پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۶:۴۷

۱۴۰۴/۰۲/۰۸

روایتی تکان‌دهنده از زهد و تقوای آیت‌الله کوهستانی

آیت‌الله محمد کوهستانی، فقیه وارسته‌ای که زهدش زبانزد خاص و عام بود. از اجتناب از مال یتیم تا پیمان جوانی با همحجره‌اش برای ترک گفتار بیهوده. عارفی که می‌گفت: «اگر خوب باشیم، امام زمان(عج) خودش به سراغمان می‌آید». زندگی‌اش سرشار از درس‌های ناب اخلاقی بود که امروز به ندرت یافت می‌شود.
کد خبر : ۱۳۳۰۸۰

عقیق: هشتم اردیبهشت سال ۱۳۵۱ شمسی سالروز رحلت عالمی بزرگوار و عارفی کم نظیر است که آیت‌الله العظمی گلپایگانی، زهد و تقوای کوهستانی را عین الیقین برای خود می‌دانست.

آیت الله العظمی مرعشی نجفی او را لنگر أرض و عارف الهی آیت الله سید عبدالکریم رضوی کشمیری وی را صاحب نفس زکیه دانسته است.

 

حضرت آیت الله حاج شیخ محمد کوهستانی مازندرانی(۱۳۰۸-۱۳۹۲ق) مشهور به آقاجان کوهستانی، فقیه و عارف نامدار شیعه و ساکن روستای کوهستان در مازندران بود.

وی در حوزه‌های علمیهٔ بهشهر، بابل، مشهد و نجف تحصیل کرد و از آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانی، میرزای نائینی و آقا ضیاءالدین عراقی، اجازه اجتهاد دریافت کرد.

از علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان نقل شده از وقتی که کوهستانی را در منزل آیت اللّه میلانی دیدم، هیچ شبی نشد که او را فراموش کنم.

آیت الله نوری همدانی از مراجع تقلید، در شرح حالش فرمود که در مازندران فقیه وارسته‌ای زندگی می‌کرد که زندگی زاهدانه‌ای داشت و کارهایش مردم را به یاد خدا می‌انداخت و به همین خاطر، مردم به او علاقهٔ زیادی داشتند.

مرحوم آیت الله محمدتقی بهجت در توصیفش فرموده بود که باید قدر چنین شخصیت‌هایی را دانست، زیرا قبلاً اگر امثال ایشان صد نفر بودند، اکنون نادرند و از عدد انگشتان دست تجاوز نمی‌کنند.

از نمونه‌های تقوا و وَرَع کوهستانی چنین گفته‌اند که غذا و نان، تنها از محصولی که از زمین پدری به‌دست آورده بود، می‌خورد و غذاهای دیگران را احتیاط کرده و استفاده نمی‌کرد.

پس از بازگشت از نجف در زادگاه خود، کوهستان، مدرسه علمیه‌ای تأسیس کرد و بسیاری از عالمان مازندران در آنجا تحصیل کردند. شهید حجت الاسلام سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد و آیت الله ابوالحسن ایازی و آیت الله حسین محمدی لایینی از شاگردان برجسته ایشان بودند.

این عالم پارسا در ۱۳ ربیع الاول سال ۱۳۹۲ ق مطابق با ۸ اردیبهشت ۱۳۵۱ شمسی از دنیا رفت و براساس وصیتش در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

 

توصیه های اخلاقی و عرفانی آیت الله کوهستانی

 

اثر سخنان بیهوده

آقا زاده ایشان می گوید: روزی راجع به غذای حرام از آقا سؤال کردم و عرض کردم نظر شما چه طور است و غذای حرام چه قدر در روح انسان تأثیر دارد؟ آقا به مناسبتی در بین فرمایشات خود فرمود: حرفهای بیهوده و لغو تأثیری زیاد در روح دارد و روح را می میراند. سپس درباره تأثیر منفی سخنان بیهوده در روان آدمی فرمود: من حرفهای بیهوده را کمتر از غذای حرام نمی دانم.

 

پیمان ترک گفتار لغو

ایشان می فرمود: در دوران طلبگی چند سال با طلبه اردبیلی هم حجره بودیم. ابتدا که می خواستیم با هم در حجره درس بخوانیم و زندگی کنیم، تعهد کردیم که جز حرف های واجب و مستحب حرفی دیگر نزنیم. در طول این چند سال کوشیدیم به این تعهد عمل کنیم و عمل هم کردیم.

 

پرهیز از مال صغیر، مال میت، مال وقفی

یکی از شاگردان ایشان در این باره می گوید:
آقا جان سفارش می کرد که زیر بار سه چیز نروید: مال صغیر، مال میت و مال وقف.

