لقب مفید را چه کسی به شیخ داد؟
در اواخر ماه صفر سال 416 هجری، نامهای از طرف حضرت ولیعصر(عج) برای وی فرستاده شد که در آن ضمن ستایش و تکریم وی، برای اولین بار، لقب (مفید) به او داده شد. این نامه با عبارات زیر شروع میشود: "للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید..."
همچنین در توقیعی دیگر با لطفی افزونتر در پنجشنبه 23 ذیالحجه هجری با این عبارت: "بسمالله الرحمن الرحیم، سلام الله علیک ایها الناصر للحق، الداعی الیه بکلمه الصدق..." عظمت آن عالم فرزانه، به شیعیان ثابت شد.
متن توقیع امام زمان(عج) به مفید امتش در 23 ذیالحجه
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آنکه با گفتار راستین و شایسته، مردم را به سوی حق فرا میخوانی!
ما در نامه خویش به سوی تو، خدای جهان آفرین را که خدایی جز او نیست (و) خدای ما و خدای نیاکان ما است، سپاس میگذاریم و از بارگاه با عظمتش بر سرور و سالارمان محمد(ص) آخرین پیام آور خدا و خاندان پاک و مطهرش، درودی جاودانه میطلبیم.
و بعد! دوست راه یافته به حقیقت! خداوند بدان وسیلهای که به سبب دوستان ویژه خود، به تو ارزانی داشته است، وجودت را حفظ و تو را از نیرنگ دشمنانش حراست فرماید.
چرا امام زمان(عج) محل سکونتش را به شیخ مفید گفت؟
ما ناظر نیایش(عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن(خواستهات) را خواستیم.
ما اینک در قرارگاه خویش، در مکانی ناشناخته بر فراز قلهای سر به آسمان کشیده، اقامت گزیدهایم که به تازگی به خاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان، به ناگزیر از منطقهای پر دار و درخت به این جا آمدهایم و بزودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی به دور نیست، فرود خواهیم آمد و از وضعیت و شرایط آینده خویش تو را آگاه خواهیم ساخت تا به آن وسیله در جریان باشی که به خاطر کارهای سازنده و شایستهات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود، تو را به انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.
از این رو تو که خدای جهان آفرین با چشم عنایتش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، وجودت را حفظ کند، باید در برابر فتنهای که جان آنان را که آن را در دلهایشان کشتهاند، به نابودی خواهد افکند، باید بایستی! و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی! چرا که از سرکوبی آنان، ایمان آوردگان، شادمان و جنایتکاران، اندوه زده خواهند شد.
هنگامی که حضرت مهدی(عج) خبر از واقعهای به شیخ مفید میدهد
و نشانه حرکت و جنبش ما از این خانهنشینی و کنارهگیری، رخداد مهمی است که در سرزمین وحی و رسالت، مکه معظمه، از سوی پلیدان نفاق پیشه و نکوهیده، رخ خواهد داد، از جانب عنصری سفاک که ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش، آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد کرد، اما به هدف ستمبار و تجاوزکارانه خویش دست نخواهد یافت، چرا که ما پشت سر توحیدگرایان شایستهکردار، به وسیله نیایش و راز و نیازی که از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمیماند، آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم کرد.
راهکارهای امام زمان(عج) برای در امان ماندن از فتنههای عصر غیبت برای شیعیانش
بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا، آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند که خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای هراسانگیزی، آنان را به دلهره میافکند، اما از گزند آن عنصر تبهکار در امان خواهند بود و سرانجام، کار با دست توانا و ساخت تدبیر نیکوی خدا - تا هنگامی که پیروان ما از گناهان دوری گزینند- شایسته و نیکو خواهد بود.
هان ای دوست پراخلاص که همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیکاری! خداوند همان طور که دوستان شایستهکردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید کند! ما به تو اطمینان میدهیم که هر کس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود و هر آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او ارزانی داشته، به کسانی که دستور رسیدگی به آنان را داده است، بخل ورزد، چنین کسی در این جهاد و سرای دیگر، بازنده و زیانکار خواهد بود.
دلایل تاخیر ظهور از زبان حضرت حجت(عج)
دوست واقعی! اگر پیروان ما - که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد – به راستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یک صدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما، دیداری بر اساس عرفان و اخلاص از آنان نسبت به ما، زودتر روزی آنان میگشت.
از این رو (باید بدانند که) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمیدانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمیدارد، خداوند ما را در یاری بسنده و نیک، کارساز است و درود او بر سالار و هشدار دهنده ما محمد(ص) و خاندان پاکش باد!
پی نوشت:
(کتاب "احتجاج" طبرسی جلد2)
منبع:شبستان
211008