حجت الاسلام پناهیان سخنران پایانی این همایش بود که در مورد روایت های مربوط به اربعین به ایراد سخنرانی پرداخت. وی گفت: روایات زیادی از ائمه در مورد اهمیت زیارت امام حسین(ع) وجود دارد. از میان همه روایات روایت اربعین مانند جرقه ای بر باروت های برآمده از محبت امام حسین(ع) عمل کرد و در زمان کنونی منجر به تجلی زیارت اربعین شد.
وی ادامه داد: این جرقه در زیارت اربعین امام حسن عسکری(ع) بود. تا قبل از امام عسکری شدیدترین مضیقه ها برای زیارت امام حسین(ع) برقر بود مثلا در زمان امام هادی(ع) زمین کربلا شخم زده می شود. از زمان امام عسکری این فشارها رو به کاهش می گذارد.
پناهیان افزود: روایت می فرماید زیارت امام حسین(ع) با فضیلت ترین عملی است که انسان می تواند انجام دهد. در روایت دیگری آمده که برتر از هر کار خوبی، عمل بالاتری وجود دارد تا اینکه فرد به شهادت برسد. حال این سوال پیش می آید که شهادت بالاتر است یا زیارت امام حسین(ع)؟
وی ادامه داد: روایت دیگری می فرماید وقتی زائر به زیارت رفت، هنگام بازگشت گناهی برای او باقی نمی ماند و به درجه ای می رسد که کسی که در راه خدا به خون خود آغشته شده است به آن مقام نمی رسد. لذا این ظرفیت معنوی زیارت امام حسین است. اما چرا با شهادت مقایسه شده است؟
وی افزود: امام باقر می فرماید اگر مردم می دانستند در زیارت امام حسین(ع) چه فضیلت هایی وجود دارد، از شوق جان می دادند و از شدت حسرت زیارت قالب تهی می کردند و وجودشان از شدت حسرت شرحه شرحه می شد.
پناهیان گفت: کسی که این روایت را نقل می کند از حضرت می پرید در این زیارت چه هست؟ حضرت پاسخ می دهد هزار حج و هزار عمره مقبول برای زائر می نویسند و اجر هزار شهید از شهدای بدر را می یابد. باید گفت شهدای بدر کم هستند ولی اجر آنها بسیار بالاست چراکه در اوج غربت اسلام به دفاع از اسلام پرداختند. ادامه روایت می فرماید برای شما که پیاده به زیارت می روید به ازای هر قدم که برمی دارید و می گذارید ثواب شهیدی که در خون خود آغشته شده است عنایت خواهد شد.
وی با طرح این سوال که چرا ثواب زیارت امام حسین با شهادت مقایسه می شود؟ گفت: مهمترین کارکرد شهادت ایجاد امنیت و اقتدار برای جامعه دینی است.
پناهیان ادامه داد: امام خمینی در مورد عزاداری می گوید «شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریهها خودش - فی نفسه - کاری از آن میآید، لکن این مجلسها مردم را همچو مجتمع میکنند و یک وجهه میدهند، سی میلیون، سی و پنج میلیون جمعیت در دو ماه محرّم و خصوصاً دهه عاشورا، یک وجهه، طرف یک راه میروند. اینها را در این ماه محرّم، خطبا و علما در سرتاسر کشور میتوانند بسیج کنند برای یک مسئله. این جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبههای دیگری که هست. بی خود بعضی از ائمه ما نمیفرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند. بی خود نمیگویند ائمه ما به اینکه هرکس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه، گریه کردن به خودش [بگیرد] اجرش فلان فلان است. مسئله، مسئله گریه نیست. مسئله، مسئله تباکی نیست. مسئله، مسئله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، میخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند از راههای مختلف. اینها را یکپارچه کنند تا آسیب پذیر نباشند.»
وی افزود: لذا یکپارچگی جلوی آسیب دیدن را می گیرد که امام در این زمینه مطالب بسیاری دارند. مثلا می فرمایند «همین اجتماعات است که ملت را بیدار می کند.» و یا «این هماهنگی در ملت ما در قصه کربلا هست بزرگترین امر سیاسی در دنیاست.»
این کارشناس دینی گفت: امام به ظرفیت عزاداری امام حسین(ع) نگاه می کند. هیچ عامل روانی دیگری نمی تواند در دنیا موجب این پدیده شود. امام می فرماید «تمام قلوب با هم متحد می شوند و اگر خوب راهش ببریم ما پیروز هستیم» و در جای دیگر می فرماید «بعد از صدام ملت ایران و عراق با هم پیوند می خورند.»
پناهیان افزود: ما هر کاری که بخواهیم انجام دهیم نیاز به قدرت و اقتدار داریم. امت نمی تواند در حالت ضعف برای تمدن اندیشه کند. امت اسلامی نیاز به اقتدار و امنیت دارد. این اقتدار و امنیت جز با حضور متحد مردم تحقق پیدا نمی کند. بدون مردم برای تامین امنیت کاری از پیش برده نمی شود و این بدون اتحاد قلبی مردم ممکن نیست.
وی گفت: حضرت مهدی برای ظهور خود چنین مقدمه ای را لازم می دانستند «اگر شیعیان ما جمع شوند و قلب های خود را با هم متحد کنند برای اینکه به عهدی که با ما دارند وفا کنند، مژده ملاقات ما به تاخیر نخواهد افتاد و دیدار ما برای آنها سرعت خواهد گرفت.» لذا تجمع در اربعین علامت ظهور است.
وی افزود: شرط کمک خدا این است اجتماع قلوب برای وفای به عهد صورت گیرد و ما این امر را در اربعین می بینیم که همه یک دل اند و یک چیز می خواهند. لذا «و نصرتی معده لکم» معنی می یابد.
پناهیان گفت: راه هایی را برای سعادت بشر می توان برشمرد. از جمله به وجود نخبگان، انگیزه و اقدام در نخبگان، فهم مردم، فرهنگ توده مردم، وجود برنامه، موقعیت مناسب و امکانات، می توان اشاره کرد. اما اگر این موارد وجود داشته باشد ولی اجتماع قلوب نباشد آیا این مسیر کارآیی دارد؟
وی ادامه داد: مهمترین عاملی که یک ملت را بدبخت می کند راه های باطلی که آنها طی می کنند نیست بلکه تشخیص ندادن راه های حقی است که روبه روی آنهاست و نمی فهمند کدام راه حق ترجیح دارد. برتری دو خیر و برتری دو حق نسبت به هم شناخته نمی شود.
این کارشناس دینی گفت: حال میان عوامل سعادت یک ملت کدام مسئله کلیدی تر است؟ همان که حضرت مهدی(عج) فرمود یعن یاجتماع قلوب برای وفای به عهد مهمترین عامل است. هیچ عامل دیگری کارآیی این عامل را ندارد و به سختی به دست می آید.
وی افزود: اگر مسئولین این مسئله را جدی گرفته بودند این مسیر را هموار کرده بودند که به سهولت انجام گیرد. مسئولین این حرف را شوخی می گیرند که اجتماع قلوب در کنار کربلا عامل سعادت این ملت در همه ابعاد است.
پناهیان گفت: اربعین فرصت جمع آوری پول برای مشکلات دیگر کشور نیست. اربعین زمانی است که اگر دولتمردان دانایی به خرج بدهند باید برای حضور مردم یارانه خرج کنند. آیا زیارت اربعین با حضور میلیونی گرفتاری های دیگر را حل نمی کند؟ پس چرا ائمه معصومین برای هر قدم آن اجری معادل شهادت در نظر گرفته اند؟
وی در پایان اظهار داشت: در سه روز پیاده روی اربعین فرصت اندیشیدن وجود دارد. در هیچ جای دیگر اینهمه تعقل و تفکر امکان پذیر نیست. درک برخی از معجزه ها نیاز به تفکر و تعقل دارد. بزرگترین معجزه ای که در دین ما وجود دارد معجزه قلب هایی است که پس از ۱۴۰۰ سال عزادار حادثه عاشورا است. اندیشمندان جهان برای این معجزه چه پاسخی دارند؟
منبع:مهر