صفحه نخست

گزارش تصویری

گفت‌و‌گو

سرویس صوت

شعر آیینی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

فارس

قزوین

قم

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

واعظین

شب های دلتنگی

حرف دل

زیر نور ماه

برنامه تلویزیونی عقیق

برنامه موکب

نغمه ساز

صفحات داخلی

۱۱:۲۹

۱۳۹۲/۰۹/۱۳

پوشیدن لباسی با ۷۲ وصله

در همان منطقه که اسیر شدم، اولین زجر را چشیدم. سوزاندن ریش تمام رزمندگان اسلام، درد کمی نداشت.
کد خبر : ۱۶۷۵۰
عقیق: در بغداد، ما را گرداندند. مردمی که دو طرف خیابان ایستاده بودند، با سنگ، چوب، سیب زمینی و... به استقبال مان آمدند. منظره ی جالب توجهی که برای خودم اتفاق افتاد، این بود که پیرزن عراقی با اینکه جانی در بدن نداشت و دو نفر دست هایش را گرفته بودند، آهسته آهسته خودش را به ماشین ما رساند و تف کرد به طرف من.

در همان منطقه که اسیر شدم، اولین زجر را چشیدم. سوزاندن ریش تمام رزمندگان اسلام، درد کمی نداشت.


لباس را هر شش ماه یا سالی یک بار می دادند. طولانی بودن مدت جایی را در لباس بدون وصله نگذاشته بود. یک بار وصله های لباسم را شمردم؛ 72 وصله بود، در انواع رنگ های مختلف!


منبع:شبستان

ارسال نظر
نظرات شما
صادق
|
|
۱۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۳۱
اجرکم عندالله