روضه شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل. فرزند برومند مسلم بن عقیل
فرزندان عقیل بن ابى طالب، نقش مؤثّرى در نهضت حسینى داشتند. علاوه بر مُسلم بن عقیل، برادرانش جعفر و عبد اللّه و عبد الرحمان، و نیز فرزند یکى دیگر از برادرانش، محمّد بن ابى سعید همگى در این راه، به شهادت رسیدند. لذا امام زین العابدین علیه السلام، ابراز علاقه ویژه اى نسبت به فرزندان عقیل داشت. در روایات آمده است که به ایشان گفته شد: ما بالُکَ تَمِیلُ إلَى بَنِی عَمِّکَ هَؤلاءِ …؟أجاب: إنّی أذکُرُ یَومَهُم مَعَ أبی عَبدِاللّه ِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام، فَأرِقُّ لَهُم. کامل الزیارات ابن قولویه قمی: ص ٢١۴ ح ٣٠٧.
ترجمه: به امام سجاد گفته شد: تو را چه مى شود که به این عموزاده هایت ( فرزندان عقیل )، بیشتر متمایلى؟عبدالله بن مسلم بن عقیل، یکی از اصحاب امام حسین و از شهدای کربلا
سنّ او هنگام شهادت ٢۶ سال گزارش شده است. برخى وى را نخستین شهیدِ خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله دانسته اند و بر پایه گزارش شمارى از منابع وى پس از على اکبر علیه السلام به شهادت رسیده است.نام او در زیارت هاى «ناحیه مقدسه» آمده است. در «زیارت ناحیه مقدّسه» امام زمان میفرماید:
السَّلامُ عَلَى القَتیلِ ابنِ القَتیلِ، عَبدِ اللّه ِ بنِ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ و لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَهُ عامِرَ بنَ صَعصَعَةَ.
ترجمه: سلام بر کُشته شده ، پسر کُشته شده ، عبد اللّه بن مسلم بن عقیل ! لعنت خدا بر قاتل او عامِر بن صَعصَعه
کیفیت شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل در روز عاشورا:
امالی، شیخ صدوق: ص ٢٢۵ و روضة الواعظین، ابن فتّال نیشابوری: ص ٢٠٧.
الأمالی للصدوق عن عبد اللّه بن منصور عن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین عن أبیه عن جدّه زین العابدین علیهم السلام: بَرَزَ مِن بَعدِهِ [أی بَعدِ هِلالِ بنِ حَجّاجٍ ] عَبدُ اللّه بنُ مُسلِمِ بنِ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ، وأنشَأَ یَقولُ:
أقسَمتُ لا اُقتَلُ إلّا حُرّا وقَد وَجَدتُ المَوتَ شَیئاً مُرّا
أکرَهُ أن اُدعى جَباناً فَرّا إنَّ الجَبانَ مَن عَصى وفَرّا
ترجمه: از امام جعفر صادق از پدرش امام باقر از جدّش امام زین العابدین علیهم السلام ـ : پس از هِلال بن حَجّاج (از شهدای کربلا) عبد اللّه بن مُسلم بن عقیل بن ابى طالب به میدان آمد در حالى که چنین رجز مىخواند: سوگند خورده ام که جز به آزادگى کشته نشوم گر چه مرگ را تلخ یافته ام . ناپسند مى دارم که ترسو و گریزان خوانده شوم . ترسو کسى است که سر پیچید و گریخت.
تاریخ طبری: ج ۵ ص ۴۴٧، الکامل فی التاریخ ابن اثیر جزری: ج ٢ ص ۵٧٠
تاریخ الطبری عن حُمَید بن مسلم الأزدی: إنَّ عَمرَو بنَ صَبیحٍ الصُّدائِیَّ رَمى عَبدَ اللّه ِ بنَ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ بِسَهمٍ فَوَضَعَ کَفَّهُ عَلى جَبهَتِهِ، فَأَخَذَ لا یَستَطیعُ أن یُحَرِّکَ کَفَّیهِ ثُمَّ انتَحى لَهُ بِسَهمٍ آخَرَ فَفَلَقَ قَلبَهُ.
ترجمه: تاریخ طبرى ـ به نقل از حُمَید بن مُسلم اَزْدى ـ: عمرو بن صَبیح صُدایى، تیرى به سوى عبد اللّه بن مسلم بن عقیل انداخت. او کفِ دستش را [ براى محفاظت ] بر پیشانى اش نهاد [امّا تیر، دستش را به پیشانى اش دوخت ] و نتوانست آن را حرکت دهد. سپس تیرى دیگر آمد و قلبش را شکافت.
تاریخ طبری: ج ۶ ص ۶۴، أنساب الأشراف بلاذری: ج ۶ ص ۴٠٧، الکامل فی التاریخ ابن اثیر جزری: ج ٢ ص ۶٨٣ و بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ٣٧۵.
…قالَ أبو مِخنَفٍ: فَحَدَّثَنی أبو عَبدِ الأَعلَى الزُّبَیدِیُّ أنَّ ذلِکَ الفَتى عَبدُ اللّه ِ بنُ مُسلِمِ بنِ عَقیلٍ ، وأنَّهُ قالَ حَیثُ أثبَتَ کَفَّهُ فی جَبهَتِهِ: اللّهُمَّ إنَّهُم استَقَلّونا وَاستَذَلّونا، اللّهُمَّ فَاقتُلهُم کَما قَتَلونا، وأذِلَّهُم کَمَا استَذَلّونا.فَکانَ یَقولُ: جِئتُهُ مَیِّتاً فَنَزَعتُ سَهمِیَ الَّذی قَتَلتُهُ بِهِ مِن جَوفِهِ، فَلَم أزَل اُنَضنِضُ السَّهمَ مِن جَبهَتِهِ حَتّى نَزَعتُهُ، وبَقِیَ النَّصلُ فی جَبهَتِهِ مُثبَتاً ما قَدَرتُ عَلى نَزعِهِ.
ترجمه: تاریخ طبری به نقل از ابومخنف مینویسد: … هنگامى که کفِ دست عبدالله بن مسلم بن عقیل به پیشانى اش دوخته شد، گفت: خدایا ! آنان، ما را فرو کاستند و خوار داشتند. خدایا ! آنان را بکُش ، همان گونه که ما را کُشتند و خوارشان کن همان گونه که ما را خوار داشتند. زید بن رُقاد، قاتل عبدالله بن مسلم بن عقیل میگوید: وقتى به او رسیدم جان داده بود. آن تیرم را که در شِکمش نشسته و او را از پاى در آورده بود بیرون کشیدم و بعد تیرِ روى پیشانى اش را آن قدر حرکت دادم تا توانستم آن را بیرون بکشم؛ امّا تیغه آن، در پیشانى اش مانْد و نتوانستم آن را بیرون بکشم
روایت است که رحمت کند خدای حسین
هر آن کسی که کند گریه در عزای حسین
روایت است نفسهاش مثل تسبیح است
دل گرفته و مهموم غصههای حسین
روایت است که آیاتی از کتاب الله
فقط برای حسین است و ماجرای حسین
روایت است زیارت کند خدایش را
کسی که رفت زیارت به کربلای حسین
روایت است بگیری عنان اشک از چشم
مگر ز بیم خدا و مگر برای حسین
روایت است که این اشک را نگه دارد
برای روز مبادایمان خدای حسین
ببار چشم و خودت را نشان بده امشب
چرا که هست رضای خدا، رضای حسین
شاعر: مهدی سیار
گرچه دیر و غمزده به سوی سپاه تو آمدهام
بگذر از گناه من که مست نگاه تو آمدهام
میآیم و میدانم، آلوده نمیمانم
پاکم کن و شادم کن، دلخون و پشیمانم
عذرم بپذیر، ای چاره من
شد جان و تنم، کفاره من
آقام حسین فاطمه، آقام حسین فاطمه
من و شرم از روی چو ماهت، تو و مهر و لطف نگاهت
یا به تیغ خود مرا بکش که رها شود این دل خون
یا اجازهام بده که کشته شوم به ره تو کنون
دل جای دگر نرود، خونم به هدر نرود
سربار تن است این سر، در راه تو گر نرود
این بی سر و پا، سرباز تو شد
خاکی که طلا، ز اعجاز تو شد
آقام حسین فاطمه، آقام حسین فاطمه
من و شرم از روی چو ماهت، تو و مهر و لطف نگاهت
شاعر: مهدی سیار
اگر چه اسیر گناهم/ مرا هم بخوان با نگاهت
که این سو و آن سو نمانم/ بیایم سوی خیمه گاهت
مرا هم گرفتار خود کن/ که از مهر تو پر شود دل
که از هرچه جز با تو بودن/ پشیمان شود، حر شود دل
خوشا جان و دل را/ به کوی تو بردن
خوشا دل سپردن/ خوشا سر سپردن
(یاحسین یابن الزهرا)
خوشا خون آن عاشقانی/ که در راه تو بر زمین ریخت
خدا خونبهایش شد آن دم/ که با خون پاک تو آمیخت
خوشا چون "حبیب” از محبت/ به شوق تو از جان گذشتن
خوشا چون "سعید” از سعادت/ شهید نماز تو گشتن
خوشا بُشر و ادهم / خوشا جون و نافع
خوشا سیف و اسلم/ خوشا سعد و رافع
(یاحسین یابن الزهرا)
خدایا به خون شهیدان / به آوینی و باکریها
به چمران و صیاد و همت / به تهرانی و باقریها
دل سنگ ما را هم امشب/ تو با یادشان با صفا کن
همانها که در وصفشان است / من المومنینَ رجالٌ
شده تازه در دل / هوای شهادت
ببر جان ما را / سوی کربلایت
(یاحسین یابن الزهرا)
ای عزیز فاطمه، مولا یا حسین
هستی مصباح الهدی یاحسین
کشته راه خدا یا حسین
ای غریب کربلا یا حسین
دعا کن اربعین هرسال ای آقا
روزی ماها بشه از لطف خدا
پیاده روی نجف تا کربلا
ای عزیز فاطمه، مولا یا حسین
شاعر: محمد مهدی سیار و میلاد عرفان پور
سَید و مولا حسین، آرام دلها حسین
زِمزمهی عاشقان، یاحسین و یاحسین
ندارم غیر تو فکر و خیالی بنفسی انت و اهلی و مالی
روضههای مقتل را، مثل باران می گرییم
در غم تو این شبها، با شهیدان می گرییم
اشک ما مرثیه خوان فرات است مولای ما قتیل العبرات است
با ولایت می مانیم، شور ما از عاشوراست
ای عاشقان بسم الله، راه قدس از کربلاست
تنها نگذارم در میدان، ولی را مولایم رهبرم سِید علی را
کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا
وارث خون حسین، مهدی زهرا بیا
یار مظلومان کی میرسی از راه العجل العجل یا حجةَ الله
نجوا با امام زمان: امیر عباسی
بیا یابن الحسن دردم دوا کن
مرا با دیدنت حاجت روا کن
بیا یابن الحسن دورت بگردم
بیا تا دست خالی برنگردم
نمیدونم بهاره یا خزونه
فلک با عاشقا نامهربونه
جوونیم رفت و آقامو ندیدم
که این غم ماتم مرگ جوونه
اباصالح اباصالح یا مهدی
دم برادر مطیعی گرم.
دمتون گرم