۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۱۸
عقیق:آیت الله محمدعلی جاودان، استاد اخلاق در جلسه هفتگی درس اخلاق خود با اشاره به بخشی از دعای وضو گفت: در بخشی از دعای وضو ما درخواست یک وضوی تمام و یک نماز تمام داریم که ثمره آن رضوان و تمام رضای خداوند است، اما این نماز تمام و وضوی تمام و کامل برای وقتی است که انسان یک شخصیت تمام داشته باشد، که در این صورت میتواند یک وضوی تمام بگیرد و یک نماز تمام و کامل بخواند.
وی ادامه داد: روح وضو در وضوهای ما نیست، اگر وضوی صحیح بگیرید یک قدم بزرگ است. مثلاً اگر موهایتان خیلی بلند است مسح سر را صحیح انجام میدهید و اگر وضوی شما صحیح باشد، تازه یک قدم است. اما تا وضوی تمام و کامل خیلی فاصله است و برای رسیدن به چنین وضویی یک شخصیت تمام لازم است.
عدم ترس در انسان کامل
این استاد اخلاق با اشاره به ترس در انسان اظهار کرد: شخصیت تمام این است که از هیچ حادثهای نمیترسد و ترس در وجودش نیست. ترس یک نقص در وجود انسان است، بخل یک نقص در وجود انسان است، اگر شخصیت انسان تمام شده باشد در وجود او نقصی نیست. وقتی شخصیت انسان تمام و کامل باشد و در او نقصی نباشد از هیچ چیز نمیترسد و حتی از بخشش تمام اموال خود نیز ترسی ندارد.
وی ادامه داد: نقل شده است که حضرت امام حسنمجتبی (ع) تمام اموال خود را دو بار بخشید. اگر تمام داراییهای خودش را بخشید آن شب هم به راحتی دیشب سر به بالین میگذارد و هیچ خیالی هنگام خواب در خاطرش نیست، اما اگر امروز کسی از ما تمام دارایی خود را بخشید شب موقع خواب همه فکر او داراییاش است، اما وقتی کسی به شخصیتی کامل و تمام رسید در مقابل بخشیدن همه دارایی خود، هیچ فکر و خیالی ندارد و شب هم راحت میخوابد و هیچ خیال اضافهای در خاطرش نیست و ترسی به دل ندارد.
آیت الله جاودان افزود: حالا چنین شخصیتی اگر به بزرگترین جنگ عالم هم برود، تا جایی که فقط او به تنهایی در مقابل یک لشکر باشد، باز هم ترسی ندارد. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: اگر همه عرب پشت به پشت هم باشند و به مقابله من بیایند، من نمیترسم و عقب نمیروم. این یک شخصیت تمام است که ترسی ندارد، چون از هیچ حادثهای نمیترسد، حتی اگر عالم در دستش باشد میبخشد و هیچ خیالی نمیکند و اصلاً حتی خیال نمیکند که کاری کرده است.
انسان کامل و غلبه بر تمام غرائز
وی بیان کرد: حتی شهوت، غضب، ثروت و مقام و دیگر غرائز بر او غالب نیست و همه این غرائز را زیر پا میگذارد. چنین فردی امروز که رئیس است با فردا که رئیس نیست، هیچ فرقی در او نیست و رئیس و رئیس نبودن در او تأثیری ندارد. اگر کسی بتواند ساختمان وجودی ما را ببیند، مشاهده میکند که مثلاً چند طبقه است، ولی این ساختمان چند جا کوتاه و چند جا در زمین فرو رفته است. حالا اگر یک ذره بخشی از شخصیت او رشد کرده باشد، خیلی آدم خوبی است. یک بخشی از شخصیت را به صورت ستونهای مختلف فرض کنید که مثل یک ساختمان ساختهاند و اینها ستونهای ساختمان است که بخشی را ساخته و بخشی را گود برداری و بخشی را اصلاً نساختهاند و شخصیت انسان اینگونه است و هر چه این شخصیت و ساختمان وجودی این فرد کاملتر باشد او یک شخصیت کامل و تمام است.
