۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۹ : ۱۷
عقیق:قزوین از دیرباز سرزمین تولد و پرورش علمای بزرگ اسلام بوده است و این مهم تا جایی پیش رفته که همواره در کنار نام قزوین پیشوند عالم خیز بودن آن هم به کار رفته و وجود صدها دانشمند در رشتههای مختلف علمی و حضور دانشمندان نامی دیگر بلاد در مدارس علمیه قزوین، بهترین گواه بر جایگاه رفیع این شهر در میان جهان اسلام است.
در این قسمت به معرفی زندگی محدث بزرگوار، قاری قرآن، ادیب و شاعر، قصه گوی کودکان، آشنا به ادبیات عرب، فارسی و ترکی، جناب اسلم بن عمرو ترکی قزوینی، از شهدای دشت نینوا که همراه سیدالشهدا (ع) بوده است، می پردازیم.
معرفی اسلم بن عمرو ترکی قزوینی
ایرانی ها در کوفه به قبیله «بنی الحمراء» معروف بودند و بخشی از این قبیله، مردم قزوین و دیلم بودند که در کوفه زندگی می کردند و این طایفه با قبیله بنی عبدالقیس، از قبایل شیعه کوفه، هم پیمان بودند.
هنگام ورود امیرالمومنین علی(علیه السلام) به کوفه، همگی با وی بیعت کرده و پیرامون امام گرد آمدند و حضرت با این طایفه مانند سایر قبایل رفتار می کردند و اعراب ، علی (علیه السلام) را به همین دلیل ملامت می کردند.
اشعث بن قیس خطاب به امیرالمومنین علی (علیه السلام) شکایت می کرد که یاامیرالمومنین! طایفهی حمراء با استفاده از تقرب به شما، بر ما استیلا یافتهاند، تا اینکه حضرت علی (علیه السلام) پاسخ داد: «من در سراسر قرآن فضیلتی برای ذریهی اسماعیل نسبت به ذریهی برادرش اسحاق نیافتم. آیا به من حکم میکنید که بر اساس دلخواه شما عمل کنم». بنی الحمراء از شیعیان حضرت علی (علیه السلام) و از محبین خاندان عصمت و طهارت بودند و سهم مهمی در بنای حوزه علمیه کوفه و پایه ریزی این دانشگاه عظیم شیعی داشتند.
«در نهضت علمی و فکری کوفه، تعدادی از حکما و محدثین ایرانیتبار سهم عظیمی داشتند و خاندان آنها مانند خاندان بنی فرقد و بنی ازرق و بنی حمراء -که این خانواده از همپیمانان قبیله بنی عبدالقیس بودند-کوفه را مسکن دائمی خویش قرار داده بودند، هنگام ورود حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) همگی به امام(علیه السلام) پیوستند. جمعی از ثقات محدثین و علما و اصحاب از این خاندان برخاسته اند .»
اسلم بن عمرو ترکی نیز از همین قبیله بنی الحمراء بود، که به خاندان امیرالمومنین علی (علیه السلام) راه یافته و کاتب حضرت اباعبدالله (علیه السلام) گردید و مورد اعتماد امام علیه السلام بود تا در روز عاشورای سال ۶۱ هجری قمری در رکاب سیدالشهدا به شهادت رسید . در حقیقت اسلم فرزند عمرو غلام امام حسین (علیه السلام) و از ترکان دیلم بود ،و طبق نقل برخی کتاب ها وی از نژاد ترک و اهل دیلم، منطقهای از شمال ایران (حدود قزوین تا گیلان) بوده است.
برخی گفته اند : اسلم همان واضح ترک است و از آنجا که نحوه شهادت و تشابه رجزی که خوانده اند و کیفیت ملاقاتی که امام حسین (علیه السلام) بر بالین این دو کرده، شبیه به هم میباشد، لذا احتمال می رود اسلم بن عمرو ترکی همان واضح ترک باشد و این دو شهید، یک نفر باشند با دو نام و دو اسم.
از طرفی دیگر علامه محسن امین در کتاب ( اعیان الشیعه، ج ۳، ص ۳۰۳ ) بیان می کند «اسلم بن عمرو ترکی غیر از واضح ترک میباشد». به علاوه در کتب تاریخ اسلم را غلام امام حسین دانسته اند و واضح را غلام حرث سلمانی؛ بنابراین به نظر می رسد «اسلم» غیر «واضح» استا میشان دو شهید کربلا می باشند و هر دو از تبار ترک، یکی غلام امام حسین و دیگری غلام حرث سلمانی.
در برخی از کتابهای تاریخی آمده است: امام حسین علیه السلام بعد از شهادت برادرش امام حسن مجتبی (علیه السلام) اسلم را که غلام بود خریداری کرد و به فرزندش علی بن حسین بخشید و پدر اسلم ترک زبان بوده است. «و قد ذکر اهل السیر والمقاتل انه علیه السلام اشتراه بعد وفات اخیه الحسن علیه السلام، و وهبه لابنه علی بن الحسین (علیهم االسلام) و کان ابوه عمرو ترکیا».
طبق نقل برخی از مورّخان، جناب اسلم بن عمرو قزوینی مردی شجاع و قاری قرآن، دانا به زبان عربی و در مواقعی کاتب امام حسین علیه السلام بود و هنگامی که امام حسین از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا حرکت کرد، اسلم همراه آن حضرت بود.
در روز عاشورا از امام اذن میدان گرفت و آهنگ پیکار کرد. «و کان اسلم کاتبا عند الحسین (علیه السلام) فی بعض حوائجه فلما خرج الحسین علیه السلام من المدینه الی مکه، کان اسلم ملازما له حتی اتی معه کربلاءپس از آنکه امام به او اذن میدان داد مقابل سپاه دشمن قرار گرفت این رجز را میخواند:
امیری حسین و نعم الامر سرور فواد البشیر النذیر
فرمانده من حسین است؛ و چه خوب فرماندهی، مایه شادمانی قلب بشیر و نذیر، یعنی رسول خداست.
مرحوم علامه شیخ عبدالله مامقانی در کتاب (تنقیح المقال) بیان می کند«چون روز عاشورا رسید (اسلم) از حضرت اباعبدالله (علیه السلام) اذن میدان گرفت. امام هم به ایشان اجازه میدان داد و شروع کرد به جهاد و مبارزه و رجزخوانی میکرد تا اینکه گروه زیادی از دشمن را به هلاکت رساندند. و سرانجام بر اثر جراحات بسیار بر زمین افتاد؛ سپس امام علیه السلام به سرعت به بالین وی آمد و دید اسلم را در حالیکه در بدن رمقی نداشت و به امام علیه السلام اشاره میکرد. حضرت دست در گردنش انداخت و صورت به صورت گذاشت؛ سپس چشمهایش را باز کرد و لبخندی زد و گفت: «من کجا و فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله کجا، قرار داده است صورتش را به صورت من. سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد.
شهادت
جناب اسلم بن عمرو ترکی قزوینی پس از توفیق شاگردی و کسب فیض از محضر حضرات معصومان (علیهم السلام) در سال ۶۱ هجری قمری ودر حدود چهل پنج سالگی در رکاب حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا به شهادت رسید و در مقبره دست جمعی شهدا واقع در شرق قبر مطهر سیدالشهدا، داخل حرم مطهر امام حسین(علیه السلام) به خاک سپرده شد.
منبع:حوزه