03 شهريور 1401 28 محرم 1444 - 52 : 17
کد خبر : ۷۸۱۸۰
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۸
همراه با کاروان امام حسین(ع) تا کربلا/ ۳
خداوند در ماجرای قیام امام حسین(ع) کسانی را که با نصیحت سعی در انصراف حضرت از قیام داشتند، اذن ورود به حریم امام(ع) را نداد و توفیق همراهی با حضرت را از این افراد سلب کرد.
عقیق: روز دهم ذی‎الحجه به نقلی مصادف با ورود امام حسین(ع) همراه با کاروانیان به «وادی عتیق» بود که این منزلگاه  سرزمین گود و آب‎روی میان دو کوه یا تپه با پهنای زیادبود، در این در این منزلگاه بود که عبدالله بن جعفر، همسر حضرت زینب(س) نامه‎ای به امام حسین(ع) با چنین مضمونی نوشت: «تو را به خدا سوگند می‎دهم که به سوی کربلا و کوفه حرکت نکنی؛ زیرا اگر تو را بکشند نور خدا را در زمین خاموش کرده‎اند، مهلت بدهید و من تلاش می‎کنم تا از یزید برای شما و خانواده‎تان امان بگیرم».

در متن این نامه چند نکته قابل تأمل و عبرت است: اول اینکه عبدالله بن جعفر سعی در نصیحت امام(ع) دارد در حالی که در آموزه‎های دینی ما نصیحت امام معصوم بسیار مذموم و ناپسند است و به این معناست که امام(ع) صلاح کار خود و امت را نعوذاًبالله نمی‎داند. دیگر اینکه اشاره داشت اگر تو را بکشند، نور خدا در زمین خاموش می‎شود، بنابراین باید از جناب عبدالله می‎پرسید اگر قائل به نور خدایی بودن امام حسین(ع) بودید، چرا با ایشان همراه نشدی و به نصیحت پرداختی؟ سوم اینکه به امام(ع) می‎فرماید تلاش می‎کنم از یزید برای شما و خانواده‎تان امان بگیرم؛ این در حالی بود که امام(ع) از مدینه با کرامت و اعلام برائت از دستگاه حکومت و یزید خارج شد و ترسی از حکومت وقت آن زمان نداشتند. 

اما امام(ع) در پاسخی که آغشته به لحن ادب و اخلاق بود به او نوشت: «امّا بَعْدُ! فَاِنَّ کِتابَکَ وَرَدَ عَلِیَّ فَقَرَأْتُهُ وَ فَهِمْتُ ما ذَکَرْتَ وَ اُعْلِمُکَ اَنّی رَأَیْتُ جَدّی رَسُولَ اللّه(ص) فی مَنامی فَخَبَّرَنی بِاَمْرٍ وَ اَنَا ماضٍ لَهُ، لی کانَ اَوْ عَلَیَّ، وَ اللّه ِ یَابْنَ عَمّی لَوْ کُنْتُ فی حُجْرِ هامَّةٍ مِنْ هَوامِّ الْاَرْضِ لَاِسْتَخْرَجُونی وَ یَقْتُلُونی؛ وَ اللّه ِ یَا ابْنَ عَمّی لَیَعْتَدَنَّ عَلَیَّ کما اِعْتَدَتِ الیَهُودُ عَلَی السَّبْتِ وَالسَّلامِ؛ امّا بعد [از ستایش خداوند]نامه تو به من رسید و آن را خواندم و آنچه را یادآور شده بودی متوجه شدم و به تو اعلام می‎کنم که من جدّم رسول خدا(ص) را در خواب دیده‎ام که به امری مرا خبر داد (یعنی شهادتم) که به سوی آن رهسپارم، [خواه] به نفع من باشد و یا به ضررم. به خدا سوگند پسر عمو! اگر من در لانه جنبنده‎ای از جنبندگان زمین آشیانه کنم، آنها مرا بیرون می آورند و می‎کشند. ای پسر عمو! به خدا قسم! بر من ظلم و تعدّی می‎کنند چنان که یهود تعدّی کردند بر [صید ماهی در روز] شنبه. والسلام».

در پاسخِ نامه حضرت به عبدالله بن جعفر نکته‎ای که قابل توجه است، عدم به رخ کشاندن ضعف نگاه معرفتی عبدالله بود و امام حسین(ع) به این سخن اکتفا کردند که در خوابشان پیامبر اکرم(ص) را دیده‎اند که خبر از شهادت امام(ع) دادند که این به معنای تأیید قیام‏شان است. از سوی دیگر حضرت اشاره داشتند هر کجا که بروم، آنها مرا خواهند کشت که در واقع نشان‎دهنده این است که شخص بزرگواری همچون عبدالله بن جعفر از بینش سیاسی کافی برخوردار نبود تا این بینش او را از فتنه‎ها نجات دهد.

بنابراین می‎توان نتیجه گرفت خداوند در ماجرای قیام امام حسین(ع) کسانی را که با نصیحت سعی در انصراف حضرت از قیام داشتند، اذن ورود به حریم امام(ع) را نداد و توفیق همراهی با حضرت را از این افراد سلب کرد.

اینگونه رفتار افرادی مانند عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس و حنفیه زنگ هشداری برای سایر شیعیان است تا در راستای معرفت‎افزایی نسبت به امام حیّ و زمان‎شان بیش از این وقت بگذارند و از اکنون تمرین اطاعت‎پذیری و تبعیت را در قبال امامشان داشته باشند تا در وقت عمل دچار چالش نشوند.


منبع:تسنیم
گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: