عقیق: یک بار هارون الرشید خطاب به امام موسی کاظم(ع) کرد و گفت: می خواهم از شما چیزهایی بپرسم که مدتی است در ذهنم خلجان می کند و تا کنون از کس دیگری نپرسیده ام، به من گفته اند که شما هرگز دروغ نمی گویید، جواب مرا درست و راست بفرمایید!
فرمود: اگر من آزادی بیان داشته باشم، تو
را از آنچه می دانم در زمینه پرسشم آگاه خواهم کرد.
گفت: در بیان آزاد هستید، هرچه می خواهید
بفرمایید. اما اولین سؤال من اینست که چرا شما و مردم معتقد هستید که شما فرزندان ابوطالب
از ما فرزندان عباس برترید، درحالیکه ما و شما از تنه یک درختیم؟
ابوطالب
و عباس هر دو عموهای پیامبر بودند و از جهت خویشاوندی با پیامبر، با هم فرقی ندارند.
امام(ع) فرمود: ما از شما به پیامبر نزدیک
تریم. گفت: چگونه؟
فرمود: چون پدر ما ابوطالب با پدر رسول اکرم(ص)
برادر تنی ( از یک پدر و مادر) بودند ولی عباس برادر ناتنی (تنها از سوی مادر) بود.
گفت: سؤال دیگر: پس چرا شما خود را ذریه رسول
خدا می دانید و حال آنکه ذریه از سوی پسر است نه از سوی دختر؟
فرمود: مرا از پاسخ این پرسش معاف دار. گفت:
نه باید پاسخ بفرمایید و از قرآن دلیل بیاورید.
فرمود:«و من ذریته داوود و سلیمان و ایوب
و یوسف و موسی و هارون و کذالک نجزی المحسنین و ذکریا و یحیی و عیسی »(1)
اکنون می پرسم: عیسی که در این آیه ذریه ابراهیم
به شمار آمده، آیا از سوی پدر به او منسوب است یا از سوی مادر؟
گفت: به نص قرآن، عیسی پدر نداشته است.
فرمود: پس از سوی مادر زریه نامیده شده است،
ما نیز از سوی مادرمان فاطمه(س) ذریه پیامبر محسوب می شویم. آیا آیه دیگری بخوانم؟
گفت بخوانید. فرمود: آیه مباهله را می خوانم.
«فمن حاجك فيه من بعد ما جائك من العلم فقل
تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل
لعنة الله على الكاذبين»(2)؛ هيچ كس ادعا نكرده است كه پيامبر در مباهله با نصاراى
نجران جز على و فاطمه و حسن و حسين (عليهمالسلام)، كس ديگرى را براى مباهله با خود
برده باشد پس مصداق ابنائنا (پسرانمان را) در آيه مزبور، حسن و حسين (درود خدا بر ايشان)
هستند، با اين كه آنها از سوى مادر به پيامبر منسوبند و فرزندان دختر آن گرامىاند.(3)
پی نوشت ها:
1_(انعام-84)
2_(سوره آل عمران، آیه 61)
3_(عیون الرضا(ع)، ج1،ص81)
211008