شد و اعراب تا این روز با این
روش آشنایی نداشتند و سلمان را توانای بر انجام این کار می دیدند، هر گروه از مسلمانان
خواستار همراهی سلمان با خود بودند. چنانکه نزاعی درگرفت. مهاجران می گفتند سلمان
از ماست! انصار می گفتند سلمان از ماست و ما نسبت به او اولاتر هستیم. وقتی این
خبر به پیامبر رسید حضرت فرمودند: " سلمان منا اهل البیت " سلمان از اهل
بیت است.
سلمان تمامی مراتب ایمان را دارا بود
وی افزود: بنابر آنچه در کتاب خصال شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل شده است حضرت درباره ایمان سلمان فرمودند: ایمان 10 رتبه دارد و سلمان به تمام این 10 درجه رسیده بود. یعنی کلیه این مراتب را طی کرده بود. در مقایسه با ایمان ابوذر و سلمان در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که اگر ابوذر آنچه را که در دل سلمان است می فهمید تاب نمی آورد و او را تکفیر می کرد. لذا سلمان حتی پس از رحلت پیامبر نیز راه خود را گم نکرد و ذره ای نسبت به نشانه هایی که پیامبر برای جانشین خود معرفی کرده.
منبع:شبستان