و می فرمود: این وقف دست من نبود ابتدا در اختیار پدرم قرار داشت و تولیت آن پس از ایشان قهراً به من رسید، که ناچار شدم آن را به عهده بگیرم در غیر این صورت زیر بارش نمی رفتم.

روزی شخصی به خدمت معظم له رسید تا او را برای اقامه نماز میت به روستای مجاور کوهستان ببرد. او با خود اسبی داشت که آن را برای آقا آورده بود تا سوارش شود. ایشان از وی پرسید: اسب مال کیست؟ او گفت: مال فلانی است.

فرمود: زنده است یا مرده؟ شخص جواب داد: فوت کرده است.

ایشان پرسید: بچه صغیر هم دارد؟ گفت: یک بچه صغیر دارد. وقتی متوجه شد صغیر هم در آن اسب سهم دارد، فرمود: من نمی توانم سوار این اسب شوم و با پای پیاده به طرف آن روستا حرکت کرد.

 

چقدر زود مجذوب شدی !

می فرمود: زمانی که در مشهد مشغول تحصیل بودم به خاطر فرا رسیدن سال نو میوه های بسیار تازه و رنگارنگ در بازار آمده بود.

روزی از بازار می گذشتم وقتی چشمم به آن میوه های تازه و مرغوب افتاد مجذوب شدم، به حدی که نتوانستم بدون خریدن میوه از آن بگذرم.

یک کیلو سیب خریدم چند عدد را در بین راه به دوستان تعارف کردم و مقداری را نیز به مدرسه آوردم؛ وقتی به مدرسه رسیدم با خود گفتم: شیخ محمد حیف نبود، چه قدر زود مجذوب این زرق و برق شدی! چه قدر زود دست و پایت را گم کردی.

 

عالم مرگ و قبر

معظم له در مورد مرگ و حال انسان در تشییع جنازه چنین بیان داشتند:

دامادی انسان آن روزی است که انسان را پس از شست شو و غسل آن هم با سدر و کافور و پوشاندن لباس سفید (کفن) روی دست می گیرند و از هر طرف صدا می زنند «لا اله الا الله» اگر آن روز خدای بزرگ به من اجازه دهد سر از تابوت بیرون می آورم و خطاب به مردم می گویم: مردم قدر ـ لا اله الا الله ـ را بدانید، ولی حیف که خدا چنین اجازه ای را نمی دهد .

چون در آن مجلس ایشان بسیار از مردن و زندگی پس از مرگ تعریف کرده بود، فرزند ارجمندشان ـ حجت الاسلام اسماعیل کوهستانی ـ گفت:

آقا جان! این گونه که شما از مرگ ستایش می کنید، پس مردم باید تقاضای مرگ نمایند و هر چه زودتر از این عالم به آن عالم رهسپار گردند.

آقا فرمود:
در حدیث آمده است: «الدنیا مزرعه الاخره» هر چه در این عالم بیش تر باشیم، برای عالم پس از مرگ بیش تر کار می کنیم، از این رو تقاضای مرگ لازم نیست.

از جمله مطالبی که معظم له در آن شب فرمودند این بود که:

یکی از مشکلات قبر سؤال دو ملک مقرب خدا یعنی نکیر و منکر از میت است.

البته ایشان می فرمودند: برای مؤمنان بشیر و مبشرند ـ و سپس رو به ما بچه طلبه ها کردند و فرمودند:

آیا شما دعای رضیت بالله ربا و بالاسلام دیناً را از حفظ اید و بعد از هر نماز می خوانید یا نه؟

در پاسخ گفتیم، نه! نمی دانیم در کجاست.

آن گاه معظم له فرمودند:

این دعا در اعمال و تعقیبات مشترکه نماز در اوایل مفاتیح الجنان آقا شیخ عباس قمی است؛ شما آن دعا را ـ که متضمن اقرار به توحید و امامت و وحی و نوبت است ـ حفظ کرده و پس از هر نماز بخوانید، وقتی زبان شما به آن کلمات عادت پیدا کرد و هنگامی که شما را در قبر گذاشته و همه برگشتند و در حالت تنهایی قرار گرفتید چون عادت به آن دعا دارید شروع می کنید به خواندن آن دعا. این جا است که آن دو ملک برای سؤال قبر نزد شما می آیند و می بینید شما مشغول خواندن همان چیزی هستید که آن ها می خواستند از شما بپرسند. در این حال است که یکی از آن دو ملک می گوید: از این شخص بپرسیم! دیگری می گوید چه بپرسیم او که قبل از پرسش دارد می خواند. در نتبیجه تصمیم بر سؤال می گیرند و می گویند من ربک؟ من نبیک؟

شما در آن حال سربلند کرده و به آنها می گویید، مگر نمی شنوید که من دارم می خوانم: «رضیت بالله رباً و بالاسلام دیناً» دیگر این چه سؤالی است که از من می کنید.

آن دو ملک خوشحال می شوند و قبر تو باغی از باغ های بهشت می گردد.

 

به یاد ساعت مرگ باش

آیت الله کوهستانی می فرمودند:

همین قدر بدان ما ساعتی را در پیش داریم که در آن ساعت ماییم و مأمورهای بی نظر خدا، برای آن ساعت فکری بکن؛ سپس این رباعی منسوب به حضرت علی علیه السلام را می خواندند:
لا دار للمرء الموت یسکنها الا التی کان قبل الموت بانیها
فان بنیها بخیرٍ طاب مسکنها و ان بناها بشرٍ خاب ثاویها

برای مرد بعد از مرگشان جایی نیست که در آن جا ساکن شوند، مگر آن جایی که قبل از مرگ بنا کرده باشد. اگر آن را با خیر و خوبی ساخته باشد جای خوبی دارد و اگر با شر ساخته باشد جای گاه پرفقر و نیازی خواهد داشت.

 

عمل، بهترین وسیله نجات

شخصی به آقا جان گفت: چه کار کنیم، مرگ خیلی سخت است، خدا چگونه می خواهد با ما معامله کند.

معظم له در جوابش فرمود:

اگر عمل داشته باشی چیزی نیست، مثل این است که پیراهن کثیف را از تنت بیرون کنی و پیراهن تمیز بپوشی!

 

دعای در خط اسلام بودن

روزی خطیب بزرگ مرحوم شیخ محمد تقی فلسفی به محضر ایشان رسید و به ایشان عرض کرد که ما تا الان در خط اسلام بودیم، دعا بفرمایید از این به بعد هم در خط اسلام باقی بمانیم.

معظم له در پاسخ وی با کمال تواضع و فروتنی فرمود:

همیشه دعای من این است که:

ربنا لا تزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب؛ پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی، دل هایمان را دست خوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو بخشایش گری.

 

ارزش کلمه طیبه لااله الا الله

ایشان می فرمودند:

فردای قیامت مردم دوست دارند به دنیا برگردند و یک ـ لا اله الا الله ـ بگویند و بمیرند.

 

دوستی حضرت علی(ع) مایه نجات

درباره ولایت حضرت علی (ع) می فرمودند:

ما شیعه واقعی نیستیم، ولی خدا کند از دوستان او ـ امیرالمؤمنین علیه السلام ـ باشیم و همین مقدار هم ما را کافی است.

 

عنایت امام حسین(ع)

درباره توسل به امام حسین(ع) می فرمودند:

امام حسین علیه السلام هر چه داشت در راه خدا داد، هر کس به خانه امام حسین علیه السلام برود، امام او را رها نمی کند ( همه چیز به او می دهد ).

 

اثر غذای حرام

درباره اثر غذای حرام می گفتند:

زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می رساند.

 

مخفی بر فرشتگان

حجت الاسلام دارایی نقل می کند:

روزی خدمت آقاجان کوهستانی رسیدم و عرض کردم این جمله که در دعای کمیل دارد: «و کنت انت الرقیب علی من ورائهم والشاهد لما خفی عنهم ...؛ تو گواه و شاهد بر منی، از آن چه که بر فرشتگان هم مخفی است.» آن چه چیزی است که بر فرشتگان هم مخفی است؟

معظم له فرمود: خطورات قلبی است.

 

امر به معروف عملی نه زبانی

از سفارش های معظم له به طلاب این بود:

مردم را با اعمالتان امر به معروف و نهی از منکر کنید و آن ها را هدایت نمایید؛ در روز قیامت اگر عوام گناه بکند آهسته به او می گویند چرا گناه کردی؟ ولی به شما با تندی می گویند چرا گناه کردی؟

 

برای منبر قیمت نگذار!

حجت الاسلام سید خلیل حسینی رکاوندی می گوید:

آیت الله کوهستانی به من سفارش نمود که اگر دعوت منبری را قبول کردی برای منبر قیمت تعیین نکن، زیرا هر کس گذاشت، مزد خود را گرفته و دیگر در آخرت مزد ندارد.

 

شرط دیدار با امام زمان (عج)

از ایشان پرسیدم: شما خدمت امام زمان علیه السلام رسیدی؟ آیا با او ملاقات کردی؟

آقا جان فرمود:

اگر ما خوب باشیم، امام زمان (عج) خودش به سراغ ما خواهد آمد.

 

پی نوشت:

کتاب کبیر کوهستان زندگی و زمانه آیت الله کوهستانی،علی اکبر حسینی

ویکی شیعه

پایگاه اینترنتی وارثون

منبع:حوزه


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها