۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۱۱
عقیق: ملا محمدعلی مجتهد، معروف به مرحوم آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از علمای بنام تهران بود که سال 86 بدرود حیات گفت، اما سخنرانیها و پندهای عرفانی و اخلاقی وی به یادگار مانده است و میتوانیم هر چند به صورت مجازی هم که شده پای درس این استاد اخلاق تلمذ کنیم.
آیتالله مجتهدی رابطه خوبی با طلاب داشت، طوری که فضای گرم و صمیمی بر حوزه علمیهشان حاکم بود. این استاد برجسته اخلاقی، مباحث را چنان رسا ارائه میداد که بر دل مینشست؛ به طوری که حتی هم اکنون نیز نشستن پای صحبت و کلاس اخلاق ایشان خالی از لطف نیست.
صفات رذیله جبن، بخل و کبر
جبن در طرف مقابل تفریط واقع است آن است که از چیزی که نباید حذر کرد احتراز نماید و این صفت در نهایت خباثت و موجب هلاکت است. به سبب آن است که آدمی ذلیل و خوار و زندگانی او تلخ و ناگوار میگردد و مردم در جان و مال او طمع می کنند.
از این جهت حضرت پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: «بار پروردگارا پناه می گیرم به تو از بخل و پناه می گیرم به تو از جبن»؛ ضد این دو جنس صفت شجاعت است که عبارت است از اطاعت قوه غضبیه از برای قوه عاقله یعنی نترسد از آنچه نباید ترسید و حذر کند از آنچه باید احتراز کند از این جهت که خدای تعالی در وصف نیکان اصحاب پیغمبر(ص) می فرماید:أشِدَاءُ عَلَی الکُفار یعنی سخت و شدیدند بر کفار و به این سبب امیر مومنان علی(ع) در وصف مومن فرمودند که «دل مومن از سنگ محکم تر است» و از حضرت امام جعفر صادق(ع) مروی است که فرمودند: «مومن از کوه محکم تر است زیرا که سنگ از کوه می ریزد و از دین مومن هیچ فرو نمی ریزد».
حضرت امام(ره) کتابی ترجمه کردند به نام «عقل و جهل» که در مورد این 72 لشگر در آن صحبت کردند. در خودتان پیاده کنید. وقتی که عقل را خلق کرد جهل شکایت کرد خداوندا چرا برای عقل لشگر خلق کردی برای من نیز لشگری خلق کن و خداوند برای او هم 72 لشگر خلق کرد هر صفت خوبی لشگر عقل است و ضد آن که صفت بدی است لشگر جهل. مثل صدق لشگر عقل است، دروغ گویی لشگر جهل.
آدمی که دروغ می گوید جاهل است از جهل برخاسته. جبن هم ظاهرا از صفات لشگر جهل است که آدم از غیر خدا بترسد و ظاهرا معنی جبن همین است. اگر از خدا بترسد خوف است و این خوب است و از لشگر عقل است؛ اما اگر از غیر خدا بترسد این گرفتار مرض جبن است. باید فقط از خدا بترسد و از غیر خدا نترسد.
از دیگر صفات رذیله بخل است. بخل یعنی چه؟یعنی خمس نمیدهند اینها از بخل است سر سال دو میلیون اضافه آورده است باید چهارصد هزار بدهد سختش است این از بخل است. بعضی ها بخیلند حتی روا ندارند زن و بچه هایشان هم بخورند پول می خواهند جمع کنند. بخیلند. یک مهمانی بر پا نمی کند اقوامشان بیایند. با وجود اینکه داراست.
در مقابل صفت بخل، سخاوت است. بعضیها ریزش دارند. دارا نیستند، اما سفره اندازند با اینکه ندارد سخی است. سخاوت از صفات خوب است و بخل از صفات بد. سخاوت از جنود عقل است و بخل از جنود جهل. مثلا تواضع لشگر عقل است، افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
آدم باید خاکی باشد. سلام کنید. من بچه بودم 8-7 ساله به یک پیرمرد هم می گفتم سلام علیکم. پیرمرد هم خوشش می آمد می گفت بارک الله ، پیرشوی. همین دعای آنها سن مرا زیاد کرد. یکی از منبری های قدیم می گفت:الاغ ها که به هم می رسند، پوزه ای به هم می مالند، سلامی می کنند، شما چرا سلام نمی کنید؟ سلام کنید. چرا سلام نمی کنید. می گوید مرسی. یعنی چه مرسی؟
یکی می گوید سلام علیکم آن یکی می گوید سلام از ماست. سلام از ماست چیست؟جواب بدهید. سلام از ماست که جواب نیست. باید بگویید سلام علیکم. سلام نمیکند چون یا خیلی پولدار است یا خیلی ملاست و علم دارد راضی نیست به زیر دستی سلام کند. در مقابل تواضع، تکبر لشگر جهل است.حدیث داریم که «مَن تواضَعَ فقد رَفَعَهُ الله و مَن تکبّرَ فقد وَضَعَهُ الله».
امام را چرا خدا بالا برد؟ برای اینکه فرمودند ما کاری نکردیم این پابرهنهها ، کوه نشینها، انقلاب را به ثمر رساندند و ما کاری نکردیم. به من یک خدمتگزار بگویید بهتر از این است که رهبر بگویید همین رهبر فعلی را، اگر عظمی بگویند ناراحت می شوند. لذا خیلیها می ترسند بگویند عظمی، می گویند آیت الله.
محمد رضا تکبر کرد رفت قم و گفت ریشه روحانیت را می زنم. چون عصبانی بود و امام (ره)در روز پانزده خرداد در مدرسه فیضیه سخنرانی کرده بود که مردک کاری نکن که بیرونت کنند، به شاه گفت مردک، چه کسی جرات می کرد بگوید بالای چشمت ابرو است؟
شاه عصبانی شد و فردایش قم رفت کنار صحن قم ایستاد و سخنرانی کرد، طلبههای مدرسه خان پشت شیشه نگاه میکردند برای من گفتند دندان قروچه میرفت و عصبانی بود. امام را هم شبانه گرفتند و زندان بردند، اما دیدید خدا چه کرد. در کاخ نیاوران صدا را شنیده بود که مردم می گفتند مرگ بر شاه، ترسیده بود که او را بکشند، فرار کرد. خدا می خواست. امام تواضع کرد بالا رفت محمد رضا تکبر کرد و زمین خورد.
تواضع داشته باشید.علم، تکبر برایتان نیاورد، علم تکبر می آورد. ثروت تکبر می آورد. پست و مقام تکبر می آورد. خیلی آدم می خواهد که رئیس باشد و خاکی باشد مثل امام هشتم (ع) سراغ نداری که با خدمه و مهتر و غلام بر سر سفره می نشست. به حضرت میگفتند آقا خوب نیست با این ها سر یک سفره بنشینید می فرمودند: کسی بر کسی برتری ندارد مگر در تقوا. همه ما اولاد آدم هستیم. مهتر کسانی هستند که اسب را تیمار می کردند. لباس منظمی هم نداشتند. حالاطرف تا پست و مقام پیدا می کند، در را به روی خودش می بندد و کسی را راه نمی دهد.
یکی قطره باران ز ابری چکید/ خجل شد چو پهنای دریا بدید/ که جای که دریاست من کیستم/ گر او هست حقا که من نیستم/ چو خود را به چشم حقارت بدید/ صدف در کنارش به جان پرورید/ سپهرش به جایی رسانید کار/ که شد نامور لؤلؤ شاهوار
منبع:دانشجو
211008