19 مهر 1403 7 ربیع الثانی 1446 - 41 : 11
کد خبر : ۱۳۱۲۳۸
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۶
اسلام مایل است که مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.

عقیق: شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد. شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می‌یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد.

یکی از مهمترین خصوصیات تعهد معنوی و اصول اساسی، آمادگی برای جانبازی در دفاع از توحید، دین خدا و انسانیت است. سقراط حاضر شد که جان خود را در راه دفاع از این اصل فدا کند و بنابراین، شهید فلسفه خود شد و نتیجه به فیلسوف شهید شهرت یافت. همچنان که آیت الله جوادی آملی در این خصوص می‌گوید: «وقتی فکر توحیدی به خاورمیانه رسید یونان زودتر و بیشتر از دیگران به فکر توحید افتاد و در این راه شهید داد. سقراط مردم را به توحید دعوت کرد و در همین راه توحید شربت شهادت نوشید بعد افلاطون را تربیت کرد بعد ارسطو را تربیت کرد و بعد این اندیشه توحید از آنجا به جای‌های دیگر رسید.» نمونه‌های دفاع جانی از این اهداف، در تاریخ بسیار دور فراوان است. بسیاری از قوانین معاصر، این دفاع را کاملاً قانونی و مشروع می‌دانند. بعضی از ادیان نیز این گونه جانبازی را هم شهادت معرفی کرده اند. بسیاری از مکاتب سیاسی نیز دفاع از اهداف سیاسی را مقدس و جانبازی در راه آنها را شهادت می‌دانند. حتی بعضی مکاتب سیاسی کاملاً مادی نیز، به این شهادت معتقد می‌باشند.

واژه‌ی شهید یکی از واژگانی است که مقدس شمرده می‌شود و از خودگذشتگی را به همراه دارد. هر انسانی حاضر است برای خود هر کاری انجام دهد اما هرگاه کسی از مَنیّت خود خارج شد و برای دیگران دست به عملی زد او جایگاهی مقدس و ارزشمند دارد. برای نمونه زندگانی امام علی (ع) سرشار از دیگرخواهی است. او از منیت و خود خواهی دور بوده و در حالی که زندگانی سختی داشتند همواره به دیگران بیشتر از خود اهمیت می‌دادند. شهیدان نیز خون خود را در راه مبارزه می‌دهند و سجده بر خاک کربلا به همین دلیل ارزشمند است.

خبرگزاری مهر درصدد است در مجموعه گزارش‌هایی تحت عنوان «سفر سرخ» به تبیین بیشتر شهادت و مقام شهید و سفر سرخ انسان‌های متعالی بپردازد. آنچه در ادامه می‌خوانید قسمت پنجم این مطالب است:

شهید آیت الله مطهری در خصوص فلسفه گریه بر شهید می‌گوید: «در صدر اسلام در میان شهدای زمان پیامبر، آنکه از همه بیشتر درخشید و به او لقب سید الشهدا یعنی سالار شهیدان، در آن زمان دادند، جناب حمزه بن عبدالمطلب عموی بزرگوار رسول اکرم بودند که در احد شهید شد. آنانکه به زیارت مدینه مشرف شده اند حتماً به احد هم مشرف شده اند و قبر جناب حمزه را در احد زیارت کرده‬ اند. حمزه که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بود، کسی نداشت، خودش تنها بود، وقتی که پیامبر اکرم از احد برگشت به مدینه، دید در خانه همه شهدا گریه هست جز خانه جناب حمزه، حضرت فقط یک جمله‏ فرمود: " «اما حمزه فلا بواکی له» یعنی همه شهدا گریه کننده دارند جز حمزه که گریه کننده ندارد.

تا این جمله را فرمود، صحابه رفتند به خانه‌هایشان و گفتند: پیامبر فرمود: حمزه گریه کننده ندارد. زنانی که‏ برای فرزندان خودشان یا شوهرانشان، یا پدرانشان، یا برادرانشان می‌گریستند، به احترام پیامبر و به احترام جناب حمزه بن عبدالمطلب، آمدند به خانه حمزه و برای حمزه گریستند. و بعد از این دیگر سنت شد هر کس برای هر شهیدی که می‌خواست بگرید، اول می‌رفت خانه جناب حمزه و برای او می‌گریست.

این جریان نشان داد که اسلام، با اینکه با گریه بر میت (میت عادی) چندان روی خوشی نشان نداده است، مایل است که مردم بر شهید بگریند، زیرا شهید حماسه آفریده است و گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست.

بعد از حادثه عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام که همه شهادت‌ها را تحت‌الشعاع قرار داد، لقب سیدالشهداء به ایشان انتقال یافت، البته‏ به جناب حمزه هم سیدالشهداء گفته و می‌گوئیم ولی سیدالشهدای مطلق، امام‏ حسین (علیه السلام) است.

یعنی جناب حمزه، سیدالشهدای زمان خودش است و امام حسین علیه السلام‏ سیدالشهدای همه زمان‌ها است. آنچنانکه مریم عذرا سیده النساء زمان خودش است و صدیقه کبری سیده النساء همه زمان‌ها. قبل از شهادت امام حسین، آن شهیدی که سمبل گریه بر شهید بود، و گریه‏ بر او مظهر شرکت در حماسه شهید و هماهنگی با روح شهید و موافقت با نشاط شهید به شمار می‌رفت جناب حمزه بود، و بعد از شهادت امام حسین این مقام به ایشان انتقال یافت.

صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی که پدر بزرگوارشان دستور تسبیحات معروف را به ایشان دادند (۳۴ بار الله اکبر، ۳۳ بار الحمدلله‏ و ۳۳ بار سبحان الله که ما هم معمولاً بعد از نماز به عنوان تعقیب، یا در وقت خواب می‌خوانیم)، رفت سر قبر عموی بزرگوارش جناب حمزه بن عبدالمطلب، و از تربت شهید برای خود تسبیح درست کرد، اینها معنی‏ دارد. یعنی چه؟ خاک شهید محترم است، قبر شهید محترم است، انسان برای اینکه اذکار و اوراد خود را بشمارد نیازمند به سبحه است (تسبیح) چه‏ فرق می‌کند که دانه‌های تسبیح از سنگ باشد یا چوب یا خاک، و از هر خاکی‏ بر دارد، برداشته است، ولی ما این را از خاک تربت شهید بر می‌داریم و این نوعی احترام به شهید و شهادت است، نوعی به رسمیت شناختن قداست‏ شهادت است.

بعد از شهادت امام حسین علیه السلام اگر کسی بخواهد از خاک شهید تبرک‏ بجوید از خاک امام‬ حسین بن علی تهیه می‌کند. ما که می‌خواهیم نماز بخوانیم، از طرفی سجده بر فرش و بر مطلق مأکول و ملبوس را جایز نمی‌دانیم با خود خاکی یا سنگی بر می‌داریم، ولی پیشوایان‏ ما به ما گفته‬ اند حالا که باید بر خاک سجده کرد بهتر که آن خاک از خاک‏ تربت شهیدان باشد، اگر بتوانید از خاک کربلا برای خود تهیه کنید که بوی شهید می‌دهد.

یعنی تو که خدا را عبادت می‌کنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی، همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می‌دهد اجر و ثواب‏ تو صد برابر می‌شود. امام فرمود: سجده کنید بر تربت جدم حسین بن علی، که نمازی که بر آن تربت مقدس سجده کرده‬ اید حجاب‌های هفتگانه را پاره می‌کند یعنی ارزش شهید را درک بکن، خاک تربت او به نماز تو ارزش می‌دهد.»

 

منبع:مهر

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: