۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۱۰
عقیق:خداوند متعال در سوره مبارکه نازعات می فرمایند: فَإِذَا جَآءَتِ الطَّآمَّةُ الْکُبْرَى یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى وَ بُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یَرَى فَأَمَّا مَن طَغَى وَ آثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِىَ الْمَأْوَى وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأوْى.
یعنی آنکه : آنگاه که آن حادثه بزرگ فرارسد. در آن روز، انسان آنچه تلاش کرده، به یادآورد و جهنم براى هر بیننده اى آشکار شود. امّا هر که سرکشى کرده و زندگى پست دنیا را (بر آخرت) برگزیده، بى شک، دوزخ جایگاه اوست.
و اما کسى که از مقام پروردگارش ترسید و نفسش را از هوس بازداشت بىشک، بهشت جایگاه اوست.
از پیام های این آیات می توان فهمید که:
۱- قیامت، بزرگترین و فراگیرترین حادثه است که تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع خود قرار مى دهد. «الطامّة الکبرى»
۲- انسان در قیامت، دائماً متذکّر کارهایش در دنیا مى شود. «یتذکّر الانسان ما سعى»
۳- ریشه طغیان، دنیاپرستى است. «طغى و آثر الحیاة الدنیا»
۴- دنیا بد نیست، ترجیح آن بر آخرت بد است. «آثر الحیاة الدنیا»
۵ - خداوند که ترس ندارد، مقام اوست که مایه ترس انسان مى شود. مثل اینکه انسان از قاضى مى ترسد، زیرا مىداند اگر جرمى مرتکب شود، با او سر و کار دارد. «خاف مقام ربّه»
۶- ریشه مبارزه با نفس، خوف الهى است. «خاف مقام ربّه و نهى النفس عن الهوى»
۷- نفس انسان فتنه گر است که باید او را باز داشت. «و نهى النفس عن الهوى»
۸ - قانون الهى براى همه افراد یکسان است. «من طغى... من خاف»
منبع: تفسیر نور حجت الاسلام والمسلمین استاد قرائتی