این استاد اخلاق خاطر نشان کرد: این شخصیت به جایی میرسد که این قدر بلند است که هر چه نگاه میکنید نمیتوانید او را ببینید. نقلهایی در مورد ائمه (ع) است که عرش و زیر عرش در منظر امام است، مثل اینکه بالای عرش نشسته و به تمام عرش و زیر عرش مشرف است. آدمی که شخصیتش تمام شده هیچ جا کم نمیآورد. برای رسیدن به چنین شخصیتی و ساختن چنین ساختمانی در وجود خود همه طرح و راههای آن وجود دارد و اگر این طرح را عمل کنید شخصیت شما هم چنین شخصیتی خواهد شد.
وی ادامه داد: حالا اگر کسی بخواهد یک عمر این چنین نماز بخواند، باید چه کار کند؟ این شدنی است و افرادی هم بودهاند که چنین بودند و ثمره خواندن چنین نمازی هم رسیدن به تمام رضا و رضوان الهی است. اگر واقعاً آدم هفتاد سال هم ریاضت بکشد که به چنین جایی برسد، میارزد و میفهمد رضای خدا را به او مجانی دادند هر چند هفتاد سال زجر کشیده این در برابر آن رضای خدا مجانی بوده است.
آیت الله جاودان بیان کرد: با مخالفت با هوای نفس به چنین جایی میرسید، آدم گاهی در مخالفت با هوای نفس مثل این است که دارد میمیرد! یک شعری در کتابهای درسی ما بود که شاعری گفته بود «خلق الله للحروب رجالاً * و رجالاً لقصعهٍ وثرید» یک مردانی را خدا برای جنگ خلق کرده است.
امام خمینی (ره) هیچ جا کم نیاورد و نترسید
این استاد اخلاق با اشاره به شخصیت امام خمینی (ره) اظهار کرد: امام خمینی (ره) از این مردان تمام بود که هیچ جا کم نمیآورد و هیچ جا مضطرب نمیشد، ما اگر مضطرب هستیم یا جایی در میمانیم و در مقابل هوا و هوس خود کم میآوریم، برای نقصی است که در ساختمان وجودی ما است.
وی ادامه داد: سحر آمدند در خانه امام خمینی (ره) در زدند و آقای اشراقی آمد پشت در و گفتند با تو کاری نداریم، بگو خمینی بیاد! و ایشان عبای داخل خانه را بر دوش انداختند و آمدند دم در و گفتند من خمینی هستم چه کار دارید؟ و مأموران گفتند باید با ما بیایید و ایشان هم میگوید والله نترسیدم! اما مأموران خودشان ترسیدند که دارند امام را میبرند، حالا تمام ایران آن شب ترسیده بودند و فردا هم خون کف خیابان جاری شد و مردم را کشتند.
مردان عاشورایی که ترس در دل آنها نبود
آیت الله جاودان افزود: و در دستگاه امام حسین (ع) هم مردانی بودند که نمیترسیدند، انسانهای کاملی که هر چه جنگ سختتر میشد صورت آنها هم مثل صورت امام بیشتر گل میانداخت و چند نفر از یاران ایشان از این سنخ افراد بودند که هر چه جنگ سختتر میشد بیشتر شاد میشدند.
وی ادامه داد: شب عاشورا با هم شوخی میکردند که یکی از اصحاب گفت الان وقت شوخی نیست و آنها گفتند اتفاقاً الان وقت شوخی است که فاصله ما تا بهشت در همین حمله کردن به دشمن و کشته شدن و رفتن به بهشت است، قاعدتاً بهشت آرزوی آنها نبود.
رهبر بزرگوار انقلاب نعمتی الهی
آیت الله جاودان در پایان گفت: رهبر بزرگوار انقلاب نعمت بزرگی است که خدا مرحمتاً در اختیار ما گذاشته است و از خدا میخواهیم که این نعمت را از ما نگیرد و عمرش را تا ظهور حضرت مهدی (عج) مستدام بدارد، و به ناسپاسی ما خداوند این نعمت را از ما نگیرد.
منبع:مهر