۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۰ : ۱۹
عقیق:حمید محمدی محمدی و امیرحسین کسائی: محمد کمیل متولد شهریورماه سال ۶۱ است. او متولد منطقه هروی تهران است و ابتدا فعالیت دینی خود را با قرائت قرآن کریم و شاگردی حسن ربیعیان آغاز کرد اما بعدها به سمت مداحی اهل بیت (ع) گرایش یافت، به طوریکه امروز جزء مداحان شاخص و پرطرفدار کشور محسوب میشود به مناسبت ماه محرم راهی حسینیه شهید همت در میدان شهدا تهران شدیم تا درباره موضوعات مختلف با کمیل به گفتوگو بشینیم که حاصل آن در ادامه ارائه میشود:
ابتدا توضیح دهید چه رخ داد از قرائت قرآن کریم و فعالیت در این حوزه، به سمت مداحی اهل بیت (ع) گرایش پیدا کردید؟
در دوران ابتدایی، راهنمایی و ابتدای دوران دبیرستان در رشته حفظ و قرائت قرآن و زیر نظر استاد حسن ربیعیان فعالیت میکردم اما کم کم مداحی جایگزین فعالیت صرف قرآنی شد و به لطف حضرت زهرا (س) ابتدا در هیأتی که در دبیرستان داشتیم رو به نوکری و مداحی اهلبیت (ع) آوردم. دایی شهیدم ، حسین غضنفری ربط از مادحین اهل بیت (ع) بود زمانی که با او در مراسم حضور پیدا میکردم با سن کم آرزو داشتم مانند او شوم باتوجه به اینکه بچه حلالزاده هم که به داییش میرود، این توفیق حاصل شد و در زمره مداحان اهل بیت (ع) قرار گرفتم.
اشارهای به عنایت حضرت زهرا (س) در این مسیر داشتید، لطف و عنایت ایشان در این مسیر چگونه شامل حال شما شد؟
حضرت زهرا (س) نوکرهای حضرت سیدالشهدا (ع) را خود انتخاب میکند و اذن نوکری در عرصههای مختلف را به آنان میدهد. خاطرم است سید جعفر حسینی میگفتند تمام نوکرهای امام حسین (ع) نگاه حضرت زهرا (س) شامل حالشان میشود، این سیم ارتباطی که میان حضرت زهرا(س) و شما ایجاد شده است، تلاش کنید که قدم به قدم در مسیر جلو رفتن در این نوکریها، قویتر شود.
مرحوم سید مهدی موسوی که چند سالی توفیق شد خدمتشان بودم، یادم هست یک سالی که در مجلسشان، نوکری کردم و به مدیحهسرایی پرداختم، این تذکر را مجدد برای من زنده کرد و گفت: این شور و حال خواند شما، لبخند را به دل حضرت زهرا(س) میاندازد و مطمئن باشید که مادر به گونهای این امر را برای تو جبران خواهد کرد. شاید برخی در این نوکری گاهی نسبت به جمعیت، مکان و یا نسبت به دیگر موضوعات تمام توان خود را نمیگذارند در حالی که این یک رسم است که «اولین مستمع مجلس حسین(ع)، مادرش حضرت زهراست» لذا همواره براساس آموزههای اساتیدم سعی کردم، هرچه دارم را در مجلس اهل بیت(ع) بگذارم ولو اینکه جمعیت دو نفر باشد یا موقعیت مکانی مناسب نباشد. تذکر این دو عزیز همواره موجب دل قرصی من شده است.
معمولا افرادی که لباس نوکری سیدالشهدا(ع) را میپوشند، مورد توجه مادر خود هم بودهاند، در این مسیر مادرتان چه میزان شما را مورد حمایت قرار داده اند؟
«مادر به اشک روضه مرا شیر داده است / در شیر آب کرده اما سود با من است» تنها جایی که این غش، صورت گرفته اما سود با ماست همین امر است. یاد دارم روزهایی را که دست در دست مادرم به روضه میرفتم.
