عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۳۹۴۶
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۲ - ۰۷:۴۹
جوانی یهودی به نزد خلیفه وقت، عمر بن خطاب آمده و از او داناترین فرد بعد از پیامبر(ص) و سلم نسبت به خدا و پیامبر و کتاب خدا را خواست و او امیرالمومنین(ع) را به وی نشان داد.
عقیق: عُمرِ بنِ الخطّاب خليفه بود، جوانى يهودى بر او وارد گرديد در هنگامى كه عمر در مسجدالحرام نشسته و گروهى از مردم به دورش ‍ حلقه زده بودند، جوان يهودى گفت : مرا به داناترين مردم به خدا و پيامبر خدا و كتاب خدا هدايت كن .

عمر با دست به اميرالمؤمنين(ع) اشاره كرد. جوان به نزد آن حضرت آمده و پرسش هاى خود را مطرح كرد و از جمله آنها اين سه تا سوال بود: يا على ! مرا آگاه كن از اول درختى كه روى زمين روئيده و اول چشمه اى كه روى زمين جارى شده و اول سنگى كه بر روى زمين قرار گرفته است .

حضرت امير(ع) به وى فرمود: اما سوال تو از اولين درخت ؛ يهوديان مى گويند: درخت زيتون بوده ولكن خلاف گفته اند. بلكه اولين درخت نوعى درخت خرما بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت آورده و در زمين كاشته و تمام نخل هاى روى زمين از آن به عمل آمده است .

و اما سوال تو از اولين چشمه ، يهوديان مى گويند: آن چشمه اى است كه در بيت المقدس در زير سنگى قرار دارد ولكن دروغ گفته اند، بلكه اولين چشمه ، آب حيات بوده كه هر كس از آن بياشامد حيات جاودان مى يابد و حضرت خضر كه پيشرو ذوالقرنين بود آن را يافته از آن آشاميد و ذوالقرنين بر آن دست نيافت .

و اما سوال سوم ؛ يهوديان مى گويند: سنگى است كه در بيت المقدس قرار دارد ولكن چنين نيست ، بلكه اولين سنگ حجرالاسود بوده كه حضرت آدم آن را از بهشت به همراه خود آورده و در ركن قرار داده و مردم آن را زيارت مى كنند، و آن از برف هم سفيدتر بوده ولى در اثر گناهان مردم اين چنين سياه شده است .


پی نوشت:

کتاب قضاوت های امیرالمومنین(ع)
منبع:جام
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین