۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۰۴
عقیق: پیامبر (ص) در حدیثی که در منابع معتبر و مستند شیعه و سنی آمده، فرموده است: «أفضل الأعمال أمتی إنتظار الفرج؛ برترین اعمال امت من، انتظار فرج است.» با این وجود هنوز هم گاهی در حل مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی دست به دامن ابزارها و روشهایی غیر از توجه به ضرورت فرج و ظهور امام زمان علیه السلام هستیم. این بیتوجهی ما به اندازهای است که علما و دانشمندان دینی و اهل دل که از قلب مبارک آن امام معصوم و امام زمان (عج) باخبر میشوند، ضمن هشدارها و یادآوری توجه به آن حضرت، از ما بابت این غفلت گلایه دارند. چنانکه در سخنان و گفتارهای آیتالله العظمی بهجت رحمهالله علیه، نمونههای زیادی از این هشدارها مشاهده میشود تا دعای اصلی ما در تمام سختیها و مشکلات، دعای برای فرج حضرت بقیهالله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
بخشهایی از سخنان آیتالله العظمی بهجت رحمهالله علیه را مورد بازخوانی قرار داده تا دلایل غیبت حضرت صاحب عجل الله تعالی فرجه الشریف و مسئولیت ما در این دوران مورد بازخوانی قرار بگیرد. این مطالب گزیدهای از سخنان این عالم بزرگوار و حکیم است که به تائید دفتر معظم له رسیده است.
او همیشه حاضر است
[فرج، دو نوع است]؛ فرج عمومی یا فرج خصوصی. ممکن است کسی مبتلا [به بیماری یا گرفتاری] است [و فرج خصوصی برای او اتفاق بیافتد]. حضرت حجت از اینکه در قضای حاجت [مؤمن] و نجات او از بلیات (بلاها) سعی کند ممنوع نیست. الی ماشاالله دیده شده که شیعه را در وقتی که راه دیگری نبوده است، نجات دادهاند. این [فرج] ظاهراً شخصی و خصوصی است و الا [فرج] عمومی همان است که برای همه ظاهر [میشود].
بله! یک چیزی هست که انسان باید ملتفت باشد که او همیشه حاضر است. او ما را میبیند، ما او را نمیبینیم. نعوذبالله نعوذبالله [مثل این که] شیطان ما را میبیند [ولی] ما او را نمیبینیم. این که [امام زمان عجلالله فرجه الشریف] «عین الله الناظره و اذنه الواعیه و یده الباسطه؛ چشم بینای خدا و گوش شنوای الهی و دست توانمند خدا» است، [یعنی] قطعاً این صحبتی که ما میکنیم او جلوتر از ما میشنود. این مسافت بین سامع و متکلم فرق [و فاصله] دارد، [اما] ایشان [برای شنیدن کلام] قطع مسافت نمیکند، [بلکه] کلام ما را جلوتر از همه ما میشنود، چه [از سوی] متکلم باشد چه مستمع. جلوتر از مستمعین میشنود. اگر ما این را بدانیم حیا میکنیم از معصیت، حیا میکنیم از غفلت.
اگر [به بلایی] مبتلا هستیم باید بدانیم استغفار برای همه بلیات [نافع] است، اما به شرطی که استغفار صادقانه باشد، قلبی باشد، نه اینکه فقط کلمه «استغفرالله» باشد. اگر [استغفار کننده] صادق باشد باید نگاه کند که کجای کار او خلل دارد.
استغفار صادق با استغفارِ غیر صادق الی ماشاالله [تفاوت دارد]. روایت، مُسلَّم است که استغفار، تمام بلیّات را رفع میکند ولو که در خواب به من بفرمایند [برای رفع بلا] تا یک سال باید صبر کنی، این [بلا]، اَمَد(پایان) دارد.
بالاخره چیزی که هست در اینجا کذب خریدار ندارد. استغفار هر بلایی را [دفع میکند]، مگر [آنکه] استغفار کاذب باشد.
استغفرالله را قلبا بگویید نه به دروغ، اگر قلبا بگویید همهاش در فکر این هستید که پیدا کنید [مانع] کجاست؟ کجای [کار] من خلل دارد که استغفار من دروغ است.
ارتباط با نمایندههای خدا
در خلوتمان با خدا، دعای شریف «عظم البلاء و برح الخفاء» را بخوانیم. با اعتراف به اینکه [مشکلات] عمل از خودمان است که به سر ما آمده و میآید، تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندههای خدا (اهلبیت علیهمالسلام) ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمیشود. تا رابطه ما با ولی امر امام زمان صلواتاللهعلیه قوی نشود، آیا کار ما درست میشود؟! بدون اصلاح نفس؟ [آیا] میشود تا خودمان را اصلاح نکنیم کار درست بشود؟ تا در عالم راشی و مرتشی و رائش (رشوهدهنده و رشوهگیرنده و واسطه رشوه) هست کار تمام میشود؟!
باید همین کارها را بکنیم [تا] در بین خودمان اختلاطی نشود. آب آلوده نشود، تا گرفته بشود ماهیها. در بین خودمان، فساد از این بالاتر نرود.
این یکی و دوم؛ در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، توبهمان، نمازهایمان، عباداتمان، مخصوصاً دعای شریف «عظم البلاء و برح الخفاء» را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را، با او باشیم. حالا اگر رساند که رساند، اگر نرساند، دور نرویم از او، از رضای او دور نرویم. او میبیند، او میداند! حرفهایی که ما به همدیگر میزنیم. او عیناللهالناظرة و اذنه الواعیة [است] و جلوتر از ماها میشنود حرف ما را. بلکه خودمان که حرف میزنیم این صدا از لب میآید به [طرف] گوش، فاصلهای دارد، او جلوتر از این فاصله، حرف خودمان را میشنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آیا] ما میتوانیم کاری بکنیم که او نفهمد؟! میتوانیم کاری بکنیم که او نداند؟!
بالاخره، نمیتوانیم از خدا مخفی بکنیم اعمال خودمان را. او قادر است، ناظر است، علیم است، حکیم است. تا با او نسازیم، کارمان درست نمیشود. بین خودمان و خدایمان در خلوات، از تضرعات، از انابه و از توبه، و از طلب توبه، طلب توفیق به توبه، دست برنداریم.
از خدا میخواهیم توسط انبیا و اوصیائش و وصی حاضرش که در پیش عارفین حاضر است؛ که ما را منحرف نکند از خدایی بودن و از خداییان و از وسائط امداد خدا، ما را منحرف نکند، بصیر و بینا بکند، خودشناس باشیم، خودیها را بشناسیم، خداییها را بشناسیم، آن وقت خلاف اینها هم شناخته میشوند.
منبع:تسنیم