برخی اوقات روبروی مادرم مینشینم و خاطرات آن روضه رفتنها را مرور میکنم و اشک میریزم که چندی پیش، مادرم یادآوری داشت که چه میزان وسط این گریهها و روضهها، من بهانه گرفتهام و موجب شدهام روضه را ترک کند تا فرضاً خاستهای از من را اجابت کند اما این بهانهگیریها موجب نشد که او روضهای برود و من را با خود نبرد. این لطف هم از دامن پاک مادر و هم از لقمه حلال پدر است. چه خوب گفتند که «حسین شیر پاک تمام مادرها و لقمه حلال تمام باباهاست».
باتوجه به اینکه با مادر در روضههای خانگی شرکت کردید و همچنین اهمیتی که شخصاً نسبت به این روضهها قائل هستید، آیا امروز در این روضهها شرکت میکنید و یا جلسه روضه خانگی دارید؟
برگزاری روضههای خانگی، رسمی خوبی بود که در گذشته بیشتر وجود داشت و به طور مثال روضهخوانها در تمام ایام ماههای قمری در جلسات روضه شرکت میکردند و میدانستند در هر کدام از روزهای ماه باید در کدام منزل حاضر شوند و به روضهخوانی بپردازند.
براین اساس در منزلها روضه برگزار میشد و ذکر یاد اهل بیت (ع) صورت میگرفت و موجب میشد تا بچهها نیز با این فرهنگ رشد یابند و ادب کردن در مجلس آلالله و همچنین هزینه کردن در این مسیر را بیاموزند و این رسم با گوشت و خون آنها آمیخته میشد.
از لطف حضرت زهرا(س) در منزل ما نیز روضه خانگی برقرار بود البته به صورت دائمی نبود زیرا در مجاورت منزل پدری ما، منزلی واقع بود که در طبقه همکف آن، حسینیهای راهاندازی شده بود و برنامههای مختلف مناسبتی در آن اجرا میشد لذا خانواده ما در آن بستر خدمت میکرد. هماکنون متأسفانه این رسم کمرنگتر شده است مگر در برخی از شهرستانها و برخی از محلات تهران، هنوز رواج داشته باشد. اما بسط و گسترشی که در شهر و میان مردم داشت، کمرنگتر شده است.
به این دلیل که حلاوت و تأثیر این روضهها را در زندگی خودم مشاهده کردم، براین مجالس پافشاری کردهام و بارها دربالای منبر به صورت علنی به مردم اعلام کردم، اگر روضه خانگی را میشناسید و یا توسط افراد این هیأت برگزار میشود، به من اعلام کنید تا من شرکت کنم و در آن به مدیحهسرایی بپردازم که چند موردی نیز معرفی شده است. علاوه بر این، به لطف امام حسین(ع) در منزل خودم در اول هر ماه قمری روضه برگزار میشود.
زمانی که فضای روضه امام حسین(ع) در منزلی برپا میشود، تأثیرش بر کودکی که در آن خانه حضور دارد، نیز وارد میشود. به طور مثال در خانه ما زمانی که روضه تمام میشود، حال فرزندم متفاوت است که حتی یک مرتبه نیز به زبان آورد که وقتی روضه تمام میشود، چه آرامش و حال قشنگی حاکم است.
امروز درگیری ذهنی در منزل و سرکار جزء زندگی روزمره شده است اما باور کنید فرضاً برگزاری روضهای با پذیرایی یک چای خیلی هم هزینه بردار نیست. حتی مرد خانواده میتواند به همراه همسر و فرزندانش جمع بنشینند و یک «صلی الله علیک یا اباعبدالله» بگویند و عرض ادبی داشته باشند که پس از آن قطعاً حال متفاوتی خواهند داشت و تحول حاصل را در فضای خانه مشاهده خواهند کرد.
امروزه به هزاران اسم مانند انرژی مثبت و حال خوب از این قبیل موضوعات سخن گفته میشود اما معتقدم این لطف اهل بیت(ع) و نگاه ویژه خداوند به عنوان صاحب این بساط است که این تأثیر و تحولات را رقم میزند لذا هم خودم اهل روضهخانگی هستم و هم به دوستان و اطرافیانم توصیه میکنم که روضه خانگی برگزار کنند. انشاءالله برگردیم به روزهایی که هر روز در هر خانهای روضه خانگی برپا شود و افراد رزقشان از مجالس کم نشود.
در یکی از اظهارنظرها اعلام کرده بودید، مداحی را شغل نمیدانید و موضوع پاکت گرفتن حتی اگر با دید مثبت صله گرفتن هم مدنظرباشد، باید حل شود، آیا خودتان اهل پاکت گرفتن هستید یا اگر برای مجلسی دعوت شوید، رقم تعیین میکنید و یا هرچه بدهند را قبول میکنید؟
در سیره معصومین(ع) مطرح شده است که روضهخوان یا شاعری که در محضرشان حضور پیدا میکرد و مصیبت کربلا را نقل میکرد و یا در مدح اهل بیت (ع) شعرخوانی میکرد، معصومین(ع) به نحو احسنت از آنان پذیرایی و تقدیر میکردند. امروز شاید دچار بدسلیقگی شدهایم، اگر بخواهیم جایگاه ستایشگری اهل بیت(ع) را منحصر به مقدار صله کنیم که بناست از طرف فرد بانی ارائه شود، زیرا این امر، کاری معنوی است و نمیتوان برروی آن قیمت گذاشت و اجر آن فقط نزد خدا و اهل بیت(ع) است. اینکه فردی بگوید گفتن یک «صلی الله علیک یا اباعبدالله» مزدش چقدر است، بدسلیقگی است.
متأسفانه مردم این اشتباهات را مشاهده کردند بنابراین نمیتوان انکار کرد اما نباید همه مداحان را با یک چشم نگاه کرد. بسیاری از اساتید، بزرگان و دوستان ما در مجلس حاضر میشوند و هرچه که تقدیمشان کردند را میبوسند و بر چشمانشان میگذارند و این نگاه را دارند که این نظر حضرت زهرا (س) است. شاید باور نکنید اما در همین شرایط امروزی، کم نیستند مجالسی که من شرکت کردم و آخرش صورتم را بوسیدند و تمام شده است و اینطور نبوده که بعداً هم دعوت کنند و من شرکت نکنم بلکه بازهم دعوت کردند و حضور پیدا کردم. هربار هم پاکتی به من ارائه شده است در برابر چشمان بانی، بوسیدهام و برچشمانم گذاشتهام و خارج شدم.
استادم حاج مرتضی طاهری نقل میکند که من جعبهای دارم و تمام صلههایی که دریافت میکنم را بدون اینکه نگاه کنم در آن تخلیه میکنم تا خدایی نکرده حتی در ذهنم این نکته شکل نگیرد که در فلان جلسه چقدر دادن تا در تصمیمم برای دفعه بعد رفتن، تأثیری بگذارد و این هم شیوهای زیباست که اگر افراد و دوستان مداح پیش بگیرند، ضرری ندارد. مردم ممکن است در برخی نقلها شنیده باشند که مداحی، فلان رقم را دریافت میکند اما باید بدانند همه مداحان اینگونه نیستند.
حجتالاسلام ماندگاری در سخنانی میگفت: باید به ارباب اعتماد کرد زیرا او میتواند ما را اداره کند و نباید شرط و شروط گذاشت. ما باید نوکریمان را کنیم، او کار خودش را خواهد کرد.
از آقای خلج خاطرهای شنیدم که در مراسمی شرکت کرده بودند و در پایان مبلغی را به وی داده بودند، او نیز پاکت را همانطور در جیب گذاشته بود و بعد از مدتی نیز به خانواده داده بود تا خرج کنند. حرفی نیز پیش نیامده بود. بعد از مدتی مجدد او را برای همین مراسم دعوت میکنند و در پایان نیز مبلغ هنگفتی به وی میدهند که بعد از زمانی، آقای خلج تماس میگیرند که اشتباه ندادید و بانی پاسخ میدهد خیر، اشتباهی نیست، جلسه گذشته مبلغ کمی دادیم، دیدیم شما حرفی نزدید و مجدد هم آمدید لذا متوجه شدیم برای شما مهم نیست، این دفعه بیشتر دادیم. باید بدانیم که کار جای دیگری اداره میشود.
در سالهای اخیر رابطه مرید و مرادی میان مداحان و مستمعین شکل گرفته است که در گذشته سابقه نداشت و حتی اگر بود هم تجلی امروز را نداشت، در گذشته مداحان مرید علما بودند و در جلسات سخنرانی و اخلاق آنان شرکت و کسب فیض میکردند اما امروز این رابطهها، حلقهای از افراد را حول مداحان ایجاد کرده است که حتی تصمیمگیر امور آنان شدهاند و یا شمایل بادیگارد گونه نیز برای این آقایان دارند، موافق این روند هستید؟ آیا این حلقه و افراد در کنار شما نیز وجود دارد؟
من موافق رابطه مرید و مرادی نیستم و این را کمتر دیدهام. این افراد را به عنوان یک حلقه میدانم که فرد گرد خود ایجاد کرده است تا دیگران نزدیکش نشوند، البته با این رویه مخالف هستم. معتقدم مداح یک نوکر امام حسین (ع) است و تنها تفاوت یک مداح با کفش جفتکن هیأت، در نگاه حضرت زهرا (س) به آنان است و نزدیکیشان به این دستگاه نیز ناشی از اخلاصشان است بنابراین لزومی ندارد که مداح در قالب یک حلقه وارد جلسه شود و در نهایت تحت تدابیر امنیتی نیز از مجلس خارج شود. البته باید بدانیم گاهی اگر جای فرد باشیم برخی از رفتارها قابل پذیرش است، به طور مثال برای خود من پیش آمده است که در یک شهرستان هنوز میکروفن را زمین نگذاشته بودم، جمعی از مردم به طرف من جهت مصافحه و روبوسی، سرم ریختند که مجبور شدم با روشهایی از زیر دست و پا خارج شوم زیرا کمترین اتفاق ممکن در این صحنهها، انتقال یک ویروس سرماخوردگی است که موجب میشود چندین مجلس مداح در اوج شرایط کاری، کنسل شود.
ممکن است مداحی فوقالعاده حساس باشد تا به طور مثال در دهه محرم، کوچکترین مصافحه و روبوسی نداشته باشد تا خدایی نکرده دچار سرماخوردگی نشود، زیرا ممکن است یک سرماخوردگی کوچک جمعیت بسیار زیادی را فردا از روضه این فرد، محروم کند. اما این مهم است که مداح در روال عادی زندگی، خود را تافته جدا بافته از مردم نداند و خود را از آنان بداند.
من بارها با مترو رفتوآمد کردهام. گاهی برخی افراد در مترو کمی من را نگاه میکنند و بعد مخفیانه در تلفن همراهشان عکس و کلیپها را مرور میکنند و بعد که اطمینان حاصل کردند، محمد کمیل هستم، گفتوگو را آغاز کرده و سؤالاتی را از من مطرح کردهاند. این حضور در میان مردم و خود را تافته جدابافته ندانستن، از ملزومات امر مداحی است زیرا مداحی نیازمند ارتباط با مردم است.
باتوجه به برخوردهایی که با مردم داشتهاید، امروز نیاز جامعه ما در حوزه سیره اهل بیت (ع) بیان چه نکات و مطالبی از زندگی این بزرگواران برروی منبر سخنرانی و یا مداحی است؟
اسم ما مداح و ذاکر اهل بیت(ع) است اما باید معتقد باشیم که «ما به مدح تو چه گوییم که مداح خداست» ما هرچه بگوییم نمیتوانیم وجود اهل بیت (ع) را توصیف و بیان کنیم. ما هرچه از فضایل امیرالمومنین (ع) بگوییم مگر چیزی به ایشان اضافه کردیم؟ ما بالاترین فضیلتها را هم بگوییم، ضعفی برای حضرت ایجاد کردهایم که کمترینی چون ما، مداح او شدهایم زیرا مداح اصلی خداست.
در شرایط عجیب جامعه و یا آخرالزمانی که جوانان به هزار راه نرفته، رفتهاند و با وضعیت حجاب، فرهنگ کشور و فساد موجود باید با عمل و در میدان، فضایل اهل بیت(ع) را نشان دهیم، امروز مردم دچار گرفتاری اخلاقی هستند. اگر اخلاق و روابط معاشرت درست بود، وضعیت کشور اینگونه نبود و بزرگتر به کوچکتر رحم میکرد و ظالم و مظلوم اینگونه واضح در برابر مردم وجود نداشت و یا معروف و منکر جایش تغییر نمیکرد.
باید با همین زبان ساده و عمل ساده و با کار و رفتار خود و حتی با نحوه سلام و علیک نشان دهیم منی که از امام حسین(ع) دم میزنم، لااقل حسن خلق ایشان را دارم و دستگیری از دیگران را آموختهام. به نظر من جامعه کنونی گرفتار این موضوع است و پرداختن به این نکات که وجود امیرالمومنین (ع) در آسمان هفتم با ملائک ملاقات داشتند، سودی ندارد البته لازم است اما اگر عمرمان را هم صرف کنیم نمیتوانیم آنطور که شأن اهل بیت (ع) است، فضایل آنان را بیان کنیم بنابراین باید در کف میدان موارد احتیاجی را برای مردم مشخص کنیم و این نیاز جلسات امام حسین (ع) که نه تنها واعظ بلکه مداحان میتوانند به آنها بپردازند.
مراقبت و صیانت از حریم مداحی وظیفه کیست؟ معتقدید در این زمینه پیشکسوتان و بزرگان عرصه مداحی وظیفه دارند و یا نهادهایی مانند جامعه مداحان، کانون مداحان و یا هیأت رزمندگان اسلام باید وارد میدان شوند؟
معتقدم «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْئول » یعنی هر فردی که بهخودش اجازه میدهد بر روی منبر امام حسین(ع) بنشیند باید این درک را داشته باشد که کوچکترین حرکتش به چشم جمعیت بسیاری خواهد آمد و از آن مهمتر وجود حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) او را میبیند بنابراین هر نفر باید ابتدا خودش ساخته شود و بعد در این منصب قرار گیرد. میتوان این مثال را زد که کسبه در گذشته، مکاسب میخواندند تا فقه مورد نیاز را بدانند و در کسب و کار خود استفاده کنند، حال چطور مداحی که مردم به چشم دیگری او را میبینند و رفتارش مورد توجه و اشتباهاتش تأثیرگذار است، نباید حواسش به رفتار خود باشد.
نظارت و ارتباط بزرگترها با قشر کنونی موثر است و بیشک زانو زدن افراد کوچک در برابر بزرگترها نیز مهم است لذا بهتر است جمعی از بزرگترهایی که این مسیر را رفتهاند لازم است بر کار مداحان جوان نظارت داشته باشند تا من و دیگران که کوچکتر این مسیر هستیم، راه را از چاه بشناسیم و اگر جایی هم خطایی رفتیم، گوش ما را بپیچانند تا اشتباهات بیشتر نشود.
معتقدید که مداحان در برههها و اتفاقات سیاسی کشور باید چه رفتاری داشته باشند و دخالت سیاسی مداحان را صحیح میدانید؟
امام خمینی (ره) که احیاگر روضههای عاشورا بودند وگرنه هنوز مخفیانه روضهها و عزاداریهای محرم اجرا میشد فرمودند: «گریه میکنیم و گریههای ما سیاسی است» حرکت امام حسین(ع) کاملاً سیاسی بوده است و این را نمیتوان انکار کرد لذا کاملاً مخالفم که یک مداح خود را از موضوعات سیاسی جدا کند.
بیتفاوت بودن نسبت به این موضوع را رد میکنم و خودم نیز در مباحث سیاسی و بهویژه انتخابات اعتقادم بر کلام مقام معظم رهبری است و جلوتر از ایشان حرکت نمیکنم و به طور مثال برای یک کاندیدای خاص هیچگاه سینه سپر نکردم در حالی که بارها از من خاسته شد.
معمولاً نزدیک به انتخابات، کاندیداها به هر دری میزنند و برایشان هم هیچ فرقی ندارد که یک مداح اهل بیت (ع) حمایتشان کند و یا یک هنرپیشه کاملاً متفاوت با دستگاه اهل بیت (ع) حمایتی از او صورت دهد لذا ممکن است، دست به هر کار و پیشنهادی بزنند و این برای بنده هم رقم خورده است که نپذیرفتم. البته نسبت به اتفاقات سیاسی بیتفاوت نیستم، نظر شخصیام را در جمع خانواده و دوستان اعلام میکنم و در جلسه هیأت نیز فقط به بیان ملاکها میپردازم.
در نهایت باید بگویم رفتار سیاسی مداحان نباید «نه به آن شوری شوری و نه به آن بینمکی» باشد. بی تفاوتی نسبت به این مسائل اشتباه است و از سوی دیگر لیدر یک جریان سیاسی شدن نیز برای یک نوکر و ذاکر اهل بیت (ع) اشتباه است.
به کدام یک از ذوات مقدسه بیشتر علاقهمند هستید و اعتقاد دارید در روضهخوانی برای ایشان حال بهتری دارید؟
دلبستگی من ویژه به حضرت زهرا (س) است و نگاه خاصی به ایشان دارم. در طول دهه محرم و عزاداریهایی که هرشب برای یکی از ذوات مقدسه در دهه اول، صورت میگیرد، تا زمانی که مجرد بودم و اطرافم از برادر و دوست پر بود، در روضه حضرت عباس (ع) بسیار میسوختم اما بعد از اینکه متأهل شدم و خداوند دختر به من عطا کرد، حضرت رقیهای شدم. «آن سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند» بنابراین میتوانم بگویم ارادت ویژهای هماکنون به حضرت رقیه (س) دارم.
اگر در زندگی مشکلی برای شما ایجاد شود، برای رفع آن چگونه عمل میکنید؟ از عنایات و الطاف اهل بیت(ع) که به شخص شما شده است، مثال و روایتی را ذکر کنید.
الحمدلله همواره درگیر روضه هستم و کوچکترین مشکلی نیز برای ما رخ میدهد سریع در خانه اهل بیت(ع) میروم زیرا اعتقاد دارم جز این بزرگواران، کاری از کسی بر نمیآید. بنابراین متناسب با حالم در آن زمان، متوسل به یکی از ذوات مقدسه میشوم.
خاطرم است، یک مرتبه کربلا بودم و مشکلی در تهران برایم ایجاد شد که تمرکزم را برای زیارت بههم ریخته بود، نیمه شب بود که با تسبیحی که در دست داشتم ذکر «یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ» ۳۱۳ مرتبه گفتم تا به روبروی حرم حضرت عباس (ع) رسیدم. نگاه به گنبد کردم و آخرین ذکرها را گفتم که گویی دلم قرص شد و حال عجیبی به من دست داد. زمانی که به هتل برگشتم و مشکل را جویا شدم متوجه شدم مشکل برطرف شده است.
خاطرهای از منبرداری خود ذکر کنید که مشکل و یا موضوعی را با اقدام خود بدون آسیب زدن به جلسه برطرف کرده باشید.
در جلسهای، داشتم شب تاسوعا روضه حضرت عباس(ع) میخواندم و با اشعار حماسی به بیان عظمت وجودی ظاهری و باطنی ایشان میپرداختم که در زمان بیان رویدادهای نبرد ایشان با لشکر دشمن، فردی وسط جلسه بلند شد و حرفی را از روی هیجان به زبان آورد که احساس کردم، جمعیت شنید و ذهنها را مشغول کرد، در همین چند ثانیه، تلاش کردم بدون میکروفن با تن صدایی بلندتر از او ،فریادی بزنم تا به جز میکروفن، صدایی دیگر در مجلس شنیده شود و ذهنها را برگردانم و بعد هم به لطف اهل بیت(ع) از گوشهای از حرف آن فرد، مطلبی در ذهنم ایجاد شد و ذکر کردم و این ماجرا جمع شد.