۲۵ آذر ۱۴۰۳ ۱۴ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۱۴
عقیق: حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی در سخنرانی خود در مسجد حضرت امیر به منتظران حقیقی و راه رستگاری آنان در دوران غیبت اشاره کرد که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
از جابر بن عبدالله نقل شده که رسول خدا فرمودند: اولی الأمر جانشینان من و امامان مسلمین هستند. نخستین آنها علی و آخرین آنها مهدی است. او غیبتی خواهد داشت که بر اعتقاد به امامتش ثابت نمیمانند، مگر کسانیکه خداوند قلب آنها را برای ایمان آزمایش کرده باشد.
جندل بن جنادۀ یهودی به رسول خدا گفت: من را از اوصیاء بعد از خودت آگاه کن تا به ایشان تمسک کنم. حضرت فرمود: اوصیاء من دوازده نفر هستند. جندل گفت: ما هم در تورات ایشان را اینگونه یافتهایم. آنها را برای من نام ببر. فرمود: اولین آنها پدر همه امامان علی است. سپس حضرت تا آخرین امام را نام برد و فرمود: آخرین آنها مهدی است که غایب خواهد شد. خوشا به حال صابران در دوران غیبت او. این افراد همان کسانی هستند که خداوند آنها را در کتاب خود توصیف کرده: قرآن مایه هدایت است برای پرهیزگاران. کسانیکه به غیب ایمان دارند. سپس فرمود: ایشان حزب خدا هستند. آگاه باشید که تنها حزب خدا رستگار هستند. پس بحث از اوصیاء پیامبر در کتاب انبیا پیشین از جمله تورات مطرح بوده است.
ما در مباحث محرم و صفر سال گذشته گفتیم که ولایت امیرالمؤمنین در بین تمام انبیا مطرح و شرط نبوت آنها بوده است. فلذا یکی از رسالتهای تمام انبیا ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین به امتهای خودشان بوده است. سوال جندل به این معنا است که او بر اساس تورات از نام این جانشینان آگاه بوده است.پیامبر میفرماید: خوشا به حال صابران در دوران غیبت. یعنی منتظران حقیقی عوض آنکه بگویند حضرت چه زمانی تشریف میآورد خودشان را آماده ظهور حضرت میکنند. این انتظار یک بحث کنشگری است. یعنی باید برای ظهور حضرت تلاش کرد. کسانی که ایمان به غیب دارند، یعنی کسانی که به حضرت مهدی ایمان دارند. فقط اینها متقی محسوب شده و رستگار هستند.
شناخت وصفی، دومین گام در کسب معرفت امام
این نوع از شناخت، بیان خصایص و مقامات این ذوات مقدسه است. معرفت اسمی پاسخی برای مدعیان دروغین امامت، و ثمرۀ معرفت وصفی برای در امان ماندن از شبهات است.
ما مأمور به بیان حق هستیم و نسبت به پذیرش حق توسط دیگران هیچ مسئولیتی نداریم. کما اینکه پیامبر هم همین وظیفه را داشتند. عدم پذیرش حق هم به وجود برخی از موانع در درون افراد ارتباط دارد. به طور کلی حق به واسطه قلب پذیرفته میشود. قرآن در مورد آنهایی که از پذیرش حق خودداری میکنند میفرماید: در قلبهای آنها بیماری وجود دارد. بیماریهای قلب ٢٢ مورد است. کسانیکه از این بیماریها نجات پیدا کردهاند استعداد پذیرش حق را دارند. باید شناخت شما به حدی برسد که بتوانید در مقابل شبهات ایستادگی کنید. تنها راه نجات هم سوار شدن در کشتی نجات اهل بیت است.
مراتب شناخت وصفی نسبت به وجود مقدس اهل بیت
معرفت وصفی در دو سطح محقق میشود: سطح اول برای مرتبه عالی عموم است و سطح دوم برای مرتبه دانی عموم. من و شما در یکی از این دو سطح قرار داریم. یا در کف هستیم یا در اوج. اما یک شناختی هم برای اهل بیت وجود دارد که وصفی نیست بلکه شناخت حقیقی است. این نوع از شناخت جز برای انبیا و اوصیاء حاصل نمیشود.
پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود: من را نشناخت به جز خدا و تو؛ و تو را نشناخت مگر خدا و من.
امام صادق فرمود: کمترین درجه شناخت امام این است که او برابر با پیامبر است مگر در درجه نبوت و وارث او است. و اطاعت از او اطاعت از خدا و رسول خدا است. و اینکه در هر امری باید تسلیم او بود و به او ارجاع داد و گفته او را اخذ کرد. این، ادنی مرتبه معرفت است. یعنی اگر غیر از این باشد دیگر به آن معرفت اطلاق نمیشود! یعنی اگر پیامبر علم و عصمت دارد حضرت امیر هم علم و عصمت دارد. شاهد، آیه مباهله است که در حق حضرت فرمود: انفسنا. حضرت امیر خود پیامبر است، به استثنا مسأله نبوت.
تمام علوم و فضائل پیامبران نزد ائمه است
امیرالمؤمنین فرمودند: آن علمی را که حضرت آدم از آسمان به زمین فرود آورد و تمام آنچه که پیامبران به آن فضیلت داده شدهاند نزد من و نزد عترت حضرت خاتم است.
یعنی اگر حضرت عیسی مرده را زنده میکند حضرت امیر هم قادر به زنده کردن مرده است. مقام نبوت یا تأسیس شریعت به دست ائمه قرار داده نشده؛ اما تحفیظ و تبیین شریعت و تعیین مصادیق بر عهده ائمه است. ما باید به این معرفت برسیم که بهواسطه امام زمان است که دین خدا زنده نگه داشته شده است.
منبع:مهر