۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۱۷
متن کامل سخنان این معلم اخلاق بهشرح زیر است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
تلخی گناه؛ نشانه ایمان
یکوقت گناه برای انسان تلخ است، مثلاً فرد نماز صبحش قضا شد، اوقاتش تلخ است. اگر آدم خواب بماند و برای نماز بیدار نشود، گناه نکرده ولی اوقاتش تلخ است. یا در یک مجلسی غیبت کردند و نشد دفاع کند، اوقاتش تلخ شود، این تلخ شدن اوقات نشانه ایمان است.
اما فرد دیگری اصلاً باکش نیست و بر اثر گناه هیچطورش نمیشود؛ گناه بزرگ و کوچک به حالش فرق نمیکند، اینها نشانه بیایمانی است. فردی که اینگونه است انشاءالله بر اثر حادثهای تغییر پیدا کند، تا نجات پیدا کند.
یک عالمی روزهای عمرش را حساب کرد، مثلاً 65 سالش بود. از 15 سالگی تا 65 سالگی 50 سال میشود. با خود حساب کرد اگر در این 50 سال روزی تنها یک گناه کرده باشد، بیش از 18 هزار گناه در پرونده دارد. پس از این، این فرد از غصه تعداد گناهانی که فرضاً در طول روز کرده است، دق کرد. عمرو گفت: فدایت شوم! گناهان زیادند و بزرگ. امام فرمودند: امّا در قیامت، همه آنها در بهشت میباشند؛ بهسبب شفاعت پیامبر مطاع یا وصیّ پیامبر.
امام فرمود از برزختان میترسم
بعد فرمود: «وَلَكِنِّی وَاللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَیْكُمْ فِی الْبَرْزَخِ» ولی به خدا سوگند، من بر شما درباره برزخ میترسم. برزخ مدتش چقدر است؟ چند سال است؟ برزخ زمان ندارد. آنجا زمان بر شما نمیگذرد. اینجا روز طلوع میکند و صبح و شام مشخص است اما آنجا که شب نداریم. ممکن است یک میلیون سال یا صد هزار سال طول بکشد؟ شرایط برای برخی اما متفاوت است و تا چشمانش را میبندد و باز میکند، وارد بهشت میشود.
حدیث شب گذشته یادتان باشد که فرمودند: شیعیان را پاک میکنیم. اگر پاکشدنی نباشد که بدتر ولی اگر شدنی باشد که پاک میشود.
سکوت در برابر اموری که دیدهاید
آقا، لازم نیست که هرچه را میبینم، بگویم. خوب، نگویم. من شجاعم و هرچه از دهان و فکرم درآمد، میگویم. شنیدهاید که میگویند بین حق و باطل 4 انگشت است، چشم حق است و گوش باطل. ممکن است اینکه من دیدم و میگویم شماها ندیده باشید. اگر کسی علناً حرفی زده و کاری کرده، مگر مریضم بگویم؟ به من چه؟ چهکار دارم یک کسی غلطی کرده. اگر به من مربوط است، بگویم ولی اگر مربوط نیست چرا بگویم؟ اگر بگویی غیبت نکردی ولی چه لزومی دارد که بگویی؟ همه هم دیدند که فلانی در کوچه یک کاری کرده ولی چه لزومی دارد که به همه بگویی؟ البته وقتی که من تنها یک چیزی را اتفاقاً دیدم و یا شنیدم، دیگر نمیشود آن را گفت.
آن فرد از امام میپرسد که گفتم: برزخ چیست؟ امام هم میفرمایند: «برزخ همان قبر است از زمان مرگ شخص تا روز قیامت».
گناهت را بهاندازه وسعت برزخ حساب میکنند
بعد از مرگ انسان به یک دنیای دیگر میرود، وسعت آن دنیا چقدر است؟ ائمه مثال زدند که یک انگشتر را در صحرا بیندازید، این حلقه در این صحرا چه نسبتی با کل بیابان دارد؟ این دنیا با همه بزرگیاش مثل حلقه است. آنچه شما در آسمانها میبینید فقط آسمان اول است. یک منظومهای دیده بودند که شبیه زمین بود با 15 سال نوری فاصله. ما نمیتوانیم دنیا را حتی در آسمان اول محاسبه کنیم. این آسمان اول در مقایسه با آسمان دوم چقدر است؟ بزرگی عالم برزخ قابل مقایسه نیست. لذا اگر من اینجا دروغ بگویم در آن عالم به اندازه وسعت برزخ با من حساب میکنند.
بعد از مرگ یا بهشت است یا جهنم
پیامبر(ص) فرمود: قسم به آن که مرا بهحق مبعوث گردانید، شما همانطور که میخوابید، میمیرید. یک خانمی خوابید. نیمهشب از دنیا رفت. صبح آمدند صدایش کنند ولی او فوت کرده بود. همانطور که به خواب میروید، از دنیا میروید و همانطور که از خواب برمیخیزید روز قیامت خواهید برخاست. مهم این است، بعد از مرگ جا نداریم، دنیایی نیست یا بهشت است یا جهنم، جای سومی نداریم.
واجب شدن بهشت با دو رکعت نماز درست
بهشت را ارزان میدهند، دو رکعت نماز درست بخوانی، بهشت برایت واجب میشود. مادرت از حرفی که میزنید دلش خوش شود، بهشت بر شما واجب میشود. دلش خوش شد، لازم نیست شما را دعا کند، همان دلخوشیاش هزار دعاست. وقتی اخلاق و درست خوب است، جلوی پدر و مادرت راه میروی... باید خودت پدر و مادر بشوی تا بفهمی.
امام حسین(ع) دریا دریا گناه را پاک میکند
اینجا اگر حقی از مردم به گردن نداشته باشد، ممکن است گناهانش بچکد و پاک شود، میشود، چنین توانایی را یکی دارد. او میتواند دریا، دریا گناه را پاک کند. ما احتیاج داریم که بیاییم برای امام حسین(ع) گریه کنیم برای اینکه علاقهمان بماند.
گناه امام حسین(ع) را از انسان میگیرد
یک آقایی بههمراه فرزندش مجلس میآمد. پسر این فرد، دو تا دوست همسن و سال هم داشت که آنها هم به مجلس میآمدند. سال اول خیلی از چهرهشان خوشم آمد. سال بعد آمدند و یک گردی بر چهره آن دو نفر نشسته بود. سال سوم اما باور کنید که صورتشان طوری بود که بدم آمد و دیگر هم به مجلس نیامدند. البته آن پسر که پدرش او را آورده بود، همچنان میآمد و باز هم همانطور خوب بود چون خانوادهاش خوب بودند. گناه آدم را عوض میکند و امام حسین را از انسان میگیرد.
شرور محله نمازخوان شد
ما نمیدانیم بعد چه میشود. بگذارید داستانی را تعریف کنم. مرحوم آیتالله خوانساری از خانه پیاده به مسجد میرفتند. چون خانه و مسجد هر دو داخل بازار بود، امکان سوار ماشین شدن برای ایشان نبود. در بین مسیر فقرا بنا به دلایلی آقا را اذیت میکردند. کلانتری محل دید اگر بلایی سر آقا بیاید، او مسئول است. خودش هم بخواهد دنبال آقا برود، آقا راضی نیست. در محله آقای خوانساری یک آدم شرّ بود که از همه شرّهای محل بدتر بود. پاسبان یقه او را گرفت و گفت: «از فردا دنبال آقا میروی و اگر فقرا اذیتشان کردند، لت و پارشان میکنی. دنبال آقا میروی تا مسجد و میپلکی تا نمازشان تمام شود و بیاید. در برگشت هم با فاصله همراهشان میآیی». همین رفت و آمد باعث شد که این شرّ محله، نمازخوان شود چون دنبال یک آدم راه افتاده بود. یکوقت میشود که یک حادثه پیش میآید و آدم غرق شده نجات پیدا میکند.
حدیث بعدی را بگویم. پیامبر(ص) میفرمایند: «خلقتم لِدار البَقا لا لِدار الفنا» خدا شما را خلق نکرده که بروید. خدا شما را خلق کرده تا بمانید تا ابد، پس مرگ یعنی چی؟ فرمود از یک خانه به خانه دیگری میروی. اگر خانه کوچک است، به خانه بزرگتر میروی.
در حدیثی از پیامبر اسلام(ص) آمده که با مرگ آخرت شروع میشود. مرگ اولین منزل است، اگر اول منزل خوب باشد، بقیه هم خوب است. دنیا تمام شود، آخرت شروع میشود. باید بکوشیم منزل خوبی داشته باشیم.
خلق بهشت از نور امام حسین(ع)
دیشب گفتم که امام فرمود: اگر دوستان ما از خدا بترسند و از گناه پرهیز کنند، با ما هستند. یک چیز عرض کنم که خیلی مهم است. خدا وقتی جهان را خلق کرد، مثلاً از نور پیامبر فلانچیز را خلق کرد و از نور امام حسین(ع) بهشت را خلق کرد. اگر کسی به امام حسین(ع) برسد به چه میرسد؟
امام حسین(ع) بهدنبال اصحابی که ایشان را میخواستند، آدم میفرستاد که بیایید بهشت آماده است.
بیان نعمتهای بهشت از زبان خداوند
اما در مورد نعمتهای بهشتی هم بگویم. خدا در حدیث قدسی به عیسی فرمود: اگر میتوانستی بهشت و نعمتهایی را که برای بندگان صالحم آماده کردم ببینی، قلبت از آنهمه زیبایی که در نعمتهای بهشتی است، ذوب میشد و جانت از شوق آن نعمتها از بدنت بیرون میآمد. هیچ خانهای مثل خانه آخرت نیست، این توصیف کردنی نیست، خودش چه است؟ در آنجا همسایه بهترین بندگان خدا خواهی بود. فرشتگان مقرب میآیند و بر تو سلام میکنند. این بندگان صالح وقتی به آنجا میرسند جزو کسانی هستند که چشمشان را میبندند و وارد بهشت میشوند.
نتیجه ترس از خداوند در خفا
کسانی هم هستند که از قبر بهسوی بهشت پرواز میکنند. مأموران بهشتی از
آنان میپرسند: شما حساب دیدهاید؟ میگویند: نه! میپرسند: جهنم دیدهاید؟
میگویند: نه! میپرسند: صراط دیدهاید؟ میگویند: نه! ما یکسره وارد
بهشت شدیم. وقتی میپرسند چگونه، میگویند: ما در پنهان از خدا میترسیدیم.
یعنی وقتی کسی نبود و من بودم تنها و مثلاً در اینترنت یک چیزی آمد، از
خدا ترسیدم، این افراد اصلاً صراط را و جهنم را نمیبینند.
نعمتهای بهشت اصلاً عوض نمیشود. در خانه قدیمی ما یک گل محمدی بود. چند
روز پس از اینکه این گل باز میشود، طبیعتاً میریزد یا پژمرده میشود. ولی
آنجا پژمرده نمیشود و فردایش زیباتر است. در بهشت حوصله سر نمیرود.
حوصله سر رفتن برای این عالم است. در آنجا لذت روی لذت است.
اینجا من امروز سلطنت دارم ولی شاید فردا نداشته باشم ولی آنجا سلطنت دائمی است. اگر شما بهشت میروید، دیگر تمام نمیشود و بیشتر میشود. البته این خانه موکول به پاکی است و اگر پاک ماندید، همه اینها است. اگر هم کمی آلوده شدیم، پاکمان میکنند.
منبع:تسنیم