صفحه نخست

گزارش تصویری

گفت‌و‌گو

سرویس صوت

شعر آیینی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

فارس

قزوین

قم

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

واعظین

شب های دلتنگی

حرف دل

زیر نور ماه

برنامه تلویزیونی عقیق

برنامه موکب

نغمه ساز

صفحات داخلی

۱۶:۲۴

۱۳۹۲/۰۹/۲۱

ماجرای آن مرد جهنمی

شبى اميرالمومنين(ع) از مسجد كوفه بيرون آمد و كه به منزل برود وكميل بن زياد با آن حضرت بود،بين راه ...
کد خبر : ۱۷۲۶۱

عقیق:شبى اميرالمومنين(ع) از مسجد كوفه بيرون آمد و كه به منزل برود. يك چهارم شب سپرى گرديده وكميل بن زياد با آن حضرت بود. بين راه از در منزل مردى عبور كردند كه در آن وقت شب با صداى گرم و حزن آور قرآن مى خواند و اين آيه شريفه را تلاوت مى نمود:
أمّن هو فانت آناء الليل ساجدا و قائما يحذر الآخرة و يرجو رحمة ربّه قل هل يستوى الذين يعلمون و الذين لا يعلمون انما يتذكر اولوالالباب .((1
كميل در باطن ، عمل او را بسيار نيكو تلقى نمود و به شگفت آمد، بدون اين كه سخنى بگويد. ناگاه حضرت على(ع) متوجه او شد و فرمود:
آهنگ اين مرد تو را به شگفت نياورد، او جهنمى است و به زودى تو را از وضعش آگاه خواهم ساخت .
كميل سخت متحيرشد، از اين جهت كه اولا انديشه درونش براى امام(ع) مكشوف و مشهود است وثانيا اين كه با قاطعيت مى فرمايد اين قارى قرآن ، جهنمى است .

طولى نكشيد كه جنگ خوارج پيش آمد. عده اى با پيروى از انديشه باطل خود به دشمن گرايش يافتند ومقابل امام معصوم(ع) قيام نمودند و كشته شدند.
على(ع) بين سرهاى جدا شده آنان عبور مى كرد و شمشير در دست داشت. كميل بن زياد با آن حضرت بود.
فوضع رأس السيف على رأس من تلك الرؤوس و قال ياكميل أمّن هو قانت آناء الليل ساجدا و قائما أى هو ذلك الشخص الذى كان يقراء القرآن فى تلك الليلة فأعجبك حاله.(2)
نوك شمشير را بر يكى از سرهاى جدا شده گذارد و متوجه كميل گرديد و آيه شريفۀ أمّن هو قانت آناء الليل را قرائت كرد و فرمود: اى كميل ! صاحب اين سرشخصى است كه در آن شب ، قرآن مى خواند و تو از حسن حالش به شگفت آمده بودى. ((3

پی نوشت ها:

-1سوره مباركه زمر،آيه 9.
2-
بحارالانوار، ج 33، ص 400.
3-
شرح و تفسير دعاى مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 404.

منبع:جام

ارسال